کد مطلب:280075
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:534
علامتهاي ظهور حضرت مهدي
(بحار ج 51 ص 65 و عيون اخبار الرضا ج 2 ص 50 و يوم الخلاص ص 42):
قال رسول الله (ص): لا تقوم الساعة حتي يقوم قائم للحق منا و ذلك حين يأذن الله عزوجل له، و من تبعه نجا و من تخلف عنه هلك. الله الله عبادالله، فأتوه و لو حبوا علي الثلج فانه خليفة الله عزوجل و خليفتي.
رسول اكرم (ص) فرمود: قيامت برپا نمي شود تا قائم بر حق از ما (ع) قيام فرمايد و اين كار موقعي صورت پذير است كه خداي عزوجل او را اذن دهد هر كس پيرويش نمايد نجات يابد و هر كه از او تخلف جويد هلاك گردد. خدا را خدا را اي بندگان خدا بخدمتش بشتابيد و اگر چه خود را با كشيدن روي برف باشد زيرا او خليفه خداي عزوجل و خليفه من است.
(كشف الغمه ج 2 ص 459 و عقدالدرر ص 49 و بحار ج 52 ص 212):
عن جابر الجعفي عن ابي جعفر (ع) قال: الزم الأرض و لا تحرك يدا و لا رجلا حتي تري علامات اذكرها لك، و ما اراك تدرك ذلك اختلاف بني العباس و مناد ينادي من السماء و خسف قرية من قري الشام و نزول الترك الجزيرة و نزول الروم الرملة و اختلاف كثير عند ذلك في كل ارض حتي تحزب الشام و يكون سبب خرابه ثلاث رايات منها راية الاصهب و راية السفياني.
بنقل از جابر جعفي از حضرت امام باقر (ع) فرمود: بر زمين بنشين و دست و پايي
[ صفحه 368]
حركت مده تا علامتهايي كه به تو مي گويم ببيني و تصور مي كنم همه ي آنرا نتواني ادراك كني: از پي هم آمدن بني عباس (در زمامداري) و فرياد آسماني و فرورفتن يكي از روستاهاي شام و فرود آمدن تركها در جزيره (شايد عراق باشد) و فرود آمدن روميان به رمله و بروز اختلاف بسيار در اين هنگام در همه سرزمين ها تا آنجا كه منجر به خرابي شام گردد و سبب و انگيزه خرابي شام نيز سه پرچم باشد: يكي پرچم اصهب و پرچم ابقع و پرچم سفياني است.
(عقدالدرر ص 49):
عن محمد بن الصامت، قال: قلت لأبي عبدلله الحسين بن علي (ع). ما من علامة بين يدي هذا الامر؟ يعني ظهور المهدي (ع) فقال: بلي قلت: و ما هي؟ قال: هلاك بني العباس وخروج السفياني والخسف بالبيداء. قلت: جعلت فداك اخاف ان يطول هنا الامر؟ قال: انما هو كنظام الخزر يتبع بعضه بعضا.
بنقل از محمد بن صامت گفت: به حضرت ابي عبدالله امام حسين بن علي صلوات الله و سلامه عليهما عرض كردم: آيا علامتي پيش از ظهور مهدي (ع) وجود دارد؟ فرمود: آري عرض كردم: آن چيست؟ فرمود: هلاكت بني عباس و خروج سفياني و فرو رفتن زمين در صحراء عرض كردم: فدايت شوم مي ترسم كه اين امر (ظهور مهدي (ع)) طولاني شود فرمود: همانا وقوع آن مانند نظم فرارياني است كه برخي بدنبال برخي باشد.
(اخرجه للحافظا بو عبدالله نعيم بن حماد في كتاب الفتن و عقدالدرر ص 50 اخرجه الحافظ ابومحمد الحسين في كتاب المصابيح):
قال رسول الله (ص): ستكون بعدي فتن منها فتن الأحلاس يكون فيها هرب و حرب ثم من بعدها فتن اشد منها كلما قيل انقطعت تمادت حتي لا يبقي بيت من العرب الا دخلته و لا مسلم الا وصلته حتي يخرج رجل من عترتي.
رسول اكرم (ص) فرمود: بزودي پس از من فتنه هائي پيش مي آيد از آنجمله است فتنه هاي كه در آن فرار و جنگ خواهد بود و بعد از آن فتنه هاي ديگري كه سخت تر از فتنه هاي گذشته باشد رخ دهد كه هر چقدر فتنه اي به پايان رسد گفته شود منقطع گرديد باز هم امتداد يابد تا آنجا كه خانه اي از عرب باقي نماند جز آنكه فتنه در آن
[ صفحه 369]
داخل گردد و هيچ مسلماني باقي نماند مگر اينكه آن فتنه به وي مي رسد تا بالاخره مردي از عترت (ع) من خروج نمايد.
(عقدالدرر ص 51):
عن ابي جعفر محمد بن علي (ع) قال: لا يظهر المهدي حتي يشمل الناس بالشام فتنة يطلبون المخرج منها فلا يجدونه و يكون قتل بين الكوفة و الحيرة.
امام باقر محمد بن علي صلوات الله و سلامه عليهما فرمود: مهدي (ع) ظاهر نمي شود تا فتنه در شام فراگير مردم گردد و مردم راه خلاص و خروج از آن بطلبد و آنرا نمي يابند و قتل و كشتار در ميان كوفه رخ مي دهد.
(عقدالدرر ص 51):
عن كعب الاحبار قال: علامة خروج المهدي الوية تقبل من قبل المغرب عليها رجل من كندة اعرج فاذا ظهر اهل المغرب علي مصر فبطن الأرض يومئذ خير لاهل الشام.
كعب الاحبار گويد: علامت خروج مهدي (ع) پرچمهائي است كه از سوي مغرب پديد مي آيد كه مردي لنگ از اهل كنده با آن همراه باشد و هنگامي كه اهل مغرب بر مصر غلبه كنند همانروز درون زمين براي مردم شام بهتر خواهد بود.
(عقدالدرر ص 52):
قال علي (ع): اذا نادي مناد من السماء، ان الحق في آل محمد فعند ذلك يظهر المهدي (ع) علي افواه الناس و يشربون ذكره فلا يكو لهم ذكر غيره.
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: چون منادي از آسمان فرياد كند كه حق در آل محمد (ع) است همان هنگام مهدي (ع) در دهنهاي مردم ظاهر مي شود و ياد او را مي نوشند و جز ياد و ذكر او ذكر ديگري ندارند.
(كشف الغمه ج 2 ص 472 و عقدالدرر ص 62):
عن ابي سعيد الخدري قال: قال رسول الله (ص): يكون عند انقطاع من الزمان و ظهور من الفتن رجل يقال له المهدي عطاؤه هنيا.
بنقل از ابوسعيد خدري (ره) گفت: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: بهنگام منقطع شدن زمان و آشكار شدن فتنه ها مردي بنام مهدي (ع) ظهور كند كه بخشش او گوارا باشد.
[ صفحه 370]
(بحار ج 51 ص 83 و عقدالدرر ص 57):
عن ثوبان قال: قال رسول الله (ص): يفتتل عند كنزكم ثلاثه كلهم ابن خليفة ثم لا يصير الي واحد منهم ثم تطلع الرايات السود من قبل المشرق فيقاتلونهم قتالا لم يقاتله قوم. ثم ذكر شيئا فقال اذا رأيتموه فبايعوه و لو حبوا علي الثلج فانه خليفة الله المهدي.
بنقل از ثوبان گفت: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: در كنار گنجهاي شما سه تن از فرزندان خلفاء كارزار مي كنند و آن گنج به هيچ كدام نمي رسد سپس پرچمهاي سياه از جانب مشرق نمودار مي گردد. و به گونه اي كارزار مي كنند كه هيچ قومي نكرده باشند آنگاه حضرت چيزي ذكر كرد و فرمود: و چون او را (مهدي (ع)) ديدار كرديد با او بيعت كنيد و اگر چه خود را بروي برف كشيدن باشند خويشتن را به او برسانيد كه او خليفه خداي مهدي (ع) است.
