کد مطلب:280087
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:337
فتنه ها
(عن الملاحم و الفتن ص 129 و يوم الخلاص ص 577):
قال رسول الله (ص): يوشك ان تتداعي عليكم الأمم تداعي الأكلة علي قصعتها و انتم كثير و لكنكم غثاء كغثاء السيل... و لينزعن الله من صدور عدوكم المهابة منكم و ليقذفن في قلوبكم الوهن من حب الدنيا و كراهية الموت.
رسول اكرم (ص) فرمود: انتظار مي رود كه هجوم آورند بر شما امتهاي ديگر مانند هجوم آوردن خورندگان گرسنه بر ظرف غذا. در حالي كه شما از لحاظ شماره و جمعيت بسيار ولي شما مانند كفهاي سيل باشيد و البته خدا مهابت شما را از سينه هاي دشمنانتان برمي كند و در دلهاي شما سستي مي افكند از محبتي كه بدنيا و ترسي كه از مرگ داريد.
(عن الملاحم و الفتن ص 30 و يوم الخلاص ص 578):
قال رسول الله (ص): اذا اقبلت فتنة من المشرق، و فتنة من المغرب، و التقوا، فبطن الأرض يومئذ خير من ظهرها. فان لم تجدوا الا حجر عقرب فادخلوا فيه، فانه يكون شر طويل.
رسول اكرم (ص) فرمود: وقتي كه فتنه اي از مشرق و فتنه اي از مغرب روي آورد و بهم برخورد كنند پس شكم زمين در آنروز بهتر از پشت زمين باشد (مرگ بهتر از زندگي باشد) و اگر جائي بجز سوراخ عقرب نيافتيد داخل آن شويد زيرا شر و بدي طولاني خواهد بود.
[ صفحه 574]
(منتخب الاثر ص 433 و يوم الخلاص ص 584):
قال رسول الله (ص): و الذي نفسي بيده، ليلين امتي قوم، اذا تكلموا قتلوهم و ان سكتوا استباحوهم. ليستأثرون بفيئهم، و ليطأن حرمتهم و ليسفكن دماءهم و ليملأن قلوبهم دغلا و رعبا فلا تراهم الا خائفين وجلين مرعوبين. عندها يجيي قوم من المشرق و قوم من المغرب يلون امي (و قد كان ذلك، فالمسلمون مملوكون للشرق و للغرب) فالويل لضعفاء امتي منهم، و الويل لهم من الله لا يرحمون صغيرا و لا يوقرون كبيرا، و لا يتجافون عن شيي، جثتهم جثث الادميين، و قلوبهم قلوب الشياطين.الحديث.
رسول اكرم (ص) فرمود: قسم به آنكس كه جانم بدست قدرت او است. البته گروهي حاكم بر امت من مي شوند كه چون امتم سخن گويند آنانرا بكشند و اگر خاموش مانند خونشان را مباح دانند فئي و بيت المال آنان را تصرف مي كنند و حرمت ايشان را پايمال سازند و خونهاي آنان را بريزند و قلبهايشان را لبريز از ترس كنند و همه ترسان و مرعوب مي بيني. در اين هنگام گروهي از مشرق و گروهي از مغرب آيند و زمام امور امتم را بدست گيرند پس واي بحال ضعيفان امتم از آنها و واي بر آنها ستمگران از خدا كه ترحمي بر خردسالان و احترامي بر سالخوردگان نكنند و از هيچ چيزي صرف نظر ننمايد بدنهاي آنها بدنهاي آدميان است و قلبهايشان قلبهاي شياطين. حديث ادامه دارد.
(عن الملاحم و الفتن ص 108 و يوم الخلاص ص 588):
قال رسول الله (ص): يستخدم المشركون المسلمين و يبيعونهم في الأمصار و لا يتحاشي لذلك بر و لا فاجر... (و نحن هكذا مباعون، و عملاء مأجورون) و لا يزال ذلك البلاء علي اهل ذلك الزمان حتي اذا يئسوا و قنطوا و أساؤوا الظن الا يفرج عنهم اذ بعث الله رجلا من اطايب عترتي و ابرار ذريتي، عدلا مباركا زكيا، لا يغادر مثقال ذرة، يغرالله به الدين و القران و الاسلام و اهله، و يذل به الشرك و اهله، يكون من الله علي حذو (اي لا يخالف امره بل يعمل باحكام) لا يغتر بقرابة، و لا يضع حجرا علي حجر، و لا يقرع احدا في ولايته بسوط الا في حد يمحو الله به البدع كلها، و يميت الفتن كلها. يفتح الله به باب حق و يغلق به باب كل باطل يرد به
[ صفحه 575]
سبيي المسلمين حيث كانوا.
