کد مطلب:214 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:306

وقــــــف




احكام و شرایط وقف



مسأله 2305ـ هرگاه كسی چیزی را وقف كند از ملك او خارج می شود نه او، و نه دیگران نمی توانند آن را بفروشند، یا ببخشند و هیچ كس از آن ارث نمی برد، ولی در بعضی از موارد كه در مسأله 1786 گفته شد فروختن آن جایز است.



مسأله 2306ـ صیغه وقف را می توان به عربی یا به هر زبان دیگر خواند، مثلاً اگر بگوید: «خانه خود را برای فلان منظور وقف كردم» كافی است و احتیاج به قبول ندارد، خواه وقف عام باشد یا وقف خاص، هرچند احتیاط مستحب آن است كه حاكم شرع در وقف عام و اشخاصی كه برای آنها وقف شده در وقف خاص، صیغه قبول بخوانند.



مسأله 2307ـ وقف معاطاتی نیز صحیح است یعنی همین كه مثلاً مسجدی را به قصد وقف بر مسلمین بسازد و در اختیار آنها بگذارد كافی است هر چند صیغه لفظی نخواند.



مسأله 2308ـ هرگاه ملكی را برای وقف معیّن كند و پیش از خواندن صیغه یا تحویل به كسانی كه برای آنها وقف شده پشیمان شود یا بمیرد وقف درست نیست.



مسأله 2309ـ كسی كه مالی را وقف می كند بنابر احتیاط واجب باید از همان موقع خواندن صیغه برای همیشه مال را وقف كند و اگر مثلاً بگوید این مال بعد از وفات









[450]



من وقف باشد اشكال دارد، یا بگوید از حالا تا ده سال وقف باشد آن نیز اشكال دارد، بلكه باید وقف همیشگی و از موقع خواندن صیغه باشد.



مسأله 2310ـ وقف در صورتی صحیح است كه مال وقف را به تصرّف كسانی كه برای آنها وقف شده یا وكیل یا ولیّ آنها بدهد، ولی در اوقاف عامّه مانند مساجد و مدارس و امثال آنها تحویل دادن شرط نیست، هرچند احتیاط مستحب آن است كه پس از خواندن صیغه آن را در اختیار كسانی كه وقف برای آنها شده قراردهند تا وقف كامل گردد.



مسأله 2311ـ وقف كننده باید بالغ و عاقل و دارای قصد و اختیار باشد و شرعاً حق تصرّف در اموال خود را داشته باشد، بنابراین انسان سفیه یا بدهكاری كه حاكم شرع او را از تصرّف در اموالش منع كرده اگر چیزی از اموال خود را وقف كند صحیح نیست.



مسأله 2312ـ وقف برای كسانی كه هنوز به دنیا نیامده اند صحیح نمی باشد، ولی وقف برای اشخاصی كه بعضی از آنها به دنیا آمده اند و بعضی هنوز به دنیا نیامده اند صحیح است (مانند وقف بر فرزندان موجود و نسلهای آینده) و آنها كه بعداً به دنیا می آیند در آن وقف شریك خواهند شد.



مسأله 2313ـ هرگاه كسی چیزی را برای خودش وقف كند (مثل آن كه ملكی را وقف كند كه عایدی آن صرف خودش شود، یا بعد از مرگ او خرج مقبره اش نمایند). صحیح نیست ولی اگر مثلاً، مدرسه یا مزرعه ای را وقف بر طلاّب كند و خودش طلبه باشد، می تواند مانند سایرین از منافع وقف استفاده نماید.



مسأله 2314ـ هرگاه برای چیزی كه وقف كرده متولّی معیّن كند، باید مطابق قرارداد او رفتار نماید و اگر معیّن نكند اگر از قبیل اوقاف عامّه (مانند مسجد و مدرسه) باشد تعیین متولّی وظیفه حاكم شرع است و اگر وقف خاص باشد (مانند ملكی كه وقف بر اولاد است) در مورد كارهایی كه مربوط به مصلحت وقف و منفعت طبقات بعد می باشد، احتیاط آن است كه نسل موجود و حاكم شرع با موافقت یكدیگر









[451]



تعیین متولّی كنند و اگر تنها مربوط به منافع طبقه موجود است اختیار آن با خود آنهاست در صورتی كه بالغ باشند و اگر بالغ نباشند اختیار با ولیّ آنهاست.