(عقدالدرر ص 60):
عن ابي سعيد الخدري قال: ذكر رسول الله (ص) بلاء يصيب هذه الامة حتي لا يجد الرجل ملجأ يلجأ اليه من الظلم فيبعث الله رجلا من عترتي فيملأ الأرض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما يرضي عنه ساكن السماء و ساكن الأرض لا تدع السماء من قطرها شيئا الا صبته مدرارا و لا تدع الأرض من نباتها شيئا الا اخرجته حتي يتمني الأحياء الأموات يعيش في ذلك سبع سنين او ثمان سنين.
بنقل از ابي سعيد خدري (ره) گفت: رسول خدا (ص) ذكر فرمود: بلائي به اين امت مي رسد كه مرد پناهگاهي نيابد تا از ظلم بدان پناه برد پس از آن خدا مردي از عترت (ع) مرا برانگيزد كه زمين را پر از قسط و عدل كند همچنانكه پر از جور و ظلم شده باشد ساكنان آسمان از او راضي شوند بدانگونه كه ساكنان زمين از او خشنود باشند آسمان باران خود را دريغ نخواهد داشت جز آنكه پيوسته بباراند و زمين از روئيدني هاي خود چيزي فروگذار نكند مگر آنكه بيرون دهد تا آنجا كه همه ي مردگان آرزوي زنده شدن كنند بهمين نحو زندگي فرمايد هفت يا هشت سال.
(عقدالدرر ص 64):
عن ابي جعفر محمد بن علي (ع) قال: لا يظهر المهدي الا علي خوف شديد من
[ صفحه 371]
الناس و زلزال و فتنة و بلاء يصيب الناس و طاعون قبل ذلك و سيف قاطع بين العرب و اختلاف شديد في الناس و تشتت في دينهم و تغير في حالهم حتي يتمني المتمني الموت صبلحا و مساءا من عظم ما يري من كلب الناس و اكل بعضهم بعضا فخروجه (ع) اذا خرج يكون عند الياس و القنوط من ان نري فرجا فيا طوبي لمن ادركه و كان من انصاره و الويل كل الويل لمن خالفه و خالف امره.
امام باقر (ع) فرمود: حضرت مهدي (ع) ظاهر نمي شود مگر بر ترس شديد و زلزله و فتنه و بلائي كه به مردم مي رسد و پيش از آن مردم دچار طاعون و اختلاف سخت و ملت عرب گرفتار كشت و كشتار مي شوند. و مردم دچار پراكندگي در دين و دگرگوني در اوضاع و احوال مي گردند تا آنجا كه از بزرگي ستم و تجاوز مردم بيكدگر و هرج و مرج شبانروز آرزوي مرگ كنند و خروج حضرت مهدي (ع) وقتي صورت مي گيرد كه مردم نوميد و مأيوس از گشايش باشند اي خوشا حال كسي كه ادراك حضرت كند و از ياورانش باشد و واي بر كسي مخالفت اوامرش نمايد.
(بحار ج 52 ص 311):
عن ابيعبدالله (ع) قال: لا يكون الأمر الذي ينتظرون يعني ظهور المهدي (ع) حتي يتبرا بعضكم من بعض و يشهد بعضكم علي بعض بالكفر و يلعن بعضكم بعضا فقلت: ما في ذلك الزمان من خير؟ فقال: (ع): الخير كله في ذلك الزمان يخرج المهدي، فيرفع ذلك كله.
ابي عبدالله امام صادق (ع) فرمود: ظهور حضرت مهدي (ع) كه مورد انتظار شما است صورت نمي گيرد مگر زماني كه برخي از شما از برخي ديگر بيزاري جويد و بعض عليه بعضي دگر شهادت به كفر دهد راوي گويد: عرض كردم در آن زمان خيري وجود نخواهد داشت؟ فرمود: خير كلي در آن زمان است كه مهدي (ع) خروج مي كند و همه ي آن گرفتاريها را برطرف مي سازد.
(يوم الخلاص ص 269 و بحار ج 51 ص 87 و عقدالدرر ص 122):
عن اميرالمؤمنين (ع) انه قال: ويحا للطالقان فان لله عزوجل بها كنوزا ليست من ذهب و لا فضة و لكن بها رجال عرفوا الله حق معرفته: و هم انصار المهدي آخرالزمان.
[ صفحه 372]
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: خوشا حال طالقان زيرا خداي عزوجل در آنجا گنجهايي دارد كه نه از طلا است و نه از نقره ولي مقصود مرداني هستند كه خدا را آنچنانكه شايسته است مي شناسد و آنان ياران حضرت مهدي (ع) در آخرالزمان خواهند بود.
(كشف الغمه ج 2 ص 462 و عقدالدرر ص 65):
عن ابي جعفر (ع) قال: يظهر المهدي في يوم عاشوراء و هو اليوم الذي قتل فيه الحسين بن علي (ع) و كاني به يوم السبت العاشر من المحرم قائم بين الركن و المقام و جبرئيل عن يميينه و ميكائيل عن يساره و تصير اليه شيعته من اطراف الأرض تطوي لهم طيا حتي يبايعوه فيملاء بهم الارض عدلا كما ملئت جورا و ظلما.
امام باقر (ع) فرمود: حضرت مهدي (ع) در روز عاشورا، روزي حضرت امام حسين بن علي صلوات الله و سلامه عليهما به شهادت رسيد ظاهر مي شود و گوئي او را مي بينم كه در روز شنبه و هم محرم الحرام ميان ركن و مقام ايستاده جبرئيل (ع) در طرف راست و ميكائيل (ع) در جانب چپش حضور دارند و شيعيانش از اطراف زمين در حالي زمين براي آنان درنورديده شود بسوي او بشتابند تا با او بيعت كنند و حضرت با كمك شيعيانش زمين را پر از عدل و داد فرمايد همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد.
(عقدالدرر ص 73):
عن ابي هريرة قال: قال رسول الله (ص): يخرج رجل يقال له السفياني في عمق دمشق و عامة من يتبعه من كلب فيقتل حتي يبقربطون النساء، و يقتل الصبيان فتجمع لهم قيس فيقتلها حتي لا يمنع ذنب تلعة و يخرج رجل من اهل بيتي في الحرم فيبلغ السفياني فيبعث اليه جندا من جنده فيهزمهم فيسير اليه السفياني بمن معه حتي اذا جاز ببيداء من الارض خسف بهم فلا ينجو منهم الا المخبر عنهم.
ابوهريره گويد: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: مردي به نام سفياني از درون دمشق بيرون آيد و همه ي پيروانش قبيله كلب باشند و كشتار كند تا آنجا شكم زنان را بدرد و كودكان را بكشد و بني قيس عليه او بپا برمي خيزند و سفياني آنان را مي كشد تا آنجا كه باقي نمي گذارد و دنباله راه آب را و مردي از اهل بيت (ع) من در حرم خدا خروج
[ صفحه 373]
مي كند و گزارش به سفياني مي رسد و بسياري از سپاهيان خود را بسوي او مي فرستد و او آن سپاهيان را در هم مي شكند سفياني با باقي سپاهيان خود بسوي حرم خدا رهسپار مي گردد و چون به بيابان رسد او و همراهانش دچار خسف شوند و به زمين فروروند و هيچكس جز كسي كه خبر خسف آنها را به ديگران رساند رهائي نخواهد يافت.
(عقدالدرر ص 81):
عن حذيفة قال: قال رسول الله (ص): تكون وقعة بالزوراء قالوا: يا رسول الله (ص)، و ما الزوراء؟ مدينة بالمشرق، بين انهار يسكنها شرار خلق الله و جبابرة من امتي تقذف باربعة اصناف من العذاب، بالسيف و الخسف، و القذف، و المسخ.
