کد مطلب:234794 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:203

قرائت
حضرت امام رضا علیه السلام فرموده اند:

«امر بالقراءة فی الصلاة لئلا یكون القران مهجورا مضیعا؛ [1] .

مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به این جهت موظف شده اند كه قرآن مجید متروك و ضایع نشود».

اگر نمازگزار را از دریچه ای بنگریم، كه بنده در ارتباط با مولا است و این كه هر نماز میثاقی نو و عهدی است جدید با خدا كه پا از دائره ی بندگی اش فراتر نگذاریم، شاید مهم ترین قسمت نماز قرائت حمد و سوره، بخصوص سوره ی حمد باشد؛ چه معانی دقیق و مفاهیم عمیق كه در این جملات كوتاه نهفته است، جای تعریف



[ صفحه 166]



ندارد؛ زیرا كه كلام خدا است و همین بس برای آن كه از هر تعریف بی نیاز باشد.

از این رو درك معانی این قسمت نماز، عامل مؤثری در حضور قلب و دیگر شرایط نماز است.

امام رضا علیه السلام در پاسخ كسی كه از رمز وجوب سوره ی حمد در همه ی نمازها، پرسیده بود، فرمود:

«هیچ قسمتی از قرآن و كلام را، همانند سوره ی حمد نداریم كه در آن همه ی نیكی ها و حكمت ها جمع شده باشد. از این رو هر نمازی كه در آن سوره ی حمد خوانده نشود، آن نماز ناقص است». [2] .



با سوره ی حمد وصف آن دلبر كن

از او طلب عنایت كوثر كن



از عالم ما سوای حق فارغ شو

با ناله نوای بندگی را سر كن



(مؤلف)

اسرار و آداب قرائت، بسیار زیاد است و عقل انسان از احاطه ی همه ی آنها ناتوان می باشد.

فرازهای قرائت، حكایت كلمات حق تعالی است كه بر اسلوبی شیوا و نظمی زیبا تعبیر شده و اسرار دقیق و حكمت هایی عمیق در آن به كار رفته است.

هرگز هدف از آن مجرد حركت زبان نیست، بلكه هدف درك



[ صفحه 167]



معانی بلند و حقایق والای آن و دقت و تدبر در دقایق آن است.

قرائت، گفت و گو، راز و نیاز و مناجات مستقیم با خداوند است.

قرائت، تلاوت آیات قرآن و حكایت كلمات خداوند سبحان است.

قرائت، مدح و ثنای عاشقانه از محبوب است.

قرائت، بیان خواسته های درونی و شكوه از هجران و دوری است.

قرائت، پناه بردن به خداوند از شر وسوسه های شیطان و دوری جستن از ماسوای او است.

قرائت، اذعان به رحمانیت و رحیمیت خدای - تبارك و تعالی - است.

قرائت، اقرار به وحدانیت و یگانگی خالق آسمان و زمین است.

قرائت، گل سروده ای برای آفریننده و گرداننده چرخ گردون است.

قرائت، حمد و ستایش و سپاس گزاری از منعم توانای هستی است.

قرائت، دوستی كردن با دلبر مهربان و یكرنگی كردن با یار باوفا است.

قرائت، دست تظلم و نیاز به صاحب رستاخیز و تمسك به عنایت او است.

قرائت، دور افكندن بت های درون و بیرون و خالص كردن پرستش برای معبود حقیقی است.

قرائت، پناه جویی و استعانت از حی داور است.

قرائت، طلب یار و فراز از گرفتاری است.



[ صفحه 168]



قرائت، چنگ زدن به دامن رحمت آن بخشایشگر قدرتمند است.

قرائت، حركت در مسیر پاكی ها و سیر در طریق نیكی ها است.

قرائت، هم آوازی با اولیا و انبیا و هماهنگی با برگزیدگان و صدیقان است.

قرائت، هم آوایی با پارسایان و فرزانگان و هم خوانی با كروبیان و فرشتگان است.

قرائت، هم پیمایی با شهیدان و صالحان و هم نشینی با پرهیزكاران است.

قرائت، روی برگرداندن از غافلان و نابخشودگان است.

قرائت، سرود رهایی از كشور شب پرستان و مژده ی نجات از زندان سیه رویان است. قرائت، ناز است و نیاز، سوز است و گداز، شور است و غوغا، خواهش است و تمنا، مدح است و ثنا، درد است و دعا، تضرع است و ابتهال، گریه است و شرح حال:



شمع من است روی تو، عمر من است موی تو

جان من است بوی تو، دست من است و دامنت



بر سر ره به خواری ام، چند كشی به زاری ام

گر تو چنین گذاری ام، دست من است و دامنت



[ صفحه 169]



جان و جهان من تویی، روح روان من تویی

سرو روان من تویی، دست من است و دامنت



لعل لبت شفای من، داده غمت سزای من

گر نكنی دوای من، دست من است و دامنت



خاك درت گزیده ام، به ز تو كس ندیده ام

وز همه كس بریده ام، دست من است و دامنت



شمس جلال من تویی، صبح وصال من تویی

واقف حال من تویی، دست من است و دامنت



(مولوی)

برای درك این مطلب كه قرائت، «گفت و گویی است بین عبد و معبود» روایتی از امام رضا علیه السلام را بیان می كنیم.

