کد مطلب:166 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:585

مُطهِّرات
مسأله 168ـ مطهّرات به چیزهایی گفته می شود كه نجس را پاك می كند و آن 12 چیز است: 1ـ آب 2ـ زمین 3ـ آفتاب 4ـ استحاله 5ـ انقلاب 6ـ ثلثان شدن









[44]



7ـ انتقال 8ـ اسلام 9ـ تبعیّت 10ـ برطرف شدن عین نجاست 11ـ استبراء حیوان نجاستخوار 12ـ غایب شدن مسلمان، كه احكام اینها بطور تفصیل در مسائل آینده خواهد آمد.







1ـ آب



مسأله 169ـ آب پاك و مطلق هرچیز نجسی را پاك می كند، به شرط این كه هنگامی كه چیز نجس را با آن می شویند آب مضاف نشود و بو یا رنگ یا طعم نجاست به خود نگیرد و با آب كشیدن عین نجاست برطرف شود، مثلاً اگر خون در آن است آنقدر بشویند كه خون برطرف گردد، البته در آب قلیل شرایط دیگری نیز هست، كه بعداً اشاره می شود.



مسأله 170ـ ظرف نجس را با آب قلیل باید سه مرتبه شست، ولی در آب كر یا جاری یك مرتبه كافی است، هرچند سه مرتبه بهتر است (آبهای لوله كشی در حكم آب جاری است).



مسأله 171ـ هرگاه سگ ظرفی را لیسیده، یا از آن، آب یا مایع دیگری، خورده باشد، اوّل باید آن را با خاك پاك كه مخلوط با كمی آب باشد خاك مال كرد و بعد دومرتبه در آب قلیل، یا یك مرتبه در آب كر یا جاری شست و اگر آب دهان سگ در ظرفی بریزد، احتیاط مستحبّ آن است كه همین كار انجام شود، امّا اگر جای دیگری از بدن سگ با رطوبت به ظرف ملاقات كند خاك مال كردن واجب نیست بلكه باید آن را در آب قلیل سه مرتبه و در آب كر یا جاری یك مرتبه شست.



مسأله 172ـ هرگاه دهانه ظرفی كه سگ دهان زده، تنگ باشد و نتوان آن را خاك مال كرد، چنانچه ممكن است باید پارچه ای را به چوبی پیچید و توسّط آن خاك را با كمی آب به آن ظرف بمالند و اگر ممكن نشود مقداری خاك و كمی آب در آن بریزند و تكان دهند، سپس طبق دستور بالا آب بكشند.



مسأله 173ـ ظرفی را كه خوك از آن، چیز مایعی را خورده باید هفت مرتبه با آب









[45]



شست و لازم نیست آن را خاك مال كنند و در لیسیدن خوك و مردن موش صحرایی در آن نیز، بنابر احتیاط واجب باید هفت مرتبه شست.



مسأله 174ـ ظرفی را كه با شراب نجس شده، باید با آب قلیل سه مرتبه بشویند و دست در آن بمالند و مستحبّ است هفت مرتبه شسته شود.



مسأله 175ـ كوزه ای كه از گل نجس ساخته شده، یا آب نجس در آن فرو رفته، اگر در آب كر یا جاری بگذارند و آب در باطن آن نفوذ كند و خارج شود پاك می شود و اگر آب در آن نفوذ نكند ظاهرش پاك می شود، با آب قلیل نیز می توان ظاهر آن را شست.



مسأله 176ـ برای آب كشیدن ظروف با آب قلیل می توان آن را سه مرتبه پر و خالی كرد و یا هر بار قدری آب در آن بریزند و طوری بگردانند كه به جاهای نجس برسد، بعد بیرون بریزند.



مسأله 177ـ برای شستن ظرفهای بزرگ مثل خمره و پاتیل هرگاه آن را سه مرتبه با آب پر كنند و بعد خالی كنند پاك می شود و راه آسانتر این است كه هر دفعه آب را از بالا به پایین به تمام اطراف آن بریزند و هربار آبی كه ته آن جمع می شود بیرون آورند و لازم است در هر دفعه ظرفی را كه با آن آبها را بیرون می آورند، بشویند.



