کد مطلب:223901 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

مسواک
و بدان بدرستی كه بهترین آنچه بآن مسواك می كنی چوب اراك است زیرا كه آن دندانها را جلا می دهد و بوی دهن را خوش می كند و گوشت و لثه ی دندانها را محكم می كند و می رویاند و آن مسواك نفع می كند از چرك و كثافت دندان اگر مسواك با اعتدال بوده باشد و زیاده مسواك كردن باعث رقت و حركت دندانها می شود و بیخ آنها را ضعیف می كند.

پس هر كس اراده بكند حفظ صحت دندان خود را پس بگیرد شاخ گوزن را كه بز كوهی می گویند و آن را در میان كوزه ی سفال بگذارد و سر آن را بگیرد و در تنور اندازد تا بسوزد و بمقدار آن بگیرد گز مارك را و آن میوه ی چوب گز است كه بتركی یورقون می گویند و مثل آن سعد كوفی را و مثل آن گل سرخ و سنبل الطیب و حب الائل یعنی میوه ی درخت بزرگ گز است كه بقدر سرو می باشد و فرق بین اول و دوم آنست كه مراد از اول میوه ی چوب گز كوچك و از دوم میوه ی چوب گز بزرگ است و اول را ثمرة الطرفاء و دوم راحب الاثل می گویند پس این شش جزء مساوی همدیگر باید باشد و ربع جزء نمك اندرانی كه نمك بلوری شفاف است كه از معدن برداشته می شود و بفارسی آنرا نمك تركی می گویند پس همه ی اینها نرم كوبیده و سائیده می شود پس بر دندانها مالیده و سنون می شود پس بدرستی كه این عمل دندانها را محكم می كند و اصل آنها را از آفات كه عارض آنها می شود حفظ می نماید.

و ایضا هر كه می خواهد كه دندان او سفید بشود پس بگیرد یك جزء نمك بلوری و مثل آن كف دریا و هر دو را نرم بساید و دندان خود را بآن بمالد كه سفید خواهد شد.

و بدان بدرستی كه خداوند احوال انسان را كه در آن احوال و حالات تصرف دارد بر چهار احوال قرار داده است.

حالت اولی پانزده سال است و انسان در این پانزده سال در جوانی و حسن و طراوت است و در این مدت خون در بدن او غلبه دارد و بعد از این.



[ صفحه 307]



حالت دوم است و آن از پانزده سال تا بسی و پنجسال است و در این مدت غلبه ی مره ی صفرا است و شدت آنست در بدن انسان و قوتش در این وقت می شود از جهت اینكه رطوبات بدن در این زمان كم می گردد و صفراء كه حار و یابس است حدت و شدت پیدا می كند و انسان در این سن همین نحو باقیست تا آنكه مدت سی و پنج سال بگذرد و بعد از این داخل می گردد بر:

حالت سوم و آن بعد از سی و پنج سال است تا داخل بشود بر سال شصتم پس انسان در این مدت در غلبه ی مره ی سودا می شود و این سن حكمت و موعظه و معرفت و عبرت و انتظام امور و صحت نظر در عواقب و صدق رأی و ثبات قلب در تصرفات است از جهت این كه رطوبات بدن در این سن ضعف پیدا می كند و حرارت غریزیه كم می گردد پس سوداء غلبه می كند زیرا كه آن بارد و یابس و برودت و یبوست دارد. و بعد از این داخل می شود بر:

حالت چهارم و این حالت غلبه و سلطنت بلغم است و این مدت آن حالت است كه از آن حال بر نمی گردد مگر بر حالت هرم و پیری كه قوا كم كم بتحلیل می رود و عیش منقص می گردد و علامت و دلیل بر اینها آنست كه هر چه بوده است در ایام سابقه نمی داند و فراموش می كند تا آنكه می خوابد در نزد مردمان و بیدار می شود در وقت خوابیدن یعنی خواب كردن و بیدار شدن تو در غیر وقت و در غیر موقع آن واقع می گردد و متذكر نمی شود گذشته ها را و نیسان می آورد حادث شده ها را در اوقات آن و زایل می شود عادت او و تغییر می یابد معهود او و دانسته های او و آب رونق او می خشكد و حسن و طراوت می رود و كم می شود روئیدن موی او و ناخن ها و او جسم او همیشه در عكس و نقص و ادبار و برگشتن می شود مادامی كه زنده است زیرا كه در غلبه ی بلغم است و آن بلغم برودت و جمودت و غلظت دارد پس از جهت غلظت و برودت آن بلغم هر جسم فانی و خراب می گردد بعلت غالب شدن بلغم در آخر قوت بلغمیت در بدن و حدیث نفس و خیالات بی فایده در او زیاده می شود.