بنقل از حذيفه رضي الله عنه گفت: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: حادثه اي در زوراء پيش مي آيد. عرض كردند: زوراء چيست؟ فرمود: شهري است در مشرق ميان نهرها كه بدترين خلق خدا و جباران امت من در آن سكونت مي كنند كه چهار نوع عذاب بر آن فرود مي آيد. شمشير (كشتار) و خسف (فرو رفتن در زمين) قذف (شايد بمباران باشد) و مسخ شدن.
(عقدالدرر ص 129):
عن علي بن ابيطالب (ع) قال: يخرج رجل قبل المهدي من اهل بيته بالمشرق يحمل السيف علي عائقة ثمانية اشهر يقتل و يمثل و يتوجه الي بيت المقدس فلا يبلغه حتي يموت.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمود: پيش از ظهور حضرت مهدي (ع) مردي از خاندانش در مشرق خروج مي كند در حالي كه شمشير بر دوش نهاده وتا هشت ماه به كشتار و مثله كردن مي پردازد و به سوي بيت المقدس روي نهد و پيش از رسيدن به آنجا مي ميرد.
(بحار ج 51 ص 84، اخرج نعيم بن حماد في الفتن، عقدالدرر ص 129):
عن ثوبان قال: قال رسول الله (ص): تجي ء الرايات السود من قبل المشرق كان قلوبهم زبر الحديد، فمن سمع بهم فليأتهم فيبايعهم و لو حبوا علي الثلج.
[ صفحه 374]
بنقل از ثوبان گفت: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: پرچمهاي سياه رنگ از سوي مشرق مي آيد (صاحبان) پرچمها قلبهائي دارند همچون پاره هاي آهن هر كس نام آنان را بشنود بايد بسويشان شتاب گيرد و با آنان بيعت كند اگر چه با كشيدن خود بر روي برف باشد.
(اخرجه الطبراني في مجمعه، عقدالدرر ص 136):
عن اميرالمؤمنين (ع) قال: اذا نادي مناد من السماء، ان الحق في آل محمد (ص) فعند ذلك يظهر المهدي.
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: چون منادي از آسمان فرياد بركشد كه حق در آل محمد (ص) است در اين هنگام مهدي (ع) ظهور فرمايد.
(الكافي ج 1 ص 340 غير مترجم، يوم الخلاص ص 242):
قال الصادق (ع): كيف انتم اذا وقعت البطشة بين المسجدين؟ «اي الخسف بالجيش السفياني بين المسجد الحرام، في مكة، و مسجد النبي (ص) في يثرب» فيأزو العلم كما تأزوالحية في جحرها، واختلفت الشيعة، و سمي بعضهم بعضا كذابين. و تفل بعضهم في وجوه. بعض فقال له صاحبه: جعلت فداك، ما عند ذلك من خير؟ فقال: الخير كله عند ذلك. «قالها ثلاثا».
حضرت امام صادق (ع) فرمود: چگونه خواهيد بود وقتي كه سپاهيان سفياني در فاصله ميان مسجد الحرام و مسجد حضرت رسول اكرم (ص) به زمين فرو روند؟ و علم و دانش و در شيعيان اختلاف بروز كند برخي برخي ديگر را دروغگو نام گذارند و بعضي بر چهره ي بعضي ديگر آب دهن بزنند راوي عرض كرد: فدايت شوم در آن موقع خيري وجود نخواهد داشت؟ فرمود: خير كلي در آن موقع است «و اين جمله را سه بار تكرار فرمود».
(بحار ج 52 ص 301، يوم الخلاص ص 322):
سئل الامام الصادق (ع): متي فرج شيعتكم؟ فقال: اذا خرج صاحب هذا الامر من المدينة الي مكة بتراث رسول الله (ص). فقال السائل: ما تراث رسول الله؟ قال: سيف رسول الله (ص) و درعه و عمامته و برده، و قضيبه و رايته و لامته و سرجه حتي ينزل مكة فيخرج السيف من غمده، و يلبس الدرع و البردة و العمامة و ينشر الراية
[ صفحه 375]
و يتناول القضيب بيده، و يستأذن الله عزوجل في ظهوره.
از حضرت امام صادق (ع) پرسيدند: فرج شيعيان شما چه وقتي صورت مي گيرد؟ فرمود: هنگامي كه صاحب اين امر از مدينه منوره خروج فرمايد و به سوي مكة معظمة رهسپار گردد و ميراث حضرت رسول اكرم (ص) را با خود همراه گيرد. پرسنده عرض كرد: ميراث رسول خدا (ص) چيست؟ فرمود: شمشير و زره و عمامة و بر دو عصا و پرچم و سپر و زين حضرت است و چون به مكة مشرفة رسد شمشير را از غلافش بيرون كشد و زره و برد و عمامة را بپوشد و پرچم را برافرازد و عصا را بدست گيرد و از خداي عزوجل در ظهور خود اذن بخواهد.
(بحار ج 52 ص 336، يوم الخلاص ص 323):
قال الصادق (ع): ان الله ينزع الخوف من قلوب شيعته، و يسكنه في قلوب اعدائه اذا قام قائمنا و ظهر مهدينا كان الرجل امضي من سنان و اجرا من ليث يطعن عدوه برمحه و يضربه بسيفه و يدوسه بقدمه.
امام صادق (ع) فرمود: همانا خداترس را از دلهاي شيعيان مهدي (ع) را برمي دارد و آن را در دل دشمنانش جاي دهد و چون قائم (ع) ما به پاي خيزد و مهدي ما (ع) ظاهر شود يك مرد از شيعيانش وجودش از سر نيزه محكمتر و با نفوذتر و خود از شير با جرئت تر باشد نيزه خود را به دشمن فرو برد و با شمشيرش بزند و با قدمش پايمال كند.
(كشف النعمة ج 2 ص 460):
عن سعيد بن جبير: ان السنة التي يقوم فيها القائم (ع) تمطر الارض اربعا و عشرين مطرة و تري آثارها و بركاتها.
به نقل از سعيد بن جبير: سنتي كه قائم (ع) در آن قيام فرمايند باران بيست و چهار بار بر زمين ببارد و آثار و بركاتش ديده شود.
(منتخب الاثر ص 284):
عن الباقر (ع) «في حديث القائم»: و ان من علامات خروجه خروج السفياني من الشام و خروج اليماني و صيحة من السماء في شهر رمضان و مناد ينادي من السماء باسمه و اسم ابيه.
[ صفحه 376]
حضرت امام باقر (ع) در خبر حضرت قائم (ع) فرمود: از نشانه هاي خروج مهدي عليه السلام. بيرون آمدن سفياني و بيرون آمدن يماني و فرياد آسماني در ماه مبارك رمضان است و فرياد منادي آسماني است كه نام مبارك مهدي (ع) و پدر بزرگوارش (ع) را ياد مي كند.
(يوم الخلاص ص 338):
قال الحجة المنتظر (ع): لبعض من حظي برؤيته الكريمة علامة ظهور امري كثرة الهرج و المرج و الفتن. و آتي مكة فاكون في المسجد الحرام، فيقول الناس: انصبوا لنا اماما... و يكثر الكلام حتي يقول رجل من الناس ينظر في وجهي: يا معشر الناس هذا هو المهدي (ع). انظروا اليه فيأخذون بيدي و ينصبوني بين الركن و المقام، فيبايع الناس بعد اياسهم مني...
حضرت حجة قائم منتظر (ع) به برخي كه به فيض ديدار مبارك حضرت رسيدند فرمود: نشانه ي ظهور امر من بسيار شدن هرج و مرج و فتنه ها است و من در مكه مشرفه در مسجد الحرام حاضر مي شوم و مردم گويند: براي ما امام و رهبري نصب كنيد و در اين باب سخن بسيار شود تا آنجا كه مردي از ميان مردم چون به چهره ام نظر كند گويد: اي مردم اين همان مهدي (ع) است به او نظر كنيد پس مردم دست مرا گيرند و مرا در ميان ركن و مقام جاي دهند و خلق پس از نوميدي از من با من بيعت نمايند.