مسأله 178ـ هرگاه فلزّ نجس را آب بكشند ظاهرش پاك می شود، هرچند اعماقش هنگامی كه ذوب شده، نجس شده باشد.



مسأله 179ـ برای تطهیر تنور نجس كافی است یك مرتبه از بالا به پایین آب در آن بریزند بطوری كه تمام اطراف آن شسته شود، امّا اگربوسیله بول نجس شده باشد دوبار لازم است و بهتر است گودالی ته آن بكنند تا آبها در آن جمع شود و بیرون آورند و بعد آن گودال را با خاك پاك پر كنند.



مسأله 180ـ اگر چیز نجسی را با آب كر یا جاری یا آب لوله كشی بشویند تا عین نجاست برطرف شود، یا بعد از برطرف كردن عین نجس در آب كر یا جاری فرو برند پاك می شود، ولی فرش و لباس و مانند آن را باید فشار یا حركت داد تا آب آن خارج









[46]



شود.



مسأله 181ـ برای تطهیر چیزی كه با بول نجس شده با آب قلیل دومرتبه و در آب كر و جاری و آب لوله كشی یك مرتبه كفایت می كند، امّا در غیر بول یك مرتبه با آب قلیل یا كر كافی است.



مسأله 182ـ برای شستن لباس و فرش و مانند آن با آب قلیل باید آن را مقداری فشار دهند تا آب از آن خارج شود.



مسأله 183ـ هرگاه چیزی با بول پسر یا دختر شیرخواری كه غذاخور نشده نجس گردد، چنانچه یك مرتبه آب روی آن بریزند پاك می شود و در لباس و فرش و مانند آن فشار لازم نیست، ولی احتیاط مستحبّ آن است كه دومرتبه بریزند.



مسأله 184ـ اگر حصیر نجس را كه با نخ بافته اند در آب كر یا جاری فرو برند، یا زیر آب لوله كشی بگیرند بعد از برطرف شدن عین نجاست، پاك می شود.



مسأله 185ـ اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند آن نجس شود با فرو بردن در آب كر جاری و یا گرفتن زیر شیر آب، پاك می گردد اگر باطن آنها نجس شود باید آن قدر صبر كرد تا یقین حاصل شود آب، داخل آن نفوذ كرده و خارج شده.



مسأله 186ـ هرگاه شك كند كه آب نجس به باطن چیزی رسیده یا نه، باطن آن پاك است.



مسأله 187ـ اگر چیزی نجس شود چنانچه آن را در ظرفی بگذارند و سه مرتبه آب روی آن بریزند و خالی كنند پاك می شود و ظرف هم پاك می گردد و اگر مانند

لباس یا چیزی كه فشار لازم دارد باشد، باید در هر مرتبه آن را فشار دهند و ظرف را كج كنند تا آب، بیرون بریزد.



مسأله 188ـ هرگاه لباس نجسی را رنگ كرده باشند و در آب كر یا جاری فرو برند، یا زیر شیر آب بگیرند و آب پیش از آن كه به واسطه رنگ، مضاف شود به تمام آن برسد، پاك می شود، هرچند موقع فشار دادن، آب مضاف از آن بیرون آید، امّا اگر آب، قبل از رسیدن به تمام لباس مضاف گردد باید آنقدر آن را بشویند تا آب مطلق









[47]



به آن برسد.



مسأله 189ـ هرگاه بعد از آب كشیدن فرش و لباس مختصری گل یا ذرّات صابون و اشیاء دیگر در آن دیده شود پاك است و اگر اشیاء بزرگتری باشد ظاهر آنها نیز پاك است و اگر آب نجس به باطن آنها نفوذ كرده برای پاك شدن باطن آنها باید آب پاك نیز به آن برسد و خارج شود.



