کد مطلب:188925 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:265

نماز
نماز برترین و با شكوه ترین مظهر رفتار عبادی هر شخص را شكل می دهد. نماز كرنش و فروتنی در برابر عظمت و جلالت خدای سبحان است. باقر العلوم علیه السلام همانند امامان معصوم پیش از خود به نماز اهتمام



[ صفحه 48]



می داد. در شبانه روز 150 ركعت نماز انجام می داد. [1] در هنگام نماز از خوف الهی رنگ به رنگ می شد، انه كان اذا اقبل الی الصلوة اصفر لونه [2] نماز برای حضرت آن گونه شهد شیرین بود كه فرمود اگر نمازگزار می دانست با چه كسی مناجات می كند، هیچ گاه از نماز جدا نمی شد، لو یعلم المصلی من یناجی ما انفتل [3] .

در سجده نماز كه نهایت خضوع و كرنش بنده در برابر خداست، آن مقدار گریه نمود كه جای سجده تر شد. [4] این ذكرها را در سجده بر زبان جاری می ساخت:

امام صادق علیه السلام نقل می كند من بستر پدرم را آماده می ساختم منتظر می ماندم تا پدرم در بستر قرار گیرد، آنگاه به رختخواب خود می رفتم.

شبی هر مقدار انتظار كشیدم پدرم نیآمد. به مسجد رفتم، دیدم همه مردم رفته اند در حال استراحت هستند. پدرم تنها در مسجد به سجده افتاده است و ذكر می گوید، وقتی نزدیك رفتم شنیدم این جمله ها را به زبان داشت: سبحانك اللهم اللهم انت ربی حقا حقا سجدت لك یا رب تعبدا و رقا اللهم ان عملی ضعیف فضاعف لی. اللهم قنی عذابك یوم تبعث عبادك و تب علی انك انت التواب الرحیم. [5] «ای خدای پاك تو در حقیقت پرورش دهنده من هستی، من به تو سجده می كنم همانند بنده و غلامم.ای



[ صفحه 49]



خدا، عمل من ضعیف است تو بر آن فزونی بخش ای خدا، مرا از عذاب خود باز دار. به سوی من بازگشت نما كه تو توبه پذیر هستی».

و نیز ابوعبیده حذاء می گوید: باقر العلوم علیه السلام را در نماز دیدم كه در سجده اول می گفت، أسألك بحق حبیبك محمد الا بدلت سیئاتی حسنات و حاسبتنی حسابا یسیرا. «خدایا تو را به حق و مقام محمد محبوب تو می خوانم كه گناهان مرا به نیكی ها تبدیل نمایی، و در حسابرسی بر من آسان حسابرسی كنی».

در سجده دوم می گفت: أسألك بحق حبیك محمد الا كفیتنی مؤونة الدنیا كل هول دون الجنة. «خدایا تو را به مقام محمد محبوب تو می خوانم، هزینه زندگی دنیای مرا خود به عهده گیری و مرا از هر هول و هراس تا بهشت پناه دهی». در سجده سوم می گفت: أسألك بحق حبیبك محمد لما غفرت لی الكثیر من الذنوب و القلیل و قبلت من عملی الیسیر. «خدایا تو را به مقام محمد محبوب تو می خوانم كه گناهان زیاد و كم مرا ببخشی و اعمال نیك كم مرا بپذیری.» آنگاه در سجده چهارم می گفت: أسألك بحق حبیبك محمد لما ادخلتنی الجنة جعلتنی من سكانها نجیتنی من سفعات النار برحمتك و صلی الله علی محمد و آله [6] «خدایا تو را به مقام محمد محبوب تو می خوانم كه مرا وارد بهشت نموده و مرا از سكنه بهشت قرار دهی، از پی آمدهای آتش با رحمت خویش رهایی بخشی. بر محمد و آل محمد درود تو باد».

در هنگامی كه به حج مشرف شده بود، هنگامی كه وارد مسجدالحرام



[ صفحه 50]



می شود با صدای بلند گریه می كند. هنگامی كه امام صادق علیه السلام به حضرت عرض می كند، آهسته گریه كنید، امام پاسخ می دهد: من با صدای بلند گریه می كنم كه شاید خدا با نگاه رحمت به من نگاه كند، و من فردا رستگار شوم، لعل الله ینظر الی برحمة فأفوز بها غدا. آنگاه به گرد خانه طواف نمود. هنگامی كه از طواف فارغ شد، در پشت مقام ابراهیم به نماز ایستاد. هنگامی كه نمازش تمام شد، دیدم جای سجده اش از اشك چشم تر شده است. [7] امام همام سراسر مناسك حج را نور می بیند. انجام مناسك حاجی را نورانی می كند. به همین خاطر در دعاهای مناسك هماره سخن از نورانیت است. حتی در هنگام تراشیدن موهای سر این گونه دعا می كند، كه خدایا بر هر تار مویی نورانیت نصیب من نما، اللهم اعطنی بكل شعرة نورا یوم القیمة [8] .

امام هماره به ذكر خدا و یاد خدا مشغول بود. اهل خانه خویش را وادار می كرد تا طلوع آفتاب (ظاهرا از طلوع فجر، یا از سحر تا طلوع آفتاب) به قرائت قرآن مشغول باشند. و هر كس قرآن نمی خواند می فرمود ذكر خدا بگوید. [9] .

این روش حضرت افزون بر اهتمام به ذكر خدا، اهمیت این نكته را نیز می رساند كه امام نسبت به تربیت یافتگان خویش تا چه مقدار اهتمام می ورزیدند. اهل خانه را با مهربانی تمام وادار می كند و در بین طلوعین كه



[ صفحه 51]



از بهترین ساعات است مشغول ذكر خدا باشند، تا از بركت های ویژه این زمان حساس محروم نشوند.

اینها اشاره كوتاه به روش عبادت و پرستش باقر العلوم علیه السلام است، آن شناخت برتر این گونه عبادت همراه با خضوع و خشوع را در پی دارد. باشد كه اندیشه زلال و رفتار پاك حضرت الگوی پیروان حقیقت قرار گیرد.


[1] تذكر الحفاظ، ج 1، ص 125، تاريخ ابن عساكر، ج 54، ص 280.

[2] اعلام الهدايه، ج 7، ص 33.

[3] الفقيه، ج 1، ص 135 شماره حديث 636.

[4] صفوة الصفوة، ج 2، 110، نور الابصار، ص 280، فصول المهمه، ج 2، ص 885، كشف الغمه، ج 2، ص 329، تاريخ ابن عساكر، ج 54، ص 280.

[5] فروع كافي، ج 3، ص 323.

[6] همان، ص 322.

[7] صفة الصفوة، ج 2، ص 110، نور الابصار، ص 130، فصول المهمه، ج 2، ص 885، كشف الغمه، ج 2، ص 117، تذكرة الخواص، ص 339.

[8] وسائل، ج 10، ص 190.

[9] اعلام الهدايه، ج 7، ص 34.