کد مطلب:211494 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:107

خداشناسی
فرمود ای مفضل از مجموع این مطالب دانستی كه خدای عالم به چشم سر دیده نمی شود بلكه به دیده عقل باید ادراك شود - در احساسات ظاهری خالق حس نمی شود مگر به درك عقلی درمی یابی اگر سنگی را دیدی در هوا بالا رفته می دانی كه شخصی آن سنگ را انداخته و این علم از راه دیده نیست بلكه از راه تعقل است كه عقل حكم می كند سنگ به خودی خود بالا نرفته و دیده از این علم عاجز است.

در معرفت خدای تعالی هم حدی هست كه به عقل باید دریافت بكنه ذات مقدس او هیچ عقلی پی نی برد ولی صفات او را و آثار و آیات او را عقل درك می كند و حكم به وجود او می نماید و هر كس به قدر فهم و استعداد و لیاقت و مقدار ادراكش معرفت پیدا می كند و بیش از آن هم موظف نیست كه تكالیف فرع معرفت است و همان طور كه همه افراد ملت پادشاه خود را ندیده و نمی شناسند مگر به معرفی و آثار خدا را هم جز به نامهای او و صفات جلال و جمال و آثار صنع او نمی توان شناخت او عزیز و حكیم - خالق - رازق - جواد و كریم است



[ صفحه 391]



و این كلمات هم معانی دارد كه با جمال معنی آن را درمی یابیم نه به تفصیل و این معرفت از روی همین مبانی خلقت و آثار صنع اوست كه در موجودات باقی و برقرار است.

فرمود آسمان را به یك رنگی و صورتی می بینیم و تصور می كنیم و حكم به وجودش می نمائیم ولی حقیقت و كنه آن را نمی دانیم دریاها را می شناسیم اما عمق و طول و عرض و ابتدا و انتهای آن را كسی نمی داند و از اعماق و اشیاء و معادن آن بی خبر است.

درباره خداوند عالم هم عقول از درك ذات و حقیقت و كنه وجودش عاجز و قاصر است.



خرد برد پی به كنه ذاتش

اگر رسد خس به قعر دریا



ولی از آثار عظمت و جلال و جمال و احاطه و قدرت و رزاقیت و خلاقیت و حسن انتظام او در عالم به وجود واجب الوجودش پی برده و یقین به خدائی و توحید او داریم و عقل مراتب وجود و توحید و صفات جلال و جمال او را ثابت می كند و هیچ شك و تردیدی در پیشگاه عقل نیست كه عالم را خدائی است و آن ذات واجب الوجود منزه از هر چه بشر تصور كند می باشد بالاتر و برتر از اوهام و تخیلات و افكار و تصورات است.

فرمود درباره ذات حق فكر نكن درباره صفات جلال و جمالش و آثار صنعش تفكر نما و افلاك و عناصر و ثوابت و سیارات و تمام مواد و موالید را از آثار صنع او بدان و تسبیح و تقدیس حق بگو.