کد مطلب:188668 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:288

مقدمه
پیوستگی «قرآن» و «عترت» و نقش هماهنگ آن دو در دستیابی جامعه ی بشری به بینش های صحیح و منش های ارزشی، بر اساس دلایل معتبر شرعی و ملاك های عقلی و تجربی، مجال انكار ندارد.

نه تنها شیعه، بلكه همه ی آنان كه پیشانی بر قبله ی اسلام می سایند و دل به حقانیت قرآن و رهنمودهای پیامبر خاتم (ص) سپرده اند، هرگز نمی توانند این سفارش مهم پیامبر (ص) را از یاد ببرند كه:

«انی تارك فیكم الثقلین، كتاب الله و عترتی اهل بیتی، و انهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض و انكم لن تضلوا ان اتبعتم و استمسكتم بهما» [1] .

این حدیث، تنها دلیل هماهنگی و همپایی قرآن و عترت نیست، بلكه كتاب های حدیثی و كلامی در این زمینه بتفصیل احادیث متواتر و خدشه ناپذیر دیگری را ارائه كرده اند.

سوگمندانه، جهان اسلام از این دو عنصر حیات آفرین بهره ی كافی را نبرد، و هر یك را آن گونه كه باید قدر نشناخت و در جایگاه بایسته اش قرار نداد! و آنچه امروز از مشكلات سیاسی - اجتماعی و عقب ماندگی علمی و اقتصادی كه در جوامع اسلامی مشهود است، بی تردید بخشی از آن - بلكه عمده ی آن - به رویگردانی امت از قرآن و عترت باز می گردد.

عترت، كسانی جز حاملان سنت راستین پیامبر (ص) نیستند، چنان كه سنت



[ صفحه 10]



پیامبر (ص) خود در راستای تفسیر و تبیین مفاهیم قرآن و تعیین و تعلیم مصادیق آن است.

همه ی ارزش های دینی به قرآن و وحی باز می گردد، امام قرآن معلم و مبین لازم دارد:

«كما ارسلنا فیكم رسولا منكم یتلوا علیكم آیاتنا و یزكیكم و یعلمكم الكتاب و الحكمة و یعلمكم مالم تكونوا تعلمون.» [2] .

چنان كه رسولی را از میان خودتان برای شما فرستادیم تا آیات را بر شما تلاوت كند و پاكتان سازد و رشدتان دهد و قرآن و حكمت را به شما بیاموزد و مسایلی را تعلیمتان دهد كه (بی رهنمودهای وی) هرگز توان آگاهی یافتن بدان را نداشتید.

اكنون، جهان اسلام با پشتوانه ی عظیمی از رهنمودها و تعالیم الهی قرآن و پیامبر (ص) و عترت، تهیدستی را می ماند كه بر روی گنج ها، گرسنه و ناتوان از پای افتاده است! با اختلاف ها و ستیزه جویی ها، این میراث گران را پاره پاره كردند و آن را از كارآیی و سازندگی واقعیش دور ساختند!

گروهی به قرآن بسنده كردند و در فهم آن به منابع مخدوش و تحریف شده ی حدیثی تمسك جستند و آرای شخصی خویش را بر دین تحمیل كردند و در كلاسی حضور یافتند كه معلمان راستینش را از جایگاه معلمی پایین كشیده و تا مرز شاگردان معمولی تنزل داده بودند!

گروهی دیگر معلمان را تا آن جا ارج نهادند كه هر عنوان مقدسی را به ایشان انتساب دادند جز عنوان معلمی! به جای این كه از ایشان درس معرفت و شیوه ی صحیح دینداری و كمالجویی را بیاموزند و آنان را الگوی فكر و زندگی خود قرار دهند، به تعریف و تمجید و مرثیه سرایی اكتفا كردند!

