کد مطلب:125099
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:190
وصيت
هنگامي كه امام حسين عليه السلام از برادر ديدن مي كرد، امام او را از مسموميت خويش آگاه كرد، سخنها ميان آنها رد و بدل شد
[ صفحه 115]
ولي امام حاضر نشد در برابر اصرار برادر، قاتل خويش را معرفي كند، مبادا فتنه اي برخيزد. آن گاه چنين وصيت نمود:
«چون به شهادت رسيدم، مرا غسل ده و كفن كن و به نزد قبر پيامبر خدا صلي الله عليه و آله و سلم ببر تا با او ديداري تازه كنم، سپس مرا نزد مادرم فاطمه ببر، آن گاه به قبرستان بقيع روانه ساز و در آنجا به خاك بسپار، و بدان كه از دست حميرا (عايشه) به خاطر كينه اي كه با ما دارد مصيبتها به من خواهد رسيد». [1] .
و به روايتي سفارش فرمود: «(اگر مانع شدند) مرا در بقيع كنار جده ام فاطمه بنت اسد دفن كنيد».
و به روايتي ديگر فرمود: «مرا در كنار رسول خدا دفن كن، زيرا من به آن حضرت و خانه اش از ديگران (ابوبكر و عمر) كه بدون اجازه او در آنجا دفن شدند سزاوارترم... اما اگر آن زن (عايشه) مانع شد تو را به خويشاونديم با تو و با رسول خدا كه به اندازه ي شاخ بادكشي خون ريخته نشود...».
[1] كافي 302:1.