رسول اكرم (ص) فرمود: مشركين مسلمانان را بخدمت خود گيرند و آنرا در شهرها به خريد و فروش مي گذارند و پروا از نيكوكار و بدكار ندارند و هميشه اين بلاء بر مردم آن زمان مسلط است تا چون نوميد و مأيوس شوند و بدگمان گردند كه چرا بلاء از آنان برطرف نمي شود خداوند مردي از پاكيزگان عترت من ونيكان ذريه من را كه عادل و با بركت و پاكيزه باشد برمي انگيزد مثقال ذره اي فروگذار نكند خدا دين و قرآن كريم و اسلام و مسلمانان را بوسيله او عزيز و شرك و مشركين را با دست او ذليل سازد. او مخالفت امر خدا نفرمايد بلكه عمل به احكامش مي كند به خويشاوندي مغرور نگردد و سنگي بر روي سنگي ننهد و در حكومت او تازيانه اي بنا حق بر كسي نزند مگر در حد الهي خدا بوسيله او بدعتها را محو سازد و فتنه ها را مي ميراند خدا با دست او در حق را مي گشايد و در باطل را مي بندد و اسيران مسلمين را در هر كجا باشند برمي گرداند.
(منتخب الاثر ص 442 و يوم الخلاص ص 589):
قال رسول الله (ص): سيكون بعدي فتن، منها فتنة الأجلاء، يكون فيها هرب و ضرب، ثم من بعدها فتن اشد منها، ثم فتنة كلما قيل انقطعت تمادت حتي لا يبقي بيت الا دخلته و سلم الا صكته حتي يخرج رجل من عترتي، الفتنة الرابعة ثمانية عشر عاما.
رسول اكرم (ص) فرمود: بزودي پس از من فتنه ها باشد از آن جمله است فتنه بيرون كردن از وطن كه در آن فتنه فرار و زدن باشد سپس بعد از آن فتنه هايي باشد سخت تر از آن پس از آن فتنه هر چقدر گويند فتنه قطع شد امتداد پيدا كند تا آنجا كه هيچ خانه اي باقي نماند جز آنكه فتنه داخل آن گردد و هيچ سلامتي باقي نباشد جز آنكه آنرا مي شكند تا آنكه مردي از عترت من خروج كند. و فتنه چهارم هجده سال طول كشد.
(عن الزام الناصب ص 602 و يوم الخلاص ص 602):
قال اميرالمؤمنين (ع): سيحيط بالزوراء - بغداد - علج من بني قنطوراء، باشرار قد سلبت الرحمة من قلوبهم، فيذبحون الأبناء و يستحلون النساء... ويل للزوراء من بني قنطورا، لكأني اشاهد دماء الفرج بدماء اصحاب السروج؟ و تحرق نارهم
[ صفحه 576]
الشام فواها لحلب من حصارهم... و يهدمون حصون الشامات و لا يبقي الا دمشق و نواحيها، و تراق الدماء بمشارفها و اعاليها... ثم يدخلون بعلبك بالامان، و تحل البلايا في انحاء لبنان. فكم من قتيل في الفقر، و كم من اسير ذليل بجانب النهر!!! فهناك تسمع الأعوال و تصحب الأهوال... فاذا اتاهم الحين الأوجر، و ثب عليهم العدو الأقطر، و هو رابع العلوج المنقر... فيسوقهم سوق الهجان و ينكص شياطينهم في ارض كنعان - فلسطين و يقتل جيوشهم العصف و يحل بجمعهم التلف.