(بحار ج 52 ص 214، كشف النعمة ج 2 ص 460):
عن ثعلبة الازدي قال: قال ابوجعفر (ع): ايتان تكونان قبل قيام القائم كسوف الشمس في النصف من رمضان و القمر في آخره قال قلت: يابن رسول الله (ص) القمر في آخر الشهر و الشمس في النصف؟ فقال ابوجعفر (ع): انا اعلم بما قلت: انهما آيتان لم تكونا منذ هبط آدم.
به نقل از ثعلبة از وي گفت: حضرت امام باقر (ع) فرمود: دو علامت پيش از قيام حضرت قائم (ع)خواهد بود: گرفتن آفتاب در نيمه ي ماه مبارك رمضان و گرفتن ماه در آخر آن راوي گويد: عرض كردم: يابن رسول الله (ص) ماه در آخر ماه مبارك رمضان و آفتاب در نيمه ي آن گرفته مي شود؟ امام عليه السلام فرمود: من بدانچه گفتم داناترم آنها
[ صفحه 377]
دو علامتند كه از هبوط آدم (ع) تا بعد از آن واقع نشده اند.
(كشف النعمة ج 2 ص 460):
عن ابيعبدالله (ع) قال: خروج الثلاثة السفياني و الخراساني و اليمماني في سنة واحدة في شهر واحد في يوم واحد و ليس فيها راية اهدي من راية اليماني لانه يدعوا الي الحق.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: خروج سه تن: سفياني و خراساني و يماني در يك سال و يك ماه و يك روز حتمي است و در پرچمهاي اين سه پرچمي به هدايت نزديكتر از پرچم يماني نيست زيرا يماني دعوت به حق مي كند.
(منتخب الاثر ص 303، يوم الخلاص ص 503):
قال الصادق (ع) في قوله تعالي: «و لنذيقنهم من العذاب الأدني دون العذاب الأكبر.» ان العذاب الادني هو القحط و الجدب و غلاء السعر قبيل خروج القائم بالسيف و العذاب الأكبر المهدي بالسيف في آخرالزمان.
حضرت امام صادق (ع) در تفسير آيه كريمه: «و البته مي چشانيم به آنها از عذاب نزديكتر نرسيده به عذاب بزرگتر» فرمود: همانا عذاب نزديكتر همان قحطي و خشكسالي و گراني نرخ است كه كمي پيش از خروج قائم (ع) كه با شمشير قيام فرمايند رخ دهد و عذاب بزرگتر خروج مهدي (ع) است كه با شمشير در آخرالزمان واقع مي شود.
(يوم الخلاص ص 502):
قال اميرالمؤمنين (ع): و ان لخروجه لعلامات عشرا: اولها تخريق الزوايا في سكك الكوفة و تعطيل المساجد، وانقطاع الحاج، و خسف و قذف بخراسان، و طلوع الكوكب المذنب و اقتران النجوم و هرج و مرج و قتل و نهب و من العلامة الي العلامة عجب. فاذا تمت العلامات قام قائمنا قائم الحق.. طوبي لاهل ولايتي الذين يقتلون في، و يطردون من اجلي هم خزان الله في ارضه لا يفزعون يوم الفزع الأكبر.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمود: همانا خروج حضرت قائم (ع) ده علامت دارد: پاره شدن زاويه ها در كوچه هاي كوفه و تعطيل شدن مساجد و قطع شدن راه تشرف
[ صفحه 378]
حجاج به مكه مشرفه و خسف و فرورفتن در سرزمين خراسان و طلوع ستاره ي دنباله دار و نزديك شدن ستارگان و پديد آمدن هرج و مرج و قتل و غارت و از علامتي تا علامت ديگر امور شگفت آوري است وقتي كه علامت ها تمام واقع شد قائم ما (ع) كه قائم بر حق است قيام فرمايند. خوشا حال دوستان من كه در راه ولايت من كشته شوند و بخاطر من طرد و آواره گردند. آنان خزانه داران خدا در زمينند و در روز قيامت ترسي براي آنان نيست.
(كشف النعمة ج 2 ص 462):
عن ابيعبدالله (ع) قال: سنة الفتح تنبثق الفرات حتي تدخل ازقة الكوفة.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: در سال فتح «ظهور قائم (ع)» فرات طغيان كند و وارد كوچه هاي كوفه شود.
(يوم الخلاص ص 503):
قال الصادق (ع): و من آيات ظهوره ان يتقارب الزمان.
امام صادق (ع) فرمود: و از نشانه هاي ظهور حضرت مهدي (ع) آنست كه زمان نزديك و قريب مي گردد.
(يوم الخلاص ص 506):
قال الصادق (ع): اذا ان قيامه مطر الناس جمادي الاخرة، و عشرة ايام من رجب (اي اربعين يوما) مطرا لم تر الخلائق مثله فينبت الله لحوم المؤمنين و ابدانهم في قبورهم و كأني انظر اليهم مقبلين من قبل جهنة ينفضون شعورهم من التراب.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: وقتي كه زمان قيام حضرت قائم (ع) فرا رسد سرتاسر ماه جمادي الثانية و ده روز از ماه رجب المرجب «چهل روز تمام» آنگونه باران بر مردم فرو ريزد كه مانند آن را نديده باشند و خداوند گوشت هاي بدن مؤمنين را در قبرهايشان بروياند گوئي من آنان را مي بينم از ظرف روي مي آورند در حالي كه خاكها را از موهاي ايشان خود مي تكانند.
(الملاحم و الفتن ص 164، يوم الخلاص ص 510):
قال رسول الله (ص): اذا ملأ نجفكم السيل و المطر، و ظهرت النار بالحجاز في الأحجاز و المدر، و ملكت بغداد التتر، فتوقعوا ظهور القائم المنتظر (ع).
[ صفحه 379]
حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: وقتي كه سيل و باران نجف شما را فراگيرد و آتش در سنگها و ريگهاي حجاز سر بر زند و قوم تاتار بغداد را متصرف كنند. منتظر ظهور حضرت قائم (ع) باشيد.
(كشف النعمة ج 2 ص 462، يوم الخلاص ص 511):
قال اميرالمؤمنين (ع): يزجر الناس قبل قيام القائم (ع) عن معاصيهم بنار تظهر في السماء و بحمرة تجلل آفاقها، و خسف ببغداد، و خسف بالبصرة و دماء تسفك فيها و خراب دورها و فناء يقع في اهلها، و شمول اهل العراق خوف لا يكون معه قرار.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمود: پيش از قيام حضرت قائم (ع) مردم به خاطر آتشي كه در آسمان پديد آيد و سرخي كه آفاق را فراگيرد و فرو رفتن در بغداد و بصره و خونريزي هايي كه در آنجاها شود و ويراني خانه هاي آنجا و فناء و نابودي كه گريبان گير مردم گردد و ترس و خوفي كه فراگير تمام مردم عراق شود و قرار و آرام از آنها سلب كند مردم از معصيت هاي خود منزجر گردند.
(يوم الخلاص ص 511):
قال اميرالمؤمنين (ع): اذا ظهرت الحمرة في السماء ثلاثا فيها اعمدة كبا عمدة اللجين يتلألأ نورا.
حضرت اميرالمؤمنين (ع) فرمود: هنگامي كه سه بار سرخي در آسمان ظاهر شود در آن عمودهايي همانند عمودهاي طلايي باشد كه نور از آن بدرخشد.
(المحجة البيضاء ج 4 ص 342، يوم الخلاص ص 512):
قال الحسين (ع): اذا رأيتم نارا في المشرق ثلاثة ايام او سبعة، فتوقعوا فرج آل محمد (ص) ان شاء الله.
حضرت سيد الشهداء امام حسين (ع) فرمود: چون سه روز يا هفت روز آتش را از جانب مشرق شعله ور ديديد پس بخواست خدا منتظر فرج آل محمد (ص) باشيد.
