کد مطلب:223904 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:122

معالجات
پس وقتی كه اراده داشته باشی كه در بدن تو جوشش و دانه نباشد پس در وقت داخل شدن حمام ابتدا بكن بمالیدن بدن خودت بروغن بنفشه.

و اگر اراده داشته باشی استعمال نوره را كه بر تو نرسد قروح و تركیدن دست و پا و سیاهی در آن پس غسل بكن به آب سرد قبل از نوره گذاردن و هر كه اراده كرده باشد دخول حمام را از جهت نوره پس باید دوازده ساعت قبل از آن جماع نكند و این یك روز تمام است و سزاوار است كه چیزی از ازوای و اقاقیا و حضض را بمیان نوره داخل بكند و یا همه این ها را جمع نماید و اندكی از اینها را بگیرد یا همه با همدیگر و یا متفرق و از اینها بمیان نوره داخل نكند تا آنكه نوره را به آب گرم تر بكند كه در میان آن آب گرم طبخ شده بابونه و مرزنجوش و یا گل بنفشه خشك و یا همه ی اینها و از اینها قدر كمی بگیرد مجموعه با همدیگر و یا متفرق آن قدری كه آب رایحه ی اینها را بردارد پس بر نوره داخل بكند كه باعث خوب شدن نوره و ملایم و بی ضرر بودن آن می شود و باید زرنیخ شش یك نوره باشد و باید جسد را بعد از نوره بچیزی بمالد كه رایحه آنرا ببرد مثل برگ شفتالو و حنا و گل سرخ و سنبل الطیب مجموع با همدیگر و یا هر یك بر تنهائی و هر كه اراده بكند كه نوره او را نسوزاند پس كم بكند از تقلیب و حركت دادن آن و در اول عمل كردن آنرا بشوید و بدنرا مسح بكند بچیزی از روغن گل سرخ و هرگاه بدنرا نوره بسوزاند العیاذبالله پس قدری عدس مقشر گرفته می شود و كوبیده می شود با قدری گلاب و سركه تر می كنند و آنجائی كه نوره آنرا برده و در آن اثر كرده مالیده می شود پس باذن خداوند خوب گردد، آنچیزی كه از اثر كردن نوره و زخم نمودن آن مانع می گردد در جسد انسان مالیدن آن موضع است مالیدن سخت با سركه ی تند و روغن گل سرخ.

و هر كه بخواهد از درد مثانه شكایت نكند پس حبس نكند بول خود را هر چندی كه بر بالای اسب بوده باشد.

و هر كس بخواهد كه معده ی او، او را اذیت نكند پس در بین طعام خوردن ابدا آب نخورد تا آنكه فارغ بشود از خوردنش و هر كه این نحو بكند بدن او با رطوبت می شود و معده ی او ضعیف می گردد و رگهای او از طعام قوت خودشان را نمی گیرند پس بدرستی كه آن طعام در معده تحلیل نمی شود اگر بر آن آب ریخته شود پی درپی.

و هر كه بخواهد كه در او سنگ مثانه و حبس بول نباشد پس منی خود را در وقت نازل



[ صفحه 313]



شدن شهوت خود حبس نكند و جماع كردن را طول ندهد.

هر كه بخواهد از درد پائین خودش و از وجع بواسیر در امن و امان بوده باشد پس بخورد در هر شب هفت عدد خرمای برنی و آن خرمای معروف بر نیك است با روغن گاو و میان بیضتین خود را بروغن زنبق چرب بكند.

و هر كه بخواهد كه حافظه ی او زیاده بشود پس در هر صبح هفت مثقال ناشتا زبیب بخورد. (مویز)

و هر كه بخواهد كه نسیان او كمتر بشود و حفظ او زاید گردد پس هر روز سه قطعه زنجبیل مربا با عسل و خردل را هم هر روز با طعام خود بخورد.

و هر كه خواهد كه عقل او زیاده گردد هر روز سه عدد هلیله با شكر ابلوج كه نبات باشد بخورد یعنی سه عدد هلیله ی سیاه را با نبات بكوبد و بخورد.

و هر كه بخواهد كه ناخنهای او نتركد و زرد نشود و اطراف ناخنهای او فاسد نشود ناخن خود را روز پنج شنبه بگیرد.

و هر كه بخواهد كه گوش او درد نكند پس در وقت خواب یك قدری پنبه بگوش خود بگذارد.

و هر كه بخواهد كه در مدت زمستان زكام را از خود دفع بكند پس هر روز سه لقمه عسل بخورد.

