کد مطلب:191 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:440

صلـح
مسأله 1840ـ «صلح» آن است كه انسان با دیگری در امری كه مورد اختلاف است یا امكان دارد مورد اختلاف و نزاع واقع شود سازش كند كه مقداری از مال یا منفعت یا حقّ خود را به دیگری واگذار نماید، یا از طلب یا حقّ خود بگذرد كه او هم در عوض مقداری از مال یا منافع خود را به او واگذار نماید، یا از طلب یا حقّ خود بگذرد و این را «صلح معوّض» می نامند و اگر این واگذاری بدون عوض باشد «صلح غیرمعوّض» نام دارد و هر دو صحیح است.







احكام و شرایط صلح



مسأله 1841ـ كسی كه چیزی را به دیگری صلح می كند باید بالغ و عاقل باشد و كسی او را مجبور نكرده و در قصد صلح جدّی باشد; سفیه نباشد، (اموال خود را بیهوده مصرف نكند) و نیز حاكم شرع او را از تصرّف دراموالش جلوگیری نكرده باشد.



مسأله 1842ـ صلح را می توان با صیغه عربی یا فارسی یا هر زبان دیگری خواند، بلكه هر اقدام عملی كه به وضوح نشان دهد طرفین می خواهند به وسیله آن صلح و سازش كنند كافی است.



مسأله 1843ـ اگر كسی بخواهد طلب خود را در برابر چیزی یا بدون عوض، به دیگری صلح كند، درصورتی صحیح است كه طرف قبول نماید، ولی اگر بخواهد از طلب یا حقّ خود بگذرد قبول كردن طرف لازم نیست و این نیز نوعی از صلح است.









[348]



مسأله 1844ـ اگر انسان با این كه مقدار بدهی خود را می داند اظهار بی اطّلاعی كند و طلبكار او نداند و طلب خود را به كمتر از مقداری كه هست صلح كند صحیح نیست و بدهكار نسبت به مقدار اضافی مدیون است، مگر این كه چنان باشد كه اگر مقدار طلب خود را هم می دانست باز به این صلح راضی بود.



مسأله 1845ـ اگر بخواهند دو چیز از یك جنس را كه وزن آنها معلوم است به یكدیگر صلح كنند در صورتی صحیح است كه ربا لازم نیاید. یعنی وزن هردو یكی باشد و اگر وزن آنها معلوم نباشد و احتمال كم و زیاد بدهند صلح كردن اشكال دارد.



مسأله 1846ـ هرگاه كسی از دیگری طلبی دارد كه وقت آن نرسیده است چنانچه طلب خود را به مقدار كمتری صلح كند و مقصودش این باشد كه از مقداری از طلب خود بگذرد و بقیّه را نقداً بگیرد اشكال ندارد، مثل این كه ده هزار تومان طلب دارد كه بعد از شش ماه دیگر بگیرد، از هزار تومان آن صرف نظر می كند و بقیّه را با رضایت طرف مقابل بطور نقد می گیرد.



مسأله 1847ـ قرارداد صلح را با رضایت طرفین می توان فسخ كرد، همچنین اگر در ضمن قرارداد برای یكی از آن دو، یا برای هر دو، حقّ فسخ قرار داده باشند آن شخص می تواند صلح را به هم بزند.



مسأله 1848ـ در احكام خرید و فروش گفته شد كه در یازده مورد می توان معامله را فسخ كرد در تمام این یازده مورد صلح را نیز می توان فسخ كرد، مگر در مورد خیار مجلس و خیار حیوان و خیار تأخیر، یعنی اگر در مجلس مصالحه بعد از تمام شدن صلح یكی از دو طرف پشیمان شود حقِّ فسخ ندارد، همچنین در مصالحه حیوان حقِّ فسخ در سه روز اوّل ثابت نیست و نیز اگر جنسی را نقداً مصالحه كند چنانچه در پرداختن عوض تأخیر نماید در همان روز اوّل حقّ فسخ برای طرف دیگر ثابت است و احتیاج به گذشتن سه روز ندارد.



مسأله 1849ـ هرگاه چیزی را كه به صلح گرفته معیوب باشد و از آن اطلاعی نداشته می تواند صلح را به هم زند، ولی گرفتن تفاوت قیمت صحیح و معیوب بستگی به رضایت طرفین دارد.