اميرالمؤمنين (ع) فرمود: بزودي كافري از بني قنطورا بوسيله اشراري كه ترحم از قلبهايشان سلب شده زورا- بغداد - را احاطه مي كند كه فرزندان را ذبح مي كنند و به زنان تجاوز مي نمايد... واي بر بغداد از بني قنطورا گوئي مي بينم خونهاي فرجها بعوض خونهاي زين سواران و آتش آنها شام را مي سوزاند واي بر حلب از محاصره آنها و قلعه هاي شامات را ويران كنند و شهري باقي نماند بجز دمشق و نواحي آن و خونها در قسمت هاي بالاي آن ريخته شود. سپس داخل بعلبك شوند با امان دادن (به مردم) و انواع بلا و گرفتاري به اطراف لبنان رسد اي بسا كشته كه در بيابان خشك افتاده و چه بسا اسير ذليلي كه در طرف نهر باشد در آنجا فريادها شنيده شود و ترسها همراه باشد. و چون جوان نيزه زن مخوف به آنها رسد، دشمن خشمگين جفاكار بر آنها حمله كند و او چهارمين كافر است و آنان را مانند چارپايان پاي بسته حركت مي دهند شيطان هاي خود را به زمين كنعان - فلسطين - برگردانند و سپاهيان آنها را مانند گردباد مي كشند و تلف و نابودي به آنها حمله ور شود.
(يوم الخلاص ص 604):
روي عن الصادق (ع): كيف حال الأشخاص الذين يباشرون الكفار، و يتود دونهم و يجالسونهم و يتكلمون بلغاتهم و يكثرون سوادهم و يكونون سببا لازدياد شوكتهم!!! ثم قال: ومن اظلم ممن منع مساجد الله ان يذكر فيها اسمه و سعي في خرابها (بقره: 114).
از حضرت امام صادق (ع) روايت شده فرمود: چگونه خواهد بود حال اشخاصي كه با كافران معاشرت و آنها را دوست بدارند و با آنها همنشيني كنند و به لغت و زبان آنها سخن گويند و به جمعيت آنها فزوني بخشند و سبب زياد شدن شوكت و جلال
[ صفحه 577]
آنها گردند!!! سپس اين آيه شريفه را تلاوت فرمود: «و چه كسي ظالمتر باشد از آنكس مانع ذكر خدا در مساجد شود و تلاش در ويراني آنها كند».
(اخرجه الحاكم في مستدركه و عقدالدرر ص 253):
عن معاذ بن جبل (رض) قال: قال رسول الله (ص): عمران بيت المقدس خراب يثرب و خراب يثرب خرج الملحمة و خروج الملحمة فتح القسطنطينية، و فتح القسطنطينيه خروج الدجال ثم ضرب يده علي فخذه الذي حذاه او منكبه، ثم قال: ان هذا الحق، كما انك هاهنا او كما انك قاعد يعني معاذا.
بنقل از معاذبن جبل گفت: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: آبادي بيت المقدس ويراني مدينه است و ويراني مدينه خروج و بيرون آمدن جنگ بزرگ است و خروج جنگ بزرگ گشوده شدن قسطنطينيه و گشوده شدن آن خروج دجال است سپس دست مبارك را به زانوي كسي كه در كنارش بود يا بر شانه او زد آنگاه فرمود: اين موضوع حق است همچنانكه تو در اينجا هستي يا همچنانكه نشسته اي كه مخاطب معاذ بود.
(اخرجه نعيم بن حماد في الفتن و عقدالدرر ص 334):
عن عبدالله ابن عمرو، قال: ليأتين علي الناس زمان يتمني فيه المؤمن لو انه في فلك مشحون هو و اهله، يموج في البحر من شدة ما في الارض من البلاء.
عبدالله بن عمرو گفت: البته زماني به مردم فرا مي رسد كه مؤمن در آن آرزو مي كند كه اي كاش او و كسانش در كشتي مي نشستند و تسليم امواج دريا شود بترس بلاي شديد و سختي كه در خشكي وجود دارد.
(عقدالدرر ص 336):
عن ابي هريرة قال: قال رسول الله (ص): و الذي نفسي بيده لا تذهب الدنيا حتي يمر الرجل علي القبر فيتمرع عليه و يقول: يا ليتني كنت مكان صاحب هذا القبر و ليس به الدين، الا البلاء.
ابوهريره گويد: رسول خدا (ص) فرمود: قسم به آنكس كه جانم بدست قدرت او است دنيا نمي رود تا آنكه مرد بر قبر مي گذرد و خود را بخاك قبر بمالد و گويد: اي كاش من بجاي صاحب اين قبر مي بودم و جز بلاء چيزي او را به اين كار وادار نكند.
[ صفحه 578]
(اخرجه الحاكم في مستدركه و عقدالدرر ص 338):
عن حذيقة بن اليمان (رض