مسأله 190ـ هرگاه چیز نجسی را بشویند و عین نجس برطرف شود امّا بو یا رنگ آن بماند ضرری ندارد و اگر شك كند عین نجس مانده یا نه، باید بیشتر بشوید تا یقین كند از بین رفته است.



مسأله 191ـ برای تطهیر بدن در آب كر یا جاری یا زیر شیر آب، همین اندازه كه عین نجاست برطرف شود بدن پاك است و بیرون آمدن و دوباره در آب فرو رفتن لازم نیست.



مسأله 192ـ هرگاه غذای نجس در لای دندانهاباقی مانده، اگر آب در دهان بگردانند به طوری كه به تمام اجزای آن برسد پاك می شود.



مسأله 193ـ اگر موی سر و صورت را با آب قلیل آب بكشند چنانچه آب، خود به خود بیرون آید فشار لازم نیست، و الاّ فشار دهند.



مسأله 194ـ گوشت و دنبه ای كه نجس شده با آب كشیدن پاك می شود، همچنین اگر بدن یا لباس كمی چرب باشد كه مانع رسیدن آب نگردد، ولی اگر طوری چرب باشد كه مانع رسیدن آب شود باید اوّل چربی را از بدن برطرف كنند.



مسأله 195ـ شیری كه متّصل به كر می باشد آبی كه از آن می ریزد حكم آب كر و جاری را دارد، بنابر این هر چیز نجسی را با آن بشویند همین كه عین نجاست برطرف شد، پاك می شود.



مسأله 196ـ هرگاه انسان چیزی را آب بكشد و یقین كند پاك شده، بعد شك كند كه آن را درست آب كشیده یا نه، آن چیز پاك است، مگر این كه بداند كه در حال شستن توجّه نداشته است.









[48]



مسأله 197ـ هرگاه زمینی را با آب قلیل آب بكشند اگر از شن یا ریگ باشد و غساله یعنی آب باقیمانده در آن فرو رود پاك است، امّا ریگهای زیر آن زمین نجس می شود. همچنین اگر سراشیبی داشته باشد آب از آن بگذرد پاك می گردد، امّا اگر غساله روی زمین بماند نجس است، مگر با وسیله ای آن را جمع كنند.



مسأله 198ـ هرگاه ظاهر نمك سنگ و مواد دیگری مانند آن نجس شود با آب كشیدن پاك می شود، خواه با آب قلیل باشد، یا كر و جاری، یا زیر شیر آب.



مسأله 199ـ هرگاه قند یا شكر نجس شود با آب كشیدن پاك نمی شود.







2ـ زمین



مسأله 200ـ اگر پای انسان یا ته كفش او بر اثر راه رفتن روی زمین نجس، نجس شود با راه رفتن روی زمین پاك، یا كشیدن بر زمین، پاك می شود، به شرط این كه زمین پاك و خشك باشد و عین نجاست زایل گردد و نیز باید زمین خاك، یا سنگ، یا آجر فرش، یا سیمان و یا مانند آن باشد. امّا با راه رفتن روی فرش و حصیر و سبزه، كف پا و ته كفش نجس، پاك نمی شود.



مسأله 201ـ هرگاه روی زمینی كه با چوب فرش شده راه برود پاك شدن كف پا و ته كفش نجس مشكل است، ولی با راه رفتن روی آسفالت پاك می شود.



مسأله 202ـ برای پاك شدن كف پا و ته كفش اگر مختصری راه برود یا پا را بر زمین كشد كافی است، ولی بهتراست لااقل پانزده ذراع (تقریباً 5/7 متر) راه برود.



مسأله 203ـ لازم نیست كف پا و یا ته كفش، تر باشد، بلكه اگر خشك هم باشد با راه رفتن پاك می شود، وجود رطوبت غیر مسری در زمین نیز ضرر ندارد.