(يوم الخلاص ص 513):
قال الصادق (ع): اذا رأيتم علامة في السماء. نارا عظيمة من قبل المشرق تطلع ليالي فعندها فرج الناس، و هي قدام القائم (ع) بقليل.
[ صفحه 380]
حضرت امام صادق (ع) فرمود: هنگامي كه علامت را در آسمان ديديد و آتش بزرگي را از سوي مشرق مشاهده كرديد كه شبها شعله مي زند همانموقع فرج و گشايش مردم فرا رسيده و آن علامت اندكي پيش از قيام حضرت قائم (ع) خواهد بود.
(الملاحم و الفتن، يوم الخلاص ص 513):
قال الصادق (ع): عمود نار يطلع من قبل المشرق في السماء، يراها اهل الارض، فمن ادرك ذلك فليعد لاهله طعام سنة.
حضرت امام صادق (ع) فرمود: عمود آتشي از درجهة مشرق از آسمان مي درخشد كه مردم زمين آنرا مي بينند هر كس آن زمان را ادراك كند بايد خوراك يكسال كسانش را آماده سازد.
(الزام الناصب ص 178، يوم الخلاص ص 593):
قال رسول الله (ص): ان القائم لا يظهر حتي تملك الكفار الانهر الخمسة، سيحون و جيحون و الفرات و دجلة، و النيل فلينصرن الله اهل بيته علي الضلال فلا ترفع له راية الي يوم القيامة.
حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: همانا قائم (ع) ظاهر نمي شود تا آنكه كفار پنج رود: سيحون و جيحون و فرات و دجله و نيل را تصرف كنند خداوند اهل بيتش را بر اهل گمراهي پيروز نمايد پس تا روز قيامت پرچمي براي او بالا نرود.
(الملاحم و الفتن ص 29، يوم الخلاص ص 596):
قال رسول الله (ص): اذا سمعتم بناس يأتون من قبل المشرق، اولي دهاء، يعجب الناس من ريهم فقد اظلتكم الساعة.
رسول خدا (ص) فرمود: وقتي كه شنيديد مردم باهوش و سياست از سوي مشرق مي آيند و مردم از ريخت و قيافه ايشان شگفت زده مي شوند در حالي كه هم اكنون بر شما سايه افكن مي باشند.
(عقدالدرر ص 313):
عن ابي هريرة، ان رسول الله (ص) قال: اول الايات: طلوع الشمس من مغربها و خروج الدابة علي الناس ضحي، و ايتهما ما كانت قبل صاحبتها فالاخري علي اثرها قريبا منها.
[ صفحه 381]
ابوهريرة گويد: رسول الله فرمود: نخستين نشانه ها برآمدن آفتاب از باختر و بيرون آمدن جنبنده بر مردم در نيمروز است و هر كدام كه پيش از آن دگر پديد آيد نشانه ي دگر بزودي در پي آن پديدار گردد.
(عقدالدرر ص 330):
عن جابر بن عبدالله عن النبي (ص) قال: لا تقوم الساعة الا علي شرار الناس.
بنقل از جابر بن عبدالله رضي الله عنه از رسول اكرم (ص) فرمود: ساعت (خروج قائم (ع)) برپا نشود. مگر بر مردم بدكردار.
(عقدالدرر ص 327):
عن حذيفة بن اسيد الغفاري قال: طلع النبي (ص) و نحن نتذاكر، فقال: ما تذاكرون؟ قالوا: نذكر الساعة، قال: انها لن تقوم الساعة حتي يري قبلها عشر آيات فذكر الدخان، و الدجال و الدابة، و طلوع الشمس من مغربها و نزول عيسي بن مريم و يأجوج و مأجوج و ثلاثة خسوف؛ خسف بالمغرب، و خسف بالمشرق و خسف بجزيرة العرب و آخر ذلك كله نار تخرج من اليمن تطرد الناس الي محشرهم.
بنقل از حديفه بن اسيد غفاري گفت: ما جمعي نشسته وبا هم مذاكره مي كرديم كه حضرت رسول اكرم (ص) نمودار شد فرمود: در چه چيز با يكديگر مذاكره مي كرديد؟ عرض شد: درباره ي ساعت «ظاهرا قيامت» مذاكره داشتيم فرمود: ساعت واقع نشود تا پيش از آن ده علامت ديده شود: حضرت فرمود دود و دجال و دابة و برآمدن آفتاب از مغرب و فرود آمدن عيسي بن مريم (ع) و يأجوج و ماجوج و سه خسف (فرو رفتن به زمين) خسفي در مغرب و خسفي در مشرق و خسفي در جريرة العرب را ذكر فرمود و آخر همه ي اين علامتها آتشي از يمن خارج گردد كه مردم به محشرشان براند.
(اخرجه الحاكم في مستدركه، عقدالدرر ص 331):
عن خارجة بن الصلت البرجمي، قال: دخلت مع عبدالله يوما المسجد فاذا القوم ركوع فمر رجل فسلم عليه فقال: صدق الله و رسوله (صدق الله و رسوله). فسألته عن ذلك، فقال: انه لا تقوم الساعة حتي تتخذ المساجد طرقا و حتي يسلم الرجل علي الرجل بالمعرفة و حتي تتجر المرأة و زوجها و حتي تغلوا الخيل و النساء ثم
[ صفحه 382]
ترخص فلا تغلو الي يوم القيامة.
بنقل از خارجة ابن صلت برجمي گفت: با عبدالله روزي داخل مسجد شدم مردم در حال ركوع بودند مردي گذشت و بر او سلام كرد و گفت: خدا و پيغمبرش (ص) راست گفتند: من از او اين مورد را پرسيدم گفت: ساعت قيامت نكند تا آنكه مسجدها را رهگذر قرار دهند و تا مردي بمردي به سبب شناخت سلام كند و تا زن با مرد خود تجارت كسب كند و تا اسب وزن گران قيمت شوند سپس ارزان گردند و تا روز قيامت گران شوند.
(عقدالدرر ص 332):
عن انس قال: قال رسول الله (ص): و الذي نفسي بيده لا تقوم الساعة علي رجل يقول: لا اله الا الله و يأمر بالمعروف و ينهي عن المنكر.
انس گويد: رسول خدا (ص) فرمود: قسم به آنكس كه جانم به دست او است ساعت قيام نمي كند بر مردي لا اله الا الله گويد و امر به معروف و نهي از منكر نمايد.
(اخرجه الحاكم في مستدركه، عقدالدرر ص 332):
عن انس قال: قال رسول الله (ص): لا تقوم الساعة حتي لا يقال في الارض الله الله و حتي ان المرأة بالنعل فترفعها و تقول: قد كانت هذه لرجل و حتي يكون في خمسين امرأة القيم الواحد و حتي تمطر السماء و لا تنبت الارض.
انس گويد: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: ساعت قيام نمي كند «قيامت واقع نمي شود» تا در زمين نام خدا گفته نشود و تا آنكه زن با كفش خود راه برود و آنرا بلند كند و گويد اين مال مردي بوده و تا آنكه در پنجاه تن زن يك مرد سرپرست باشد و تا آنكه باران ببارد ولي زمين چيزي نروياند.
(اخرجه الحاكم في مستدركه، عقدالدرر ص 333):
عن ابي هريرة عن النبي (ص) قال: لا تقوم الساعة حتي لا يبقي علي وجه الارض احد لله فيه حاجة، و حتي تؤخذ المرأة نهارا جهارا في وسط الطريق لا ينكر ذلك احد و لا يغيره فيكون امثلهم يومئذ الذي يقول: لو نحيتها عن الطريق قليلا.
ابوهريرة گويد: رسول خدا (ص) فرمود: ساعت قيام نكند تا آنكه بر روي زمين كسي باقي نماند كه خدا را به او حاجتي باشد و تا آنكه در روز روشن در ميان راه علني و
[ صفحه 383]
آشكارا زن گرفته شود و دستگير گردد و هيچكس بر اين كار انكاري نكند و در دگرگون ساختن اين روش اقدامي ننمايد تنها سردمداران آن روز گويند اگر اين زن را از راه اندكي از راه دور مي كردي و به كار مي گرفتي بهتر بود.