مسأله 2315ـ در وقف خاص (مانند وقف بر اولاد) چنانچه متولّی، آن ملك را اجاره دهد و از دنیا برود در صورتی كه اجاره با مراعات مصلحت وقف و طبقات آینده بوده باشد اجاره باطل نمی شود، ولی اگر متولّی نداشته باشد و طبقه اوّل آن را اجاره دهند و در بین مدّت اجاره بمیرند، ادامه اجاره نسبت به آینده بدون اجازه طبقه بعد اشكال دارد و هرگاه مستأجر، مال الاجاره تمام مدّت را داده باشد آنچه مربوط به بعد از مرگ طبقه اوّل است گرفته می شود و به طبقه بعد داده خواهد شد (به شرط این كه آنها اجاره را اجازه بدهند).



مسأله 2316ـ اگر ملك وقف خراب شود از وقف بودن بیرون نمی رود.



مسأله 2317ـ وقف مشاع جایز است، یعنی می توان مثلاً، دو دانگ از خانه یا مزرعه ای را وقف كرد و در صورت لزوم حاكم شرع یا متولّی می تواند مال موقوفه را با نظر اهل خبره جدا كند.



مسأله 2318ـ هرگاه در اوقاف عمومی متولّی خیانت كند و عایدات آن را به مصرفی كه معیّن شده نرساند، حاكم شرع باید متولّی امینی برای آن معیّن نماید یا در كنار او بگذارد و اگر متولّی وقف خاص خیانت كند، حاكم شرع با موافقت طبقه موجود برای آنها متولّی تعیین، یا ضمیمه می كند.



مسأله 2319ـ فرشی را كه برای حسینیّه وقف كرده اند نمی توان برای نماز به مسجد ببرند و اگر ندانند آن فرش مخصوص حسینیّه است یا نه، باز بردن آن به جای دیگر صحیح نیست، همچنین سایر اموال وقف، حتّی مهر نماز مسجدی را به مسجد دیگری نمی توان برد.



مسأله 2320ـ هرگاه ملكی را برای تعمیر مسجدی وقف كنند چنانچه آن مسجد احتیاج به تعمیر ندارد و احتمال هم نمی رود كه تا مدّتی احتیاج به تعمیر پیدا كند در آمد آن ملك را می توان به مصرف تعمیر مسجد دیگری رساند.









[452]



مسأله 2321ـ هرگاه ملكی را وقف كنند كه عایدی آن خرج تعمیر مسجد و امام جماعت و اذان گو و مانند آن شود، در صورتی كه معلوم باشد برای هر كدام چه مقدار معیّن كرده باید به همان گونه مصرف كنند و اگر مقداری برای آن تعیین نشده باید مطابق نظر متولّی آن طور كه صلاح و مصلحت است عمل نمایند.



مسأله 2322ـ مؤسّسات و جمعیّت هایی كه در زمان ما تشكیل می دهند و به ثبت می رسانند و دارای شخصیّت حقوقی است می توان چیزی را به آن تملیك كرد و در این صورت باید مطابق اساسنامه مصرف شود، اموال این گونه مؤسّسات در بعضی از جهات شبیه وقف است، ولی وقف نیست، بلكه ملك آن مؤسّسه است و هرگاه كسی از مؤسّسین یا اداره كنندگان از دنیا بروند چیزی به وارث آنها نمی رسد، مگراین كه در اساسنامه ذكر شده باشد. آنچه در بالا گفته شد در مورد مؤسّساتی كه طبق موازین عقلاء تشكیل شده، ولی هنوز به ثبت قانونی نرسیده، نیز جاری است.