مسأله 204ـ مقداری از اطراف پا و كفش كه با راه رفتن روی زمین آلوده نجس می شود آن هم اگر به زمین برسد پاك می گردد، ولی پاك شدن كف دست یا زانوی كسی كه با دست و زانو راه میورد محلّ اشكال است و همچنین پاهای مصنوعی و ته عصا و نعل چهارپایان و چرخ اتومبیل و مانند اینها.









[49]



مسأله 205ـ ذرّات كوچكی از نجاست كه جز با آب، پاك نمی شود هرگاه در كف پا یا ته كفش باقی بماند ضرری ندارد، همچنین باقی ماندن بو و رنگ.



مسأله 206ـ داخل كفش به واسطه راه رفتن پاك نمی شود و پاك شدن كف جوراب به واسطه راه رفتن نیز محلّ اشكال است، مگر این كه جوراب چرمی و مانند آن باشد كه به جای كفش از آن استفاده شود.







3ـ آفتاب



مسأله 207ـ تابش آفتاب، زمین و پشت بام را پاك می كند، ولی پاك كردن ساختمان و درب و پنجره و مانند آن محلّ اشكال است.



مسأله 208ـ برای پاك شدن زمین و پشت بام با تابش آفتاب چند شرط است: اوّل این كه چیز نجس دارای رطوبت مسری باشد، بنابراین اگر خشك باشد باید آن را قبلاً تر كنند، تا بوسیله آفتاب خشك گردد. دوم این كه عین نجاست را قبلاً برطرف سازد. سوم این كه آفتاب مستقیماً بر آن بتابد، نه از پشت ابر و مانند آن، مگر این كه ابر بقدری نازك باشد كه مانع تابش آفتاب نشود ولی تابش از پشت شیشه مانعی ندارد. چهارم این كه چیز نجس به واسطه تابش آفتاب خشك شود، امّا اگر به كمك باد یا وسیله حرارتی دیگری خشك شود كافی نیست، مگر این كه بسیار كم باشد كه بگویند با آفتاب خشك شده است.



مسأله 209ـ تابش آفتاب، حصیر نجس و درخت و گیاه را بنابر احتیاط واجب پاك نمی كند.



مسأله 210ـ هرگاه شك كند كه زمین نجس با آفتاب خشك شده یا نه، یا چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه و یا قبلاً عین نجاست را برطرف كرده است یا نه، آن زمین نجس است.



مسأله 211ـ اگر آفتاب به قسمتی از زمین نجس بتابد و آن را خشك كند فقط همان قسمت پاك می شود.









[50]



4ـ استحاله



مسأله 212ـ هرگاه عین نجس چنان تغییر یابد كه آن نام از آن برداشته و نام دیگری به آن داده شود، پاك می گردد و می گویند «استحاله» شده است، مثل این كه سگ در نمكزار فرو رود و مبدّل به نمك شود. همچنین اگر چیزی كه نجس شده است بكلّی تغییر یابد، مثل این كه چوب نجس را بسوزانند و خاكستر كنند، یا آب نجس تبدیل به بخار شود، امّا اگر تنها صنعت آن تغییر كند مثل این كه گندم نجس را آرد كنند، پاك نمی شود.



مسأله 213ـ زغالی كه از چوب نجس درست شده، نجس است و همچنین كوزه یا آجری را كه از گل نجس ساخته اند.



مسأله 214ـ اگر شك كنیم چیز نجسی استحاله شده یا نه، نجس است.







5ـ انقلاب



مسأله 215ـ هرگاه شراب به خودی خود یا به واسطه ریختن چیزی در آن مبدّل به سركه گردد، پاك می شود و آن را «انقلاب» گویند.



مسأله 216ـ شرابی كه از انگور نجس درست كنند با سركه شدن پاك نمی شود، حتّی اگر نجاستی از خارج به شراب برسد، واجب است بعد از سركه شدن از آن اجتناب كرد، همچنین سركه ای كه از انگور و كشمش و خرمای نجس می گیرند، نجس است.