(اخرجه نعيم بن حماد في الفتن، عقدالدرر ص 333):
عن عبدالله بن ابي جعفر قال: لما قص الله علي موسي (ع) شأن هذه الامة تمني ان يكون رجلا منهم فقال الله عزوجل: يا موسي انه يصيب آخرها بلاء و شدة من الفتن فقال موسي: يا رب ومن يصبر علي هذا؟ قال الله عزوجل: اني اعطيهم من الصبر و الايمان ما يهون عليهم البلاء.
بنقل از عبدالله بن ابي جعفر گفت: هنگامي كه خداي تعالي داستان شأن و منزلت اين امت را بر موسي (ع) بيان مي فرمود، موسي (ع) آرزو كرد كه مردي از اين امت باشد خداي عزوجل فرمود: اي موسي (ع) در پايان بلاء و گرفتاري و سختي و فتنه هائي به اين امت مي رسد موسي (ع) عرض كرد: پروردگارا چه كسي بر آن گرفتاريها صبر تواند كرد؟ خداي تعالي فرمود: من صبر و ايماني به آنان عطاء كنم كه گرفتاري را بر آنان آسان كند.
(اخرجه نعيم بن حماد في الفتن عقدالدرر ص 334):
عن عبدالله بن عمر و قال: يأتي علي الناس زمان يتمني الرجل ذو الشرف و المال و الولد الموت مما يري من البلاء من ولاتهم.
عبدالله ابن عمرو گويد: زماني بر مردم رخ نمايد كه مرد شرافتمند صاحب مال و فرزند - از ظلم هائي كه از زمامداران وقت مي بيند آرزوي مرگ كند.
(نورالثقلين ج 4 ص 46):
عن عمر بن حنظلة قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: خمس علامات قبل قيام القائم (ع) الصيحة و السفياني و الخسفة و قتل الزكية و اليماني، فقلت: جعلت فداك ان خرج احد من اهل بيتك قبل هذه العلامات انخرج معه؟ قال: لا فلما كان من الغد تلوت هذه الاية: «ان نشأ ننزل عليهم من السماء آية فظلت اعناقهم لها خاضعين». الحديث.
بنقل از عمر بن حنظلة گفت: از حضرت امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: پنج علامت
[ صفحه 384]
پيش از قيام حضرت قائم (ع) وقوع خواهد يافت. صيحه و سفياني و حسف (فرورفتن در زمين) و كشته شدن نفس زكيه و يماني عرض كردم: فدايت شوم كه اگر كسي از اهل بيت شما پيش از ظهور اين علامات خروج كند آيا با او خروج بكنيم؟ فرمود: نه چون فردا شد اين آيه كريمه را «اگر بخواهيم نازل مي كنيم بر آنان از آسمان علامتي را پس گردد گردنهايشان براي آن علامت خاضع و فروتن» تلاوت كردم.
(نورالثقلين ج 4 ص 46):
عن حسن بن زياد الصيقل قال: سمعت اباعبدالله جعفر بن محمد (ع) يقول: ان القائم لا يقوم حتي ينادي مناد من السماء يسمع الفتاة في خدرها و يسمع اهل المشرق و المغرب.
بنقل از حسن بن زياد صيقل گفت: از امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: همانا قائم (ع) قيام نفرمايد تا منادي از آسمان فرياد بركشد كه زنان جوان در پس پرده ها و مردم شرق و غرب آن فرياد را بشنوند.
(سنن ابن ماجه ج 2 ص 1352):
عن ابي هريرة ان رسول الله (ص) قال: (تخرج الدابة و معها خاتم سليمان بن داود و عصا موسي بن عمران عليهما السلام فتجلو وجه المؤمن بالعصا و تخطم انف الكافر بالخاتم، حتي ان اهل الجواء ليجتمعون. فيقول هذا يا مؤمن و يقول هذا: يا كافر.
ابوهريرة گويد: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: دابة خروج مي كني در حالي كه انگشتري سليمان بن داود (ع) و عصاي موسي بن عمران (ع) با او باشد پس با عصا جلوه مي بخشد چهره ي مؤمن را و با انگشتر بيني كافر مهار مي شود تا آنجا كه مردم اهل خيام جمع شوند سپس گويد: اين اي مؤمن و گويد اين اي كافر.
(سنن ابن ماجه ج 2 ص 1347):
عن حذيفة بنو اسيد، ابي سريحة، قال: اطلع رسول الله (ص): من غرفة و نحن نتذاكر فقال: (لا تقوم الساعة حتي تكون عشر آيات: طلوع الشمس من مغربها و الدجال و الدخان و الدابة. و يأجوج و مأجوج و خروج عيسي بن مريم (ع) و ثلاث خسوف: خسف بالمشرق و خسف بالمغرب و خسف بجزيرة العرب و نار
[ صفحه 385]
تخرج من قعر عدن ابين تسوق الناس الي المحشر تبيت معهم اذا باتوا. و تقيل معهم اذا قالوا.
حذيفه بن اسيد ابوسريحه گويد: حضرت رسول اكرم (ص) از اطاق خود سر بيرون آورد و به ما كه درباره ي ساعت «ظاهرا قيامت» مذاكره مي كرديم و فرمود: قيامت برپا نمي شود تا ده علامت واقع گردد: برآمدن آفتاب از مغرب و دجال و دود و دابة و يأجوج و مأجوج و خروج عيسي بن مريم (ع) و سه خسف (فرو رفتن به زمين) خسفي در مشرق و خسفي در مغرب و خسفي در جزيرة العرب و آتشي از قعر عدن كه مردم را به سوي محشر براند چون مردم بخوابند آتش هم فرو خوابد و چون بيدار گرديد بيدار شود.
(سنن ابن ماجه ج 2 ص 1353):
عن عبدالله ابن عمرو، قال: قال رسول الله (ص): (اول الايات خروجا طلوع الشمس من مغربها و خروج الدابة علي الناس ضحي.
عبدالله بن عمرو گويد: رسول خدا (ص) فرمود: نخستين آياتي كه بيرون مي آيد برآمدن آفتاب از مغرب و بيرون آمدن است كه به هنگام ظهر بر مردم نمودار شود.
(اثبات الهداة ج 3 ص 570):
عن محمد بن مسلم قال: سال رجل اباعبدالله (ع) متي يظهر قائمكم؟ قال: اذا كثرت الغواية و قلت الهداية وكثر الجور والفساد الي ان قال: فعند ذلك ينادي باسم القائم (ع) في ليلة ثلث و عشرين من شهر رمضان ويقوم في يوم عاشورا. الحديث.
بنقل از محمد بن مسلم گفت: مردي از حضرت امام صادق (ع) پرسيد: قائم شما (ع) در چه وقتي ظاهر مي شود؟ فرمود: چون گمراهي بسيار و هدايت اندك و ستم و فساد فراوان گردد تا آنجا كه فرمود: در اين هنگام بنام قائم (ع) در شب بيست و سيم ماه مبارك رمضان فرياد بلند شود و حضرت در روز عاشورا، قيام فرمايد.