بدان بدرستیكه از برای عسل دلیلها است كه بآنها نفع آن از ضررش شناخته می شود و آن این است كه بعضی از آن پیدا می شود كه وقتی آنرا استشمام می كنند عطسه آورد و بعضی از آن پیدا می شود كه مستی و سكر آورد و از برای آن در وقت چشیدن حرقت و سوزش شدید است پس این اقسام از عسل كشنده است و سم است.

و باید استشمام كردن نرجس را در زمان زمستان بتأخیر نیندازد پس بدرستی كه آن منع می كند زكام را و همچنین استشمام سیاه دانه منع زكام می كند وقتیكه بترسد انسان از زكام در زمان تابستان پس هر روز یك عدد خیار بخورد و حذر كند از نشستن در آفتاب و هر كه بترسد از درد شقیقه و از مرض شوصه پس بتأخیر نیندازد خوردن گوشت ماهی تازه را در تابستان و زمستان.

و درد شقیقه عبارتست از درد نصف صورت.



[ صفحه 314]



و شوصه عبارتست از ذات الجنت بر گفته ی قانون و درد است و در شكم و یا بادیست در زیر دنده ها و ورم است در زیر آنها بنا بر گفته ی قاموس و در بعض نسخ است كه هر كس بترسد از درد شقیقه و از مرض شوصه پس قبل از خواب ماهی تازه بخورد.

و هر كه بخواهد كه جسم او صالح و سالم باشد و بدن او خفیف و گوشت جسد او اندك و مناسب گردد پس او در شب كم بخورد.

و هر كه بخواهد كه لهات و دلیچك او و گلوی او نیامده باشد و نیفتد پس از خوردن شیرینی با سركه غرغره بكند.

و هر كه بخواهد كه بر ناخوشی و مرض یرقان مبتلا نشود پس در تابستان در اول باز شدن در خانه داخل آن خانه نشود و در زمستان در اول باز شدن آن از آن بیرون نشود در وقت صبح و مراد از یرقان مرض زردی است كه در چشمان و صورت ظاهر می شود.

و هر كه بخواهد كه نرسد بر او بادی در بدنش پس بخورد در هر هفت روز یك مرتبه و سیر را.

و هر كه بخواهد كه دندان او فاسد نشود پس نخورد چیزی شیرین را مگر بعد از خوردن یك لقمه نان.

و هر كه بخواهد كه طعام او تحلیل برود و از آن ضرر بر او عاید نشود پس بعد از خوردن آن بطرف راست بخوابد بعد از آن برگردد بطرف چپ تا آنكه بخوابد و بخواب رود.

و هر كه بخواهد كه بلغم را از خود دور بكند و كم نماید پس در هر روز در اول آفتاب چیزی از جوارش حریف بخورد و زیاد بكند دخول حمام را و مضاجعه ی زنان را و نشستن در آفتاب را و اجتناب بكند از هر غذای بارد و با رطوبت پس بلغم می رود و این عمل آنرا می سوزاند.

و مراد از جوارش حریف جوارش فلافلی است چنانكه مرحوم علامه ی مجلسی فرموده است و آن شاید آن جوارش باشد كه مشتمل است بر فلفل و دارفلفل مثل جوارش شكر كه در كتاب تحفه گفته از جهت تسخین معده و تقویت هاضمه ی كبار و صغار و رفع بلغم و رطوبات نافع است و صفت آن: كبابه، قاقله، دارچینی، زنجبیل، دارفلفل، زعفران، از هر یك یك مثقال، عود، فلفل از هر یك نیم مثقال، با پنجاه مثقال شكر سفید را بقوام



[ صفحه 315]



آورده بسریشند.

و مثل جوارش كافور كه گفته: از جهت ضعف معده و هاضمه و بلغم غلیظ و خفقان نافع است زنجبیل، فلفل، دارفلفل، دارچینی، قرفه، ساذج هندی، جوزبوا، صندل زرد، عود بلسان هیل، بسبابه، قرنفل، نارمشك، طالیسفرم، طباشیر، عود هندی، از هر یك سه مثقال و نیم، و كافور و مشك از هر یك یك مثقال و نیم و نود مثال قند را بقوام آورده بسریشند، پس در هر یكی از اینها اشاره برفع بلغم با منافع دیگر فرموده اند.

و شاید مراد آن حضرت اینها و امثال اینها باشد و جوارشات در كتب طب بسیار است و مراد از حریف كه جوارش حریف فرموده است هم صحبت و همنشین و رفیق است كه همیشه با اشخاص دانشمند و مجرب می شود.