حضرت امام رضا علیه السلام روایت كرده است كه: «خداوند متعال می فرماید: من فاتحة الكتاب را بین خود و بنده ام تقسیم كرده ام؛ نیمی از آن من و نیمی از آن او است و اینك بنده ی من هر چه می خواهد از من سؤال كند.

هرگاه بنده ای بگوید: «بسم الله الرحمن الرحیم»، خداوند می فرماید: بنده من به نام من سخن آغاز كرد و بر من لازم است كه كارهای او را به انجام برسانم و به زندگی او بركت دهم، هرگاه بگوید: «الحمد لله رب العالمین» خداوند - جل جلاله - می فرماید:



[ صفحه 170]



بنده ام حمد مرا به جای آورد و دانست نعمت هایی كه در نزد او می باشد، از من است و بلاها را من از وی دفع كرده ام اینك گواه باشید كه من علاوه بر آنها، نعمت های آخرت را نیز به او می دهم و او را از گرفتاری های آخرت نجات می دهم؛ همان گونه كه از بلاهای دنیا نجاتش داده ام.

هر بنده ای بگوید: «الرحمن الرحیم» خداوند می فرماید: بنده ام گواهی داد كه من رحمان و رحیم می باشم، اكنون او را از رحمت خود بهره مند می سازم و وی را از بخشش های خود بهره مند می كنم. هرگاه بگوید: «مالك یوم الدین»، خداوند می فرماید: من شما را گواه می گیرم همان گونه كه او اعتراف كرد من مالك روز قیامت هستم، حساب آن روز را برایش آسان خواهم كرد و از گناهانش خواهم گذشت.

هنگامی كه بنده ای بگوید: «ایاك نعبد» خداوند متعال می فرماید: بنده ام راست می گوید و او فقط مرا عبادت می كند، اینك شما شاهد باشید كه من پاداش عبادت های او را می دهم تا كسانی كه غیر از مرا عبادت كرده اند، به حال او غبطه بخورند و آرزوی مقام او را داشته باشند.

هنگامی كه بنده ای بگوید: «و ایاك نستعین»، خداوند می فرماید: بنده ام از من یاری می خواهد و به من پناه آورده است،



[ صفحه 171]



من در كارها او را كمك خواهم كرد و در سختی ها به یاری او خواهم شتافت و در مشكلات دست او را خواهم گرفت.

هرگاه بنده ای بگوید: «اهدنا الصراط المستقیم...» خداوند می فرماید: بنده ام هر چه دلش می خواهد سؤال كند. من خواسته های او را اجابت می كنم و به آرزوهایش می رسانم و از هر چه می ترسد، او را ایمن می سازم و آرامش و سكون به او می دهم». [3] .



حمد است و ثنای سبز محبوب

یاری بطلب همیشه زان دلبر خوب



او پادشه روز حساب است جزا

از خانه ی دل، غبار بیگانه بروب



(مؤلف)

در خاتمه ی این بحث، دو روایت از امام رضا علیه السلام نقل می كنیم؛ كه یكی درباره ی تفسیر «بسم الله الرحمن الرحیم» و دیگری پیرامون قرائت، و تسبیح است.

در توحید از امام رضا علیه السلام شده است كه:

«حین سئل عن تفسیر البسمله، قال: معنی قول القائل «بسم الله» ای اسم علی نفسی، سمة من سمات الله و هی العبادة. قال الراوی فقلت: ما السمة؟ قال: العلامة؛ [4] .

وقتی درباره ی تفسیر بسم الله از حضرتش سؤال شد.



[ صفحه 172]



فرمود: معنای این كه می گوید: «بسم الله» این است كه من بر خود نشانه ای از نشانه های خدا می نهم و آن نشانه ی عبادت است».

راوی گوید: پرسیدم: سمه یعنی چه؟ فرمود: «نشانه».

هم چنین امام رضا علیه السلام فرموده است:

«فان قال جعل القرائة فی الركعتین الاولین و التسبیح فی الاخیرتین؟ قیل: للفرق بین ما فرضه الله من عند و بین ما فرضه من عند رسول الله؛ [5] .

اگر سؤال شود كه: چرا در دو ركعت اول نماز حمد و سوره و در دو ركعت آخر تسبیحات اربعه واجب شده است؟ گفته می شود: تا فرق باشد بین دو ركعتی كه خدا خودش واجب كرده كه فرض الله است و دو ركعتی كه با خواست پیغمبرش واجب كرده كه فرض النبی است».



[ صفحه 174]




[1] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 84.

[2] وسائل الشيعه، ج 2، ص 733.

[3] من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 203، و 204.

[4] التوحيد، ص 225، باب 31؛ پرواز در ملكوت، ج 2، ص 146.

[5] بحارالانوار، ج 85، ص 88.