(منتخب الاثر ص 292):
عن محمد بن مسلم الثقفي قال: سمعت اباجعفر محمد بن علي يقول: القائم منا منصور بالرعب، مؤيد بالنصر، تطوي له الارض، و تظهر له الكنوز، يبلغ سلطانه المشرق و المغرب، و يظهرالله عزوجل به دينه علي الدين كله و لو كره المشركون،
[ صفحه 386]
فلا يبقي في الارض خراب الا و عمر، و ينزل روح الله عيسي بن مريم فيصلي خلفه قال: قلت: يابن رسول الله (ص) متي يخرج قائمكم؟ قال: اذا شبه الرجل بالنساء و النساء بالرجال و اكتفي الرجال بالرجال، و النساء بالنساء و ركب ذات الفروج بالسروج، و قبلت شهادة الزور وردت شهادة العدول، و استخف الناس بالدماء و ارتكاب الزنا و احل الربوا، و اتقي الاشرار مخافة السنتهم و خروج السفياني من الشام و اليماني من اليمن و خسف بالبيداء و قتل غلام من آل محمد (ص) بين الركن و المقام اسمه محمد بن الحسن النفس الزكية و جائت صيحة من السماء بأن الحق فيه و في شيعته فعند ذلك خروج قائمنا فاذا خرج اسند ظهره الي الكعبة و اجتمع اليه ثلثمائة و ثلثة عشر رجلا فاول ما ينطق به هذه الاية: «بقية الله خير لكم ان كنتم مؤمنين» ثم يقول: انا بقية الله و حجته و خليفته عليكم فلا يسلم مسلم الا قال: السلام عليك يا بقية الله في ارضه فاذا اجتمع له العقد و هو عشرة الاف رجل خرج فلا يبقي في الارض معبود دون الله عزوجل من صنم و وثن و غيره الا وقعت فيه نار فاحترق و ذلك بعد غيبة طويلة ليعلم الله من يطيعه بالغيب و يؤمن به.
بنقل از محمد بن مسلم ثقفي گفت: از حضرت امام باقر (ع) شنيدم مي فرمود: قائم ما (ع) به وسيله رعب و ترس در دل دشمنان نصرت و ياري از طرف خدا شده و به وسيله پيروزي تأييد گرديده زمين براي او درنورديده شود و گنجها براي او آشكار گردد. حكومتش به شرق و غرب عالم رسد و خداي عزوجل به وسيله او دين خود را بر همه ي اديان برتري دهد و اگر چه مشركان نپسندند پس در زمين ويرانه اي باقي نماند جز آنكه آباد شود و روح الله حضرت عيسي بن مريم (ع) فرود آيد و در پشت سر او نماز گذارد. راوي گفت: عرض كردم: يابن رسول الله (ص) قائم شما (ع) در چه وقتي خروج كند؟ فرمود: هنگامي مرد بزن و زن به مرد شبيه شود و مردان به مردان و زنان به زنان بسنده كنند و زنان بر زين ها سوار شوند و شهادت دروغ پذيرفته و شهادت عادلان رد گردد و مردم خونريزي و ارتكاب زنا را سبك شمرند و ربا خواري را حلال دانند و از ترس زبان اشرار از بدكاران بترسند و سفياني از شام و يماني از يمن بيرون آيد و خسف (فرو رفتن در زمين) در بيابان واقع شود و پسري از آل محمد (ص) بنام محمد بن الحسن نفس زكيه در ميان ركن و مقام كشته شود و صيحة آسماني برخيزد
[ صفحه 387]
كه حق در قائم (ع) و شيعيان او است در اين هنگام قائم ما (ع) خروج فرمايد و چون خروج كند پشت به كعبه مشرفه دهد. و سيصد و سيزده مرد بخدمتش گرد آيند اولين سخني كه گويد اين آيه كريمه باشد: «بقيه خدا براي شما بهتر است اگرمؤمن باشيد» سپس فرمايد من بقية الله و حجت و خليفه خدا بر شما هستم پس هيچكس سلام بر او نكند مگر آنكه گويد: سلام بر تو اي بقية الله در زمين و چون لشكرش ده هزار مرد باشند جمع شوند خروج فرمايند و در زمين هيچ معبودي بجز خداي عزوجل نباشد از قبيل بت ها و غيره جز آنكه به آتش سوخته شوند و اين خروج پس از غيبت طولاني خواهد بود. تا خدا بداند چه كسي به امر غيب مطيع خدا و ايمان وباور داشته باشد.
(بحار ج 51 ص 146):
عن يحيي بن العلاء الرازي قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: ينتج الله في هذه الامة رجلا مني و انا منه يسوق الله به بركات السموات و الأرض فتنزل السماء قطرها و يخرج الارض بذرها و تأمن وحوشها و سباعها و يملأ الأرض قسطا و عدلا كما ملئت ظلما و جورا و يقتل حتي يقول الجاهل، لو كان هذا من ذرية محمد (ص) لرحم.
بنقل از يحيي بن علاء راوي گفت: از حضرت امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: خدا در اين امت نتيجه مي دهد مردي را از من كه من هم از اويم بركات آسمانها و زمين را خداي تعالي بوسيله آن حضرت ارزاني مي فرمايد و آسمان باران و زمين بذرش را بيرون مي دهد و حيوانات وحشي و درنده ايمن شوند و حضرت زمين را پر از عدل و داد كند همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد و آنقدر كشتار مي كند تا نادانان گويند اگر ايشان از فرزندان محمد (ص) مي بود البته رحم مي كرد.
(بحار ج 51 ص 147):
عن الكاهلي عن ابيعبدالله (ع) انه قال: تواصلوا و تباروا و تراحموا فوالذي فلق الحبة و برء النسمة ليأتين عليكم وقت لا يجد احدكم لديناره و درهمه موضعا يعني لا يجد له عند ظهور القائم (ع) موضعا يصرفه فيه لاستغناء الناس جميعا بفضل الله و فضل وليه فقلت و اني يكون ذلك فقال: عند فقدكم امامكم فلا تزالون كذلك حتي
[ صفحه 388]
يطلع عليكم كما يطلع الشمس اينما تكونون فاياكم والشك و الارتياب انفوا عن نفوسكم الشكوك و قد حذرتم فاحذروا و من الله اسأل توفيقكم و ارشادكم.
بنقل از كاهلي از حضرت امام صادق (ع) فرمود: پيوند و نيكي و رحم با يكديگر برقرار كنيد قسم به آن كس كه دانه بشكافت و موجودات بوجود آورد البته وقتي به شما رخ بنمايد كه كسي براي دينار و درهم خود مستحقي نمي يابد يعني بهنگام ظهور حضرت قائم (ع) جائي نمي بيند كه صرف آنجا كند بخاطر بي نياز ماندن همگي به فضل خدا و فضيلت وليش عرض كردم: چه وقتي اينگونه خواهد شد فرمود: موقعي كه امام (ع) در ميان شما نباشد پس هميشه اينگونه خواهيد بود تا آنگونه كه خورشيد تابان شود طلعت آن حضرت در هر كجا باشيد بدرخشد پس حذر كنيد از شك و ريب و البته هر گونه شك را از خود نفي كنيد و حذر نمائيد از خدا توفيق وارشاد شما را مسئلت دارم.
(بحار ج 51 ص 148):
عن خلاد بن قصار قال: سئل ابوعبدالله (ع) هل ولد القائم؟ قال: لا ولو ادركته لخدمته ايام حياقي.
بنقل از خلادبن قصار گفت: از امام صادق (ع) پرسيدند آيا حضرت قائم (ع) متولد شده؟ فرمود: نه و اگر من ادراكش كنم تمام دوران زندگي در خدمتش خواهم بود.
(كشف النعمة ج 2 ص 486):
عن عبدالله ابن عمر انه قال: قال رسول الله (ص): يخرج المهدي (ع) و علي رأسه ملك ينادي ان هذا المهدي فاتبعوه.
عبدالله بن عمر گويد: حضرت اكرم (ص) فرمود: مهدي عليه السلام خروج مي كند در حالي كه فرشته اي بالاي سر حضرت فرياد مي كشد: اين مهدي است متابعتش كنيد.
(بحار ج 52 ص 135):
عن ابي بصير، عن ابي عبدالله (ع) انه قال: قال لي ابي (ع) لابد لنا من آذربيجان لا يقوم لها شيي ء و اذا كان ذلك فكونوا احلاسي بيوتكم و البدو اما لبدنا فاذا تحرك متحركنا فاسعوا اليه و لو حبوا و الله لكاني انظر اليه بين الركن و المقام يبايع الناس
[ صفحه 389]
علي كتاب جديد، علي العرب شديد و قال: ويل لطغاة العرب من شر قد اقترب.
