کد مطلب:106208 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:414

شبهه ی 009











درك اوضاع اجتماعی و توجه به نقاط ضعف دستگاههای حكومتی و انتقاد از شرایط حاكم، در آن زمانها متعارف نبوده بلكه در زمانهای بعد مرسوم و متعارف شده و در خطبه های نهج البلاغه از حاكمان و وزیران و والیان و قضات و علما با تعبیرهای گوناگون انتقاد شده و بر شیوه ی حكومت و رفتار والیان و تبعیض در تقسیم بیت المال و جهل قضات به شدت اعتراض شده است و به همین دلیل نهج البلاغه سخنان علی بن ابی طالب علیه السلام نمی باشد.[1].

پاسخ:

گر چه تمام شبهه هایی كه پیرامون نهج البلاغه مطرح شده نادرست می باشد، ولی این شبهه از تمام آن شبهه ها سست تر و نادرست تر می باشد، زیرا چگونه ممكن است چشم بسته گفته شود: چونكه این

[صفحه 105]

موضوع بعدا میان مردم مرسوم گشت پس بای ولی خدا و دروازه ی علم رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نیز از آن بی اطلاع باشد، با اینكه او از كودكی پیوسته ملازم آن حضرت بوده و چه تجربه های ارزشمندی را كه در نوجوانی و جوانی فراگرفت و پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حوادث مهمی اتفاق افتاد و میان فقیهان صحابه در احكام الهی اختلاف شدیدی پدید آمد و هر كدام دیگری را رد می كرد و چه خونهای حرامی كه بنا حق ریخته شده و چه بسیار اموال مردم كه به یغما رفت و چه حقوقی از مردم پایمال گشت!!!.

آیا تمام اینها كافی نیست كه آن حضرت از شرائط حاكم و تمام دستگاههای مقصر انتقاد كند و از حقوق مردم دفاع نماید؟ و با والیان خیانتكار و قضات فاسق و عالمان دین فروش برخورد كند؟

بنابراین، این شبهه نیز ناتمام است.


صفحه 105.








    1. اثر التشیع فی الادب العربی، ص 66.