کد مطلب:125053
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:227
مقدمه
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله رب العالمين، و صلي الله علي سيدنا محمد و آله الطاهرين.
آشنايي با سيره و راه و روش فردي و اجتماعي پيشوايان معصوم الهي نقش مؤثري در ترسيم خط مشي زندگاني انسان به ويژه دوستان و پيروان ايشان دارد. گذشته از آن، معرفت درست امام سبب اتحاد و وحدت كلمه ي مسلمانان، عامل نجات در آخرت و موجب بالا رفتن كيفيت اعمال و ارزش آن و در نتيجه برخورداري از پاداش افزون تر خواهد بود. از اين رو در روايات، پاداشهاي غير قابل تصوري براي زائر بامعرفت امام ذكر شده است.
از جمله زندگاني امام حسن مجتبي عليه السلام است كه سراسر نور و حماسه و كرامت و بيداري است، اما تبليغات سوء دشمنان
[ صفحه 16]
آن حضرت در عصر خويش و دشمنان هزار و چند ساله ي اهل بيت در طول تاريخ اثر ناگوار خود را نهاده و چهره ي ملكوتي آن امام بزرگ را حتي در نظر برخي از دوستان ناآگاه، ناپسند جلوه گر ساخته تا آنجا كه آن امام بزرگ، مظلوم تر از پدر و برادر خويش گرديده است.
در چند دهه ي اخير كتابهايي سودمند و تحقيقي در بازنماياندن چهره ي واقعي آن حضرت به نگارش درآمده كه تا حد قابل ملاحظه اي زنگار از چهره ي حقيقت برگرفته و دفاع شايسته اي از كرامت آن امام بزرگ انجام شده است.
مهمترين مسأله ي دوران امامت آن امام مسأله ي صلح است كه بسيار جنجال برانگيز بوده و چهره ي حقيقت آن در پس پرده ي ابهام و تحريف و نامردمي مستور مانده است.
آنچه در اين زمينه پيش از هر بحث، لازم به نظر مي رسد آشنا كردن مردم با ملاكهاي حقيقت است تا حقيقت را آن گونه كه هست دريابند. مثلا اگر گروهي اسلام را برابر با جنگ و خون و حماسه و شعارهاي داغ در هر شرايطي بدانند و يا شجاعت را تنها در ميدان نبرد خونين بشناسد، هزار كار تحقيقي نيز نمي تواند چهره ي واقعي امامي را كه به جهت حفظ مصالح عموم مسلمانان، كاسه ي زهر را سركشيده و صلح تحميلي را پذيرفته است بنماياند. يا اگر دسته اي ديگر، از
[ صفحه 17]
اسلام تنها چهره اي آرام و سازشكار و صلح كل و مهربان با همه كس، در نظر داشته باشند و خون و حماسه و كشتار را در هر شرايطي مخصوص قبايل عقب افتاده ي عصرهاي گذشته بدانند، نمي توان امام قائم شمشير بركشيده ي تازيانه به دست را كه طبق آيين الهي سر و گردن مي زند و دست مي برد و حد مي نوازد و يك دم با ستمگران كوتاه نمي آيد، امام به حق معرفي كرد.
پس از روشن شدن اين بحث است كه نوبت به تحليل علل و اسباب صلح مي رسد.
اين كتاب
اين كتاب كوششي است ناچيز در نماياندن شخصيت، منش، تاريخ و راه و روش امام مجتبي عليه السلام به ويژه بازنماياندن ملاك حقيقت در صلح و جنگ از نظر فقه و تاريخ اسلام و نيز رفع برخي اتهامات وارده، در سطح بهره برداري عموم؛ از اين رو با آنكه سعي شده بيشتر زواياي زندگاني آن حضرت گوشزد و بررسي شود، از طول و تفضيل و قلمفرسايي در هر بخش جدا خودداري شده است.
آنچه در اين كتاب آمده همه مستند و برگرفته از كتابهاي معتبر شيعه واهل سنت است كه به جهت رعايت اختصار و
[ صفحه 18]
حفظ تمركز خواننده، از ذكر مدارك در جاي جاي آن پرهيز شده و به ذكر نام منابع و مدارك در آخر كتاب بسنده گرديده، مگر مواردي كه عنايت خاصي موجب ذكر مدرك بوده است.
بي شك بسيار مطالب ديگر در اين كتاب ناگفته مانده است چون: معجزات امام، احتجاجهاي امام با مخالفان، دوستان و دشمنان امام، گفتگو با ياران، مدايح و مراثي و... كه فرصتي ديگر بايد، «اين سخن بگذار تا وقتي دگر».
اميد آنكه اين كوتاه قدم در معرفت آن عزيز زهرا عليهماالسلام و نور ديده ي مصطفي صلي الله عليه و آله و سلم مفيد افتد و رشته اي هر چند باريك و نازك براي پيوند ما با آن امام بزرگ باشد و راهنماي ما در ترسيم خط مشي فردي و اجتماعي و مادي و معنوي قرار گيرد.
و در پايان زبان به اعتذار مي گشاييم و از رحمت عميم آن مظهر لطف و رحمت پروردگار تمناي عفو داريم كه نتوانسته ايم شايسته ي قدر و منزلت او سخن گوييم و در حد و مرز حضرتش نكته پردازيم، كه
مرا دست و كجا آن نخل باسق [1]
مرا پا و كجا آن باب عالي
و به عشق او اين مديحه را به نواي دل زمزمه مي كنيم:
[ صفحه 19]
برگزيده از ديوان كمپاني
(آية الله حكيم شيخ محمد حسين غروي اصفهاني)
ابومحمد، امام دوم به استحقاق
يگانه وارث جد و پدر به استخلاف
علوم مصطفوي را لسان تو تبيان
معارف علوي را بيان تو كشاف
لب شكرشكنت روح بخش، گاه سخن
حسام سرفكنت دل شكافت، گاه مصاف
تو را قلمرو و حلم و رضا به زير قلم
به لوح تو نقش صيانت است و عفاف
در تو قبله ي حاجات و كعبه ي محتاج
ملاذ عالميان در جوانب و اكناف
به سوي روي تو چشم اميد دشمن و دوست
به گرد كوي و اهل وفاق و اهل خلاف
حسين استادولي
22 / رجب / 1418
2 / 9 / 1376
[ صفحه 20]
حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم:
اگر عقل و خرد تجسم مي يافت چهره ي حسن را به خود مي گرفت
پيامبر گرامي اسلام صلي الله عليه و آله و سلم:
اين فرزندم سرور و سالار است، خداوند به دست او ميان دو گروه از مسلمانان را صلح مي دهد.
حضرت امام محمد باقر عليه السلام
... او بهتر مي دانست، كه چه مي كند، اگر صلح نمي كرد امر بزرگي روي مي داد.
حضرت امام مجتبي، حسن بن علي عليهماالسلام درباره ي دعا مي فرمود:
چنان نيست كه خداوند باب سؤال را بر بندگان بگشايد و باب اجابت را ببندد
از اين رو خود بسيار دعا مي كرد و با خداوند راز و نياز فراوان داشت.
[ صفحه 21]
[1] درخت بلند خرما.