کد مطلب:253995 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:264

صوفیه
از دیگر اندیشه های منحرفی كه با رخنه در جامعه اسلامی، سبب بدنامی شیعه و تشویش افكار عمومی جامعه مسلمانان شده بود، «تصوف» بود. پیروان این مكتب، با نمایاندن چهره ای زاهد، عارف، خدا پرست، بی میل به دنیا و پاك و منزه از پستی ها و آلایش های دنیایی، مردم را گمراه می كردند. آنها نیز چون غلات از همگی این عنوان ها در راستای اهداف سود جویانه خود در زمینه های گوناگون بهره مند می شدند. آنها در اماكن مقدسی چون مسجد پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم گرد هم می آمدند و به تلقین اذكار و اوراد با حالتی خاص می پرداختند، به گونه ای كه مردم با دیدن حالت آنها می پنداشتند با پرهیزكارترین افراد رو به رو هستند و تحت تأثیر رفتارهای عوام فریبانه آنان قرار می گرفتند. امام هادی علیه السلام نیز با واكنش هایی سریع و به هنگام، این توطئه عقیدتی را كشف و خنثی ساخت. نگاشته اند روزی آن حضرت با گروهی از یاران صمیمی خود در مسجد مقدس پیامبر اكرم صلی اللّه علیه و آله و سلّم نشسته بودند. گروهی از صوفیه وارد مسجد النبی صلی اللّه علیه و آله و سلّم شده و گوشه ای از مسجد را برگزیده، دور هم حلقه می زنند و با حالتی ویژه، مشغول تهلیل می شوند. امام با دیدن اعمال فریب كارانه آنها، به یاران خود فرمود:

«به این جماعت حیله گر و دو رو توجهی نكنید. اینان هم نشینان شیاطین و ویران كنندگان پایه های استوار دینند. برای رسیدن به اهداف تن پرورانه و رفاه طلبانه خود، چهره ای زاهدانه از خود نشان می دهند و برای به دام انداختن مردم ساده دل، شب زنده داری می كنند. به راستی كه اینان مدتی را به گرسنگی سر می كنند تا برای زین كردن، استری بیابند. اینها لا اله الا اللّه نمی گویند، مگر این كه مردم را گول بزنند و كم نمی خورند مگر این كه بتوانند كاسه های بزرگ خود را پر سازند و دل های ابلهان را به سوی خود جذب كنند. با مردم از دیدگاه و سلیقه خود درباره دوستی خدا سخن می گویند و آنان را رفته رفته و نهانی، در چاه گمراهی [كه خود كنده اند] می اندازند. همه این وردهایشان، سماع و كف زدنشان و ذكرهایی كه می خوانند، آوازه خوانی است و جز ابلهان و نابخردان، كسی از آنان پیروی نمی كند و به سوی آنان گرایش نمی یابد. هر كس به دیدار آنها برود، چه در زمان زندگانی او و چه پس از مرگ او، گویی به زیارت شیطان و همه بت پرستان رفته است و هر كس هم به آنان كمك كند، مانند این است كه به پلیدانی چون یزید و معاویه و ابوسفیان یاری رسانده است».

وقتی سخنان امام به اینجا رسید، یكی از حاضران با انگیزه ای كه امام از آن آگاهی داشت، پرسشی مطرح كرد كه سبب ناراحتی ایشان شد. او پرسید: «آیا این گفته ها در حالی است كه آنان به حقوق شما اقرار داشته باشند؟»

امام با تندی به او نگریست و فرمود:

«دست بردار از این پرسش! بدان كه هر كس به حقوق ما اعتراف داشته باشد، هرگز این چنین مشمول نفرین و طعن و لعن ما نمی شود. ]آنان كه این اعمال را انجام می دهند و به حقوق ما نیز اعتراف دارند ]پست ترین طایفه صوفیانند؛ چرا كه تمامی صوفیان با ما مخالفند و راهشان نیز از ما جداست. آنها یهودیان و نصرانیان امت اسلامند. همین ها هستند كه سعی در خاموش كردن نور الهی دارند، ولی خداوند نورش را بر همگان به طور كامل خواهد تاباند هر چند كه كافران ناخشنود باشند.» [1] .


[1] شيخ عباس قمي، سفينة البحار، ج 2، ص 58.