بنقل از ابي بصير از حضرت امام صادق (ع) فرمود: پدر بزرگوارم (ع) به من فرمود: ما ناچار از آذربايجان هستيم كه براي آنجا چيزي قيام نخواهد بود و چون اينچنين باشد پس ملازم خانه هاي خود شويد.
و هنگامي كه متحرك ما بحركت درآيد بسوي او شتاب گيريد و اگر چه بر روي برف خزيدن باشد بخدا قسم گوئي كه به او نظر مي كنم كه در بين ركن و مقام مردم بر اساس كتاب جديد با او بيعت مي كنند و كار بر عرب سخت شود و فرمود: واي بر سركشان عرب از شري كه قريبا گريبانگيرشان گردد.
(بحار ج 52 ص 181):
عن ابي جعفر (ع) في قوله تعالي: «ان الله قادر علي ان ينزل آية». و سيريك في آخرالزمان آيات منها دابة الأرض و الدجال، و نزول عيسي بن مريم و طلوع الشمس من مغربها.
حضرت امام باقر (ع) در تفسير آيه كريمه: «همانا خدا قادر است بر آنكه علامتي فرو فرستد» و بزودي در آخرالزمان آيات و علامتهائي به تو نشان مي دهند از آن جمله است: دابة الارض و دجال و فرود آمدن حضرت عيسي بن مريم (ع) و برآمدن آفتاب از مغرب.
(بحار ج 52 ص 181):
عن ابن صدقة، عن جعفر (ع)، عن ابيه (ع) ان النبي (ص) قال: كيف بكم اذا فسد نساؤكم، و فسق شبانكم، و لم تأمروا بالمعروف ولم تنهوا عن المنكر، فقيل له: و يكون ذلك يا رسول الله؟ قال: نعم و شر من ذلك كيف بكم اذا امرتم بالمنكر، ونهيتم عن المعروف، قيل: يا رسول الله (ص) و يكون ذلك؟ قال: نعم، و شر من ذلك كيف بكم اذا رأيتم المعروف منكرا و المنكر معروفا.
بنقل از ابن صدقة از حضرت امام صادق (ع) از پدر بزرگوارش (ع) از حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: چگونه خواهيد بود هنگامي كه زنان شما فاسد و جوانان شما فاسق شوند و امر به معروف و نهي از منكر ننمائيد؟ عرض شد: يا رسول الله (ص) اين امر واقع مي شود؟ فرمود: آري و بدتر از اين آن است كه چگونه باشيد وقتي كه
[ صفحه 390]
امر به منكر كنيد و نهي از معروف نمائيد عرض شد: يا رسول الله (ص) اينگونه خواهد شد؟ فرمود: آري چگونه خواهيد بود و هنگامي كه معروف را منكر و منكر را معروف ببينيد.
(بحار ج 52 ص 303):
عن ابي عبدالله (ع) في قول الله تعالي: «سنريهم آياتنا في الافاق و في انفسهم حتي يتبين لهم انه الحق» قال: خسف و مسخ و قذف، قال: قلت: «حتي يتبين لهم» قال: دع ذا، ذاك قيام القائم (ع).
امام صادق (ع) در تفسير آيه كريمه: «بزودي آيات خود را در آفاق و در وجود خودشان نشان ايشان مي دهيم تا براي آنان آشكار گردد كه آن حق است» فرمود: آن آيات خسف و مسخ و قذف است راوي گفت: فرو رفتن به زمين - دگرگوني - افكندن. عرض كردم: «تا روشن شود براي ايشان» چيست؟ فرمود: از اين بگذر. آن قيام حضرت قائم (ع) است.
(بحار ج 52 ص 304):
عن عمر بن حنظلة قال: سمعت اباعبدالله (ع) يقول: خمس علامات قبل قيام القائم (ع): الصيحة و السفياني و الخسف و قتل النفس الزكية، و اليماني فقلت: جعلت فداك ان خرج احد من اهل بيتك قبل هذه العلامات اخرج معه؟ قال: لا فلما كان من الغد تلوت هذه الاية: «ان نشأ ننزل عليهم من السماء آية فظلت اعناقهم لها خاضعين» فقلت له: اهي الصيحة؟ فقال: اما لو كانت خضعت اعناق اعداء الله.
بنقل از عمر بن حنظلة گفت: از امام صادق (ع) شنيدم مي فرمود: پيش از قيام حضرت قائم (ع) پنج علامت واقع مي شود: صيحة (فرياد آسماني) و سفياني و حسف (فرو رفتن زمين) و كشته شدن نفس زكيه و خروج يماني عرض كردم: فدايت شوم اگر يكي از اهل بيت شما (ع) پيش از اين علامتها خروج كند با او خارج شوم؟ فرمود: نه. چون صبح شد اين آيه كريمه را تلاوت كردم: «اگر بخواهيم بر آنان علامتي از آسمان فرو مي فرستيم كه گردنهايشان در برابر آن خاضع شود» به امام عليه السلام عرض كردم: آيا آن علامت صيحه است؟ فرمود: اگر گردنهاي دشمنان خدا در برابر آن صيحه صانع باشد (بترسند).
[ صفحه 391]
(نورالثقلين ج 4 ص 243):
عن اميرالمؤمنين (ع) يقول: اما انه سيأتي علي الناس زمان يكون الحق فيه مستورا و الباطل ظاهرا مشهورا، و ذلك اذا كان اولي الناس به اعدائهم له، و اقترب الوعد الحق وعظم الالحاد، و ظهر الفساد «هنالك ابتلي المؤمنون و زلزلوا ز لزالا شديدا» ونحلهم الأخيار اسماء الاشرار فيكون جهد المؤمنون ان يحفظ مهجته من اقرب الناس اليه، ثم يفتح الله الفرج لأوليائه ويظهر صاحب الامر علي اعلائه.
حضرت اميرالمومنين (ع) فرمود: هان كه به زودي زماني به مردم فرا ميرسد كه حق در آن زمان پوشيده و باطن آشكار و ظاهر باشد و آن زماني است كه سزاوارترين مردم به (زمامداري) دشمنان مردم باشند و وعده حق نزديك گردد. و الحاد و زندقه بزرگ و فساد ظاهر گردد. (در اين موقع گرفتاري مؤمنان فرا رسد و دچار لرزه سخت گردند) و نيكان نامهاي بدان را هديه مي دهند. تلاش مؤمن آن خواهد بود كه وجود خود را از نزديكترين كسانش حفظ كند سپس خداي تعالي در فرج را براي دوستانش مي گشايد و حضرت صاحب الامر (ع) را ظاهر و بر دشمنانش پيروز مي گردند.
(كشف النعمة ج 2 ص 461):
عن احمد بن محمد بن ابي نصر عن ابي الحسن الرضا (ع) قال: لا يكون ما تمدون اعناقكم اليه حتي تميزوا و تمحصوا، فلا يبقي منكم الا القليل، ثم قرأ: «لم احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا امنا و هم لا يفتنون» ثم قال: ان من علامات الفرج حدثا يكون بين المسجدين، ويقتل فلان من ولد فلان خمسة عشر كبشا من العرب.
بنقل از احمد بن محمد بن ابي نصر از حضرت ابي الحسن امام رضا (ع) فرمود: آنچه شما گردن مي كشيد بسوي او «انتظار او را داريد» شدني نيست تا آنكه تمييز وامتحان شويد و از شمااندكي باقي مي ماند سپس اين آيه كريمه را تلاوت فرمود: «الم آيا مردم مي پندارند چون گفتند ايمان آورده ايم رها شوند وآزمون نگردند» آنگاه فرمود: همانا از نشانه هاي فرج حادثه اي است كه ميان دو مسجد واقع مي شود و فلان از فرزندان فلان پانزده گردنكش از عرب را تقبل مي رساند.
[ صفحه 392]