کد مطلب:211536 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:74
رئيس مذهب شيعه امام جعفر صادق
خوش است بزم نشاط و حضور يار موافق
به شرط آنكه بود متكي به حسن سوابق
يكي ز راه وفا رنجه كرده مقدم و آيد
نثار مقدم آن، اين كند هزار شقايق
يكي ز باده خود سرخ كرده چهره عذرا
يكي ز عشق گشايد گره ز جبهه چو وامق
يكي دليل به ليلا شود ليالي مظلم
يكي چو مجنون واقف بود ز سوزش عاشق
يكي به عشق زليخا، بري بود ز خباثت
يكي چون حضرت يوسف بود مريد حقايق
سپاس بي حد و بي مر خداي را كه نمودم
پي وصال تو اي شاه حسن صرف دقايق
بروز هفده ماه ربيع اول و آن روز
كه با ولادت ختمي مآب بوده مطابق
ز بطن ام فروه و ز صلب حضرت باقر (ع)
شكفته غنچه اي، آن غنچه بوده مظهر خالق
ز چهره برقع فكند و جهان نموده منور
رئيس مذهب شيعه امام جعفر صادق (ع)
خوش آمدي كه وجود تو كرده دين نبي را
دوباره زنده و مذهب بود به حكم تو شايق
حديقه اي است پر از گل اگرچه دين محمد (ص)
ولي ز مذهب تو گل شكفته شد به حدائق
[ صفحه 500]
شها وجود تو باشد طراز بين بد و خوب
مريض را تو طبيبي، طبيب ماهر و حاذق
مصون ز موج حوادث غني ز منت دو نان
سفينه چون توئي دين را چه احتياج به قايق
وجود تو سبب روشنائي دل احباب
رود چو خنجر تيزي فرو به قلب منافق
دوانقي ز ره كين چه ظلم ها كه نكرده
بر آن وجود گرامي كه بوده شمس مشارق
گذشت دوره ي منصور و تا ابد شده منفور
تو ناصري و موفق، تو فاتحي و تو فائق
چگونه مدح تو گويد كسي چو من كه نباشد
ورا بضاعت علمي نبوده عالم و ناطق
هزار شكر كه در بين جزر و مد زمانه
ز هم گسسته نگرديده رشته هاي علائق
مرا بدل ز ازل بود و هست و بعد بود نيز
ولاي چون تو شهي گرچه نيستم به تو لايق
شها به (پيروي) شاهانه كن نظر كه ندارد
بجز تو پشت و پناهي به حشر و نزد خلايق