کد مطلب:106210 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:409

شخصیت والای گردآورنده ی نهج البلاغه سید رضی











[صفحه 113]

سید رضی در سال 359 هجری قمری در بغداد دیده به جهان گشود، نامش «محمد» بود و بعدها به «شریف رضی» «ذوالحسبین» شهرت یافت.

پدر وی ابواحمد حسین بن موسی بن محمد بن موسی بن ابراهیم بن موسی بن جعفر علیه السلام كه از نسل امام موسی بن جعفر علیه السلام بوده در دو دولت عباسی و آل بویه منزلت عظیمی داشت كه ابونصر بهاءالدین به وی لقب «الطاهر الاوحد» داد.

ابواحمد پنج بار ریاست و سرپرستی طالبیین (سادات) را عهده دار شد و در حالی كه عنوان «نقیب» و «بزرگ» سادات را داشت از دنیا رفت.

مادر وی فاطمه دختر حسین بن ابی محمد اطروش از نسل امام علی علیه السلام بود كه نسبش با شش واسطه به آن حضرت می رسد.[1].

فاطمه زنی فاضله، پارسا، بلند نظر و با تقوا بود و به همین دلیل

[صفحه 114]

توانست فرزندانی همچون سید شریف رضی و سید شریف مرتضی در دامان خود پرورش دهد.

آری سید شریف رضی از چنین پدر و مادری به دنیا آمد و در میان چنین خاندان پاك و با شخصیتی پرورش یافت كه از كودكی آثار بزرگی، جلالت، مجد و عظمت از چهره اش نمایان بود.

ابن ابی الحدید معتزلی در كتاب «شرح نهج البلاغه» ج 1، ص 41 داستان شاگردی سید رضی و سید مرتضی، نزد شیخ مفید رحمه الله را نقل می كند كه بسیار جالب و شنیدنی است:

«شیخ مفید «ابوعبدالله محمد بن نعمان» فقیه شبی در خواب دید حضرت فاطمه ی زهرا علیهاالسلام دخت رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم دست دو فرزند كوچكش، حسن و حسین را گرفته و وارد مسجد كرخ (یكی از محله های قدیمی بغداد) شد و آنها را به وی سپرد و گفت (علمهما الفقه) به این دو فرزندم فقه بیاموز، شیخ مفید شگفت زده از خواب برخاست، چون صبح شد مطابق معمول به آن مسجد رفت مدتی نگذشته بود كه دید «فاطمه» مادر پاك و پاسای سید رضی همراه با خدمتكاران خویش وارد مسجد شد در حالی كه فرزندان كوچكش سید رضی و سید مرتضی را به همراه داشت، شیخ مفید تا آنها را دید از جا برخاست و به فاطمه سلام كرد، فاطمه رو به شیخ كرد و گفت: ای شیخ این دو فرزندان منند، آنان را نزد شما آوردم كه به ایشان فقه بیاموزی.

[صفحه 115]

شیخ مفید به یاد خواب شب گذشته ی خویش افتاد و گریه كرد و آنگاه داستان خواب خود را برای فاطمه بازگو نمود و بدینسان شیخ مفید به تعلیم و تربیت آن دو كودك همت گماشت و خداوند نیز بر آنان منت گذاشت و درهای دانش و فضایل فراوانی را به روی آنان گشود و از آنان آثار ماندگار و مفیدی در روزگار به جای ماند».

مرحوم علامه امینی در كتاب ارزشمندی «الغدیر» ج 4، ص 181، درباره ی سید رضی می گوید: «سید رضی، از مفاخر خاندان پاك نبوی و پیشوای دانشمندان علم و حدیث و ادب و قهرمانان عرصه ی دین و دانش و مذهب است.

آری او در تمام آنچه از نیاكان پاك خود به ارث برده بود پیشتاز و نمونه شد:

از دانش جوشان و فروانان، روحیات بلند، نظر طائب و ثاقب، طبع بلند و ابای نفس، ادب برتر و حسب پاكیزه، او از نوادگان شجره ی نبوی و از شاخه های پربار ولایت علوی است، مجد و عظمتش را از حضرت فاطمه علیهاالسلام و بزرگی و سیادت را از امام موسی بن جعفر علیه السلام به ارث برده است.

وی صاحب دهها فضایل دیگر است كه قلم را یارای نگارش همه آنها نیست...».

سپس علامه امینی رحمه الله نام بیش از چهل كتاب را كه درباره ی زندگی و

[صفحه 116]

شخصیت سید رضی سخن گفته اند ذكر می كند و می افزاید:

«روحیات بلند او را می توان در كتابی كه «علامه شیخ عبدالحسین حلی» به عنوان مقدمه در جزء پنجم تفسیر خود در 112 صفحه نوشته، خواند و شخصیت والای او را در كتاب «عبقریه الرضی» نوشته ی نویسنده معروف «زكی مبارك» در دو جلد قطور مطالعه كرد و پیش از این دو تن، علامه شیخ محمد رضا كاشف الغطاء نیز درباره ی وی كتابی نوشته است».

مرحوم محدث قمی در كتاب «تحفه الاحباب» ص 457، شماره 606 می گوید: «محمد بن الحسین الموسوی معروف به سید رضی، برادر سید مرتضی (رضی الله عنهما) ذوالحسبین نقیب علوی و شریف اشراف بغداد مشهور به عظمت شان و علو همت و فصاحت زبان و عذوبت شعر، جلالت شانش زیاده از آنست كه ذكر شود و از برای او در شرف نفس و علو همت حكایاتی است كه مقام نقلش نیست.

در ششم محرم سنه ی 406 به سن چهل و هفت سالگی وفات فرمود و سید مرتضی از كثرت جزع و مصیبت نتوانست جنازه ی او را مشاهده نماید، تصانیف او همه ممتاز است...».


صفحه 113، 114، 115، 116.








  1. فاطمه بنت الحسین بن ابی محمد الحسن الاطروش بن علی بن الحسن بن علی بن عمر بن علی بن ابی طالب علیه السلام.