مسأله 217ـ اگر انگور را با چوبهایش سركه بریزند و معمولاً قبل از سركه شدن شراب می شود، بعد از آن مبدّل به سركه می گردد پاك است، امّا اگر خیار و بادنجان و مانند آنها، در آن بریزند احتیاط واجب، اجتناب است.



مسأله 218ـ كشمش و خرمایی كه در غذا می ریزند خوردنش حلال است، هرچند جوشیده باشد.









[51]



6ـ ثلثان شدن



مسأله 219ـ هرگاه آب انگور با آتش بجوشد نجس نیست، ولی خوردنش حرام است، امّا اگر آن قدر بجوشد كه دوقسمت آن بخار شود و یك قسمت بماند، حلال می شود و اگر خود به خود به جوش آید و مست كننده شود حرام و نجس است و تنها با سركه شدن پاك و حلال می شود.



مسأله 220ـ اگر در میان خوشه های غوره، دانه هایی از انگور باشد آب همه آن را بگیرند چنانچه به آن «آبغوره» گویند با جوشیدن نجس یا حرام نمی شود.



مسأله 221ـ چیزی كه معلوم نیست غوره است، یا انگور اگر با آتش بجوشد، حرام نمی شود.



مسأله 222ـ شیره ای كه از بازار می گیرند و می دانند فروشنده از این مسائل باخبر است، پاك و حلال است و تفحّص لازم نیست.







7ـ انتقال



مسأله 223ـ اگر خون بدن انسان یا حیوانی كه خون جهنده دارد به بدن حیوانی كه خون جهنده ندارد منتقل گردد و خون آن حیوان حساب شود پاك است و آن را «انتقال» گویند بنابراین، خون پشه كه جزء بدن اوست پاك است، هر چند در اصل آن را از انسان گرفته، ولی خونی كه زالو از انسان می مكد پاك نیست، چون جزء بدن او محسوب نمی شود.



مسأله 224ـ هرگاه خونی از پشه بیرون آید و نداند خونی است كه تازه از او مكیده، یا از خود پشه است پاك; ولی اگر بداند هنوزخون جزء بدن پشه نشده نجس می باشد.







8ـ اسلام آوردن



مسأله 225ـ در بحث نجاسات گفتیم احتیاط واجب آن است كه از كافر اجتناب









[52]



شود حال اگر كافر شهادتین بگوید یعنی بگوید: «اَشْهَدُ اَنْ لا إِلهَ إِلاَّ اللّه وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ» مسلمان می شود و بدن او پاك می گردد، ولی اگر عین نجاست در بدن او باشد باید آن را برطرف كرده و جای آن را آب بكشد، ولی اگر قبل از اسلام آوردن عین نجاست برطرف شده باشد لازم نیست جای آن را آب بكشد.



مسأله 226ـ لباسی كه بر تن كافر است وقتی اسلام آورد پاك نمی شود بنابراحتیاط واجب.



مسأله 227ـ هرگاه كافر شهادتین نگوید، ولی قلباً به معنی آن ایمان داشته باشد مسلمان است، امّا اگر بر زبان جاری كند و یقین باشد كه قلباً به آن ایمان ندارد احتیاط واجب آن است كه از او اجتناب شود.







9ـ تَبَعیّت



مسأله 228ـ «تَبَعیّت» آن است كه چیزی به تبع چیز دیگری پاك شود كه شرح آن در مسائل آینده خواهد آمد.



مسأله 229ـ هرگاه شراب، سركه شود، ظرف آن هم تا جایی كه شراب یا انگور موقع جوش آمدن به آن رسیده پاك می شود، پارچه و چیزی كه روی آن می گذارند اگر معمولاً به آن رطوبت، نجس شود آن هم پاك می گردد، امّا اگر موقع جوشش سر برود و پشت ظرف به آن آلوده شود بعد از سركه شدن پشت ظرف پاك نمی شود.



مسأله 230ـ فرزندان نابالغ كفّار بعد از ایمان آوردن پدران آنها پاك می شوند.