این دو جریان، پدیده ی امروز و دیروز جوامع اسلامی نیست، بلكه در زمان حضور ائمه (ع) به گونه ی ملموس، حضور داشتند و هر دو، مورد انكار و مذمت امامان (ع) بودند، كه در فصل های مختلف این كتاب بدانها اشاره شده، در جای جای این مباحث، این واقعیت روشن گشته است كه حذف پیام و اندیشه و معارف عترت از زندگی مسلمانان به بهانه ی اكتفای به قرآن یا به انگیزه های افراطی دیگر، از عوامل مهم انحطاط امت اسلامی



[ صفحه 11]



به شمار می آید! اكنون چه باید كرد؟

سخن امروز همان سفارش رسول خدا است:

باید به بنیادهای اصیل و ناب معرفت دینی بازگشت و بدانها اعتماد كرد.

باید قرآن را در محضر مفسران واقعی آن - خاندان رسالت - فرا گرفت.

باید در آنچه بر امت اسلامی در طول تاریخ هزار ساله اش گذشته است با دقت و پیگیری اندیشید و ذهن را از داوری های تاریخنویسان وابسته به دربارها و تعصب پیشه، دور داشت و واقعیت ها را آن گونه كه رخ داده است مشاهده كرد.

بررسی زندگی امام باقر (ع) و توجه به ابعاد علمی، اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و معنوی آن حضرت گامی بایسته در این راستا است.

این كاوش دو هدف عمده را می تواند دنبال كند:

1- آنان كه در نتیجه ی دسیسه های سیاسی صدر اسلام و تعصب و حقپوشی عناصر عالم نما از شناخت شخصیت اهل بیت دور افتاده اند و گمان دارند كه پیدایش شیعه و اندیشه ی شیعی صرفا یك انشعاب ساده ی مذهبی - سیاسی است، در خواهند یافت كه اعتقاد شیعه به خط امامت، متكی بر ارزش های انكارناپذیری است كه در شخصیت امامان ایشان نهفته است. علاوه بر نصوص و روایات معتبری كه والایی منزلت ائمه را ثابت می كند، اندیشه، عقاید و علوم و معنویت آنان گواهی كافی، بر فضیلت آنان و جایگاه الهی ایشان است.

2- آنان كه از شیعه بودن به نام و عنوان اكتفا كرده و ولایت را صرفا در اظهار محبت و توسل به ائمه در مشكلات دنیوی جستجو می كنند، توجه خواهند كرد كه این شیوه مورد قبول امامان نیست و سعادت ایشان را تضمین نخواهد كرد، بلكه مقام ائمه چنان كه خود یادآور شده اند، متكی به بندگی آنان در پیشگاه خدا است و این عبودیت و بندگی را از طریق علم و عمل و پایبندی به ارزش های دینی به دست آورده اند، و زندگی ایشان باید الگوی كاملی برای پیروان و دوستان آنان باشد.

شیعه ی راستین نه در شعار و سخن، بلكه در عمل نشان می دهد كه چگونه پیروی از خط ولایت می توان جامعه را از عزت و اقتدار دینی، قدرت اقتصادی، امنیت و عدالت اجتماعی، سلامت سیاسی و ارزش های اخلاقی و معنوی برخوردار سازد. لازمه ی چنین پیروی، در مرحله ی نخست، شناخت این ابعاد در زندگی معصومین (ع) است.



[ صفحه 12]



امید آن كه فصل های مختلف این كتاب، توانسته باشد بخشی از این آرمان مقدس را تحقق بخشیده، در شناساندن چهره ی روشن و روشنگر زندگی امام باقر (ع) به امت اسلامی، گامی مثبت بردارد.

در مقدمه ی این كتاب، ضروری است كه از استاد ارجمندم حجةالاسلام و المسلمین سید هاشم رسولی محلاتی كه طرح تدوین زندگی معصومین (ع) را در گروه تاریخ بنیاد پژوهش های اسلامی آستان قدس رضوی پی ریزی نموده اند و بر روند كار نظارت داشته از ارائه ی ارشادها و راهنمایی های خویش در تمامی زمینه ها دریغ نكرده اند سپاسگزاری شود. و همچنین از اعضای گروه تاریخ اسلام این بنیاد كه در تهیه ی بخش قابل توجهی از فیش ها و منابع سهیم بوده اند، تقدیر به عمل آید.

احمد ترابی.



[ صفحه 15]




[1] احقاق الحق 9 / 369.

[2] بقره / 152.