و هر كه بخواهد كه آتش صفرا را خاموش بكند پس هر روز قدری از چیزهائی كه رطوبت و برودت دارند بخورد و بدن خود را ترویج كند و با بادزن هوا را بر خود بزند و حركت كم بكند و آنكسی را كه او را دوست می دارد بر او نظر بسیار نماید.

و هر كه بخواهد كه سودا را بسوزاند و آن را از خودش دفع بكند پس بر او باد قی بسیار كردن و فصد نمودن از رگهای بدن و مداومت كردن بر نوره كشیدن.

و هر كه بخواهد كه باد سرد را از خودش دفع بكند پس بر او باد حقنه كردن و و روغن ملایم بر بدن مالیدن و بر او باد خرقه و كهنه را با آب گرم تر كردن و بر بدن گذاردن و نشستن در ظرفی كه در میان آن آب گرم است با ادویه حرارت دار.

و هر كه بخواهد كه بلغم از او برود پس تناول بكند در اول هر روز یك مثقال از اطریفل صغیر و در كتاب تحفه فرمود اطرفیل صغیر جهت استرخای معده و بواسیر و قوه ی دماغ نافع است صفت آن پوست هلیله ی كابلی و پوست بلیله و پوست هلیله زرد و هلیله ی سیاه و امله ی مقشر مساوی یكدیگر كوفته و با روغن بادام و یا روغن گاو چرب كرده با سه مقابل تمام ادویه عسل بسریشند و در كتب طب اطریفلها بسیار است.

و بدان بدرستی كه برای مسافر سزاوار است كه اجتناب بكند از هوای گرم در وقتی كه شكم او پر از طعام باشد و یا خالی از آن بشود و باید شكم او در حال اعتدال باشد و در وقت گرمی هوا تناول بكند از غذاهای بارد و برودت دار مثل گوشت تازه و هلام كه معنی او ذكر شد و مثل سركه و مثل روغن زیت و مثل آب غوره و نظیر اینها از طعامهای بارد.



[ صفحه 316]



و بدان بدرستی كه سیر شدید در گرمی هوا ضرر دارد و اندكی از آن هوا گرم بر بدنهای لاغر و ضعیف مرض آور و مضر است در صورتیكه با شكم خالی بوده باشید و آن نفع دارد و در بدنهای فربه و پرگوشت.

و اما صلاح آب مسافر و دفع اذیت از آن پس آن این است كه مسافر نخورد از آب هر منزل كه بر آن وارد می شود مگر بعد از ممزوج كردن آن آب به آب منزل قبل از آن و یا بعد از ممزوج كردن آن آب بقدر خاكی غیر مختلف پس آن خاك را بر آبها ممزوج می كند هر چندیكه آب هر منزل دیگر باشد پس واجب از برای مسافر این است كه توشه ای بردارد از خاك بلد خود و از آن طینت كه در آن تربیت یافته و هر وقتی كه وارد یك منزل شد قدری از آن تربت و خاك را بریزد بظرف آبش و آنرا حركت بدهد و ممزوج آب بكند و بعد از صاف شدن آن از آن آب بخورد و بهترین آبها ازبرای مقیم و حاضر و مسافر آنكه چشمه ی آن آب از طرف مشرق بوده باشد و آبهم خفیف و سبك و سفید شود و افضل آبها آنست كه با این صفت باشد مخرج آن از طرف طلوع آفتاب بوده باشد كه در تابستان آفتاب از آن سمت طلوع بكند نه آنكه از آن سمت باشد كه آفتاب در وقت اول زمستان و آخر پائیز از آن طرف طلوع بكند و اصح آبها و افضل آنها با این وصف آن آبست كه جاری شود از كوه هائی كه محل آن گل بوده باشد زیرا كه آب با وصف مذكور در زمان زمستان با برودت می شود و در تابستان ملین طبع می گردد و آن از برای صاحبان حرارت نافع است.

و اما آب شور و آبهای ثقیل پس بدرستیكه آنها شكم را خشك می كنند و باعث یبوست می گردند.

و اما آب برف و آب یخ پس از برای جسدها و مزاجها بسیار بد است و مضر است.

و اما آب باران پس آن خفیف و شیرین و صاف است و نافع و بی ضرر است از برای جسمها و مزاجها وقتیكه در زمین بسیار نماند و در زمین حبس نشود.

و آب چاه ها پس آنها شیرین و صاف است و نافع است و اگر همیشه جریان و كشیده شود و در چاه حبس نگردد و بلكه عادت بر كشیدن آب چاپ جاری بشود.

و اما آب دره ها و گودیها پس آنها با حرارت و با غلظت است در تابستان از جهت ایستادن آنها و افتادن آفتاب بر آنها در اكثر اوقات و در بعض وقتها از خوردن آنها مره ی صفرا حادث می گردد و صفرا از جهت خوردن آنها غلبه می كند.



[ صفحه 317]



و بدرستی كه بیان نكردم برای تو در آنچه نوشتم برای تو آن چیزها را كه كفایت می كند برای آن كسی كه اخذ بآن و عمل بآن بكند و حالا برای تو ذكر می كنم امر جماع را پس نزدیك نشوی بر زنها در اول شب چه در تابستان و چه در زمستان باشد زیرا كه در اول شب معده و رگها پر می شوند و در این وقت جماع كردن پسندیده نیست و از آن مرض قولنج و فلج و لقوه و نقرس و سنگ مثانه و تقطیر بول و ریزش آن و مرض فتق و ضعف چشم و كم نوری آن عارض و حاصل می شود پس وقتی كه اراده كردی این كار را پس باید در آخر شب بوده باشد پس بدرستی كه جماع در آخر شب اصلح است برای بدن و جای امید تولد اولاد است و باعث ذكاوت و عقل در اولاد است اگر خداوند مقدر بفرماید در میان شما ولد را و جماع نكن با زنها تا آنكه ملاعبه ی بسیار بكنی با او و پستانهای او را در دست بمالی و بفشاری پس بدرستیكه تو اگر با او ملاعبه و شوخی و مزاج بكنی شهوت او نیز غلبه می كند و منی او جمع می شود زیرا كه منی او از پستانهای او خارج می شود و اكثر منی او در پستان او حادث گردد و با دست كردن پستان او شهوت او ظاهر می شود و او نیز از تو طلب می كند آنچه را كه تو از او میل می كنی و با ملاعبه كردن شهوت او در صورت او و چشمهای او ظاهر می شود پس در این وقت با او نزدیكی بكن كه لذت شما بیشتر و تمام می شود و جماع نكن با زنها مگر در آن وقتی كه آنها از حیض پاك باشند از جهت اینكه جماع با زن حایض باعث جذام در ولد می شود با وجود حرمت آن پس وقتی كه جماع كردی و فارغ شدی از آن پس بر پا نخیز و منشین بلكه تكیه بكن بطرف راست خودت قدری و پس از آن برخیز از برای بول كردن بعد از فراغت تو در همان ساعت پس بدرستی كه از سنگ مثانه خاطر جمع می شوی و بعد از آن غسل بكن و در همان وقت قدری از مومیا بخور بشراب عسل یا بعسل كف گرفته پس بدرستی كه خوردن این بر می گرداند و جمع می كند از منی آنچه را كه از تو خارج شده است (و در كتاب تحفه فرموده شراب عسل از جهت درد معده و جگر سرد و امراض عصب نافع است و صفت آنده رطل عسل را با شش رطل آب و سنبل الطیب و مصطكی، و دارچینی و قاقله و عود و هیل و جوزبوا و دارفلفل و قرنفل از هر یك دو مثقال بجوشانند تا بقوام آید پس صاف نموده استعمال نمایند).

و بدان بدرستی كه جماع كردن با زنان در وقتی كه ماه در برج حمل و یا دلو است افضل است و بهتر از آن است كه جماع در وقتی باشد كه ماه در برج ثور باشد زیرا كه ثور شرف ماه است و علت مناسبت برج حمل از برای جماع از جهت بودن حمل است از بروج آتشین كه مناسبت



[ صفحه 318]



با شهوت دارد و شرف شمس در او است و مناسبت برج دلو از جهت بودن آن است كه از برجهای هوائی كه حار و رطب است و حار و رطب باعث زیادت شهوت است و باعث زیاد شدن خون است و برج ثور منزل ستاره ی زهره است و آنهم متعلق بزنان و شهوت است و باعث زاید شدن خون است و برج ثور منزل ستاره ی زهره است و آنهم متعلق بزنان و شهوت است بنا بر قول حكما و هر كه عمل بكند بر آنچه در این كتاب ذكر كردم و جسد خود را باینها تدبیر بكند سالم و در امن می شود باذن خداوند از هر دردی و جسم صحیح می شود از هر مرضی بحول الله و قوته پس بدرستی كه خداوند عافیت و صحت عطا می فرماید بر هر كسی كه می خواهد و منت می گذارد بر دادن صحت و سلامتی بر هر كه اراده فرماید، والحمدلله اولا و آخرا و ظاهرا و باطنا. [1] .


[1] در كتاب 14 معصوم ما خود اين رساله را باجمال ترجمه كرديم كه دوبار چاپ شد ولي در اينجا ترجمه مرحوم علامه عرب باقي نقل شد.