مسأله 231ـ سنگی كه میّت را روی آن غسل می دهند و پارچه ای كه عورت میّت را با آن می پوشانند و دست كسی كه او را غسل می دهد، بعد از تمام شدن غسل پاك می شود.



مسأله 232ـ هرگاه لباس و مانند آن را با آب قلیل آب بكشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آب از آن خارج شود،آبی كه درآن باقی می ماند، پاك است.



مسأله 233ـ هرگاه ظرف نجس را با آب قلیل آب كشند قطره هایی كه آخر كار در









[53]



آن می ماند، پاك است.







10ـ بر طرف شدن عین نجاست



مسأله 234ـ هرگاه بدن حیوان، نجس شود همین كه عین نجاست برطرف شود، بدن حیوان پاك می گردد، مثلاً اگر منقار پرنده خون آلود باشد یا حیوانی روی چیزهای آلوده بنشیند، همین كه خون و آلودگی برطرف شد، بدن حیوان پاك است.



مسأله 235ـ باطن بدن انسان (مانند داخل دهان و بینی) اگر نجس شود همین كه نجاست از بین برود پاك می شود، مثلاً اگر از لثه ها خون بیرون آید و در آب دهان از بین برود یا خون را بیرون بریزد آب كشیدن داخل دهان لازم نیست، ولی اگر دندان مصنوعی در دهان باشد، احتیاط واجب آن است كه آن را آب بكشد.



مسأله 236ـ هرگاه غذا در دهان یا لای دندانها باقی مانده باشد و داخل دهان خون بیاید چنانچه انسان نداند خون به غذا سرایت كرده، آن غذا پاك است و اگر خون به آن برسد، نجس می شود و خوردن آن غذا حرام است.



مسأله 237ـ جایی از لب و مانند آن كه انسان نداند جزء ظاهر بدن است یا باطن، اگر نجس شود باید آن را آب بكشد.



مسأله 238ـ هرگاه گرد و غبار نجس روی بدن یا لباس و فرش و مانند آن بنشیند هردو خشك باشد نجس نمی شود كافی است آن را تكان دهند، همچنین اگر رطوبت غیرمسری داشته باشد، امّا اگر یكی از آنها تر باشد نجس می شود و اگر در نجاست گرد و غبار یا رطوبت محل شك داشته باشد، آن هم پاك است.







11ـ استبراء حیوان نجاستخوار



مسأله 239ـ هرگاه حیوانی به خوردن مدفوع انسان عادت كند بول و مدفوع آن نجس است و گوشت آن نیز حرام است و اگر بخواهند پاك شود، باید حیوان را غذای









[54]



پاك بدهند تا نام حیوان نجاستخوار از آن برداشته شود و باید در شتر چهل روز ، و در گاو سی روز، و در گوسفند ده روز، و در مرغابی پنج روز و در مرغ خانگی سه روز بگذرد و در حیوانات دیگر همین اندازه كه نام نجاستخوار از آن برداشته شود، كافی است.



مسأله 240ـ گاهی در مرغداریها پودر خون با غذای آنها مخلوط می كنند بطوری كه گوشت مرغ به واسطه آن می روید، گوشت و تخم آن مرغ حرام نیست و رطوبتهای مرغ نجس نمی شود، ولی بهتر آن است كه از چنین مرغ و تخم آن پرهیز شود.



مسأله 241ـ هرگاه حیوان، سایر نجاستها را غیر از مدفوع انسان بخورد باعث نجاست بول و مدفوع او نمی شود، گوشت او هم حرام نیست، مگر حیوانی كه از شیر خوك تغذیه كرده بوسیله آن رشد و نمو كرده باشد كه گوشتش حرام است.







12ـ غایب شدن مسلمان



مسأله 242ـ هرگاه بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگری كه در اختیار اوست نجس شود و او هم بفهمد كه نجس شده، سپس آن مسلمان غایب گردد، اگر انسان احتمال دهد كه آن را آب كشیده، پاك است، به شرط این كه از چیزهایی باشد كه طهارت در آن شرط است، مانند لباسی كه با آن نماز می خواند و یا غذا و ظروف غذا.



مسأله 243ـ هرگاه دو نفر عادل، یا یك نفر، از پاك شدن چیز نجسی خبر دهند شهادت آنها قبول است، همچنین اگر «ذوالید» یعنی كسی كه چیزی را در اختیار دارد بگوید پاك شده است، یا بدانیم مسلمانی آن را آب كشیده، ولی نمی دانیم درست آب كشیده یا نه، پاك است.



مسأله 244ـ هرگاه انسانی لباسش را به لباسشویی مسلمان دهد كه آن را بشوید و آب كشد قول او قبول است.



مسأله 245ـ كسانی كه گرفتار حالت وسوسه می شوند و زود یقین به نجس بودن









[55]



چیزی پیدا می كنند و یا به هنگام آب كشیدن چیز نجس به آسانی یقین به پاكی پیدا نمی كنند، یقین آنها اعتبار ندارد و می توانند همان طور كه دیگران یقین پیدا می كنند قناعت كنند.







احكام ظرفها



مسأله 246ـ ظرفها و مشكهایی كه از پوست مردار، یا حیوان نجس العین مثل سگ و خوك درست شده، استعمال آنها برای خوردن یا آشامیدن یا آب وضو و غسل و مانند آن جایز نیست، امّا برای كارهایی كه طهارت در آن شرط نیست (مانند آبیاری زراعت و آب دادن به حیوانات) مانعی ندارد، هرچند احتیاط مستحبّ آن است كه به هیچ وجه از آنها استفاده نشود.



مسأله 247ـ خوردن و نوشیدن از ظرف «طلا» و «نقره» و استعمال آنها حرام است، بلكه استفاده از آنها برای زینت اتاق و یا هر منظور دیگر نیز جایز نیست (بنابراحتیاط واجب).



مسأله 248ـ از ساختن ظروف طلا و نقره و مزدی كه در مقابل آن می گیرند بنابر احتیاط واجب باید اجتناب كرد، همچنین از خرید و فروش آنها و پولی كه در مقابل آن گرفته می شود نیز اشكال دارد.



مسأله 249ـ آنچه را ظرف نمی گویند مانند گیره استكان و بادگیر قلیان و غلاف شمشیر و امثال اینها، اگر از طلا یا نقره باشد اشكال ندارد، ولی بنابراحتیاط واجب از عطردان و سرمه دان و مثل آنها باید اجتناب كرد.



مسأله 250ـ ظرفی كه روی آن را «آب طلا» یا «آب نقره» داده اند اشكال ندارد.



مسأله 251ـ هرگاه فلزّ دیگری را با طلا یا نقره مخلوط كنند و ظرف بسازند چنانچه به آن ظرف طلا یا نقره نگویند، استعمال آن مانعی ندارد، ولی اگر فقط طلا و نقره را با هم مخلوط كنند حرام است.









[56]



مسأله 252ـ هرگاه غذایی را كه در ظرف طلا یا نقره است به منظور پرهیز از حرام در ظرف دیگری بریزند این استعمال جایز است، ولی اگر به این منظور نباشد حرام است، امّا به هر حال خوردن آن غذا از ظرف دوم كه طلا و نقره نیست، اشكال ندارد.



مسأله 253ـ استفاده از ظرف طلا یا نقره در حال ناچاری جایز است و برای وضو و غسل نیز در حال تقیّه مانعی ندارد.



مسأله 254ـ هرگاه شك كند ظرفی از طلا یا نقره است یا جنس دیگر، استفاده از آن اشكال ندارد، تفحّص و جستجو نیز لازم نیست.



مسأله 255ـ آنچه را طلای سفید می گویند نیز در حكم طلای سرخ و زرد است، بنابر احتیاط واجب، اگر به آن «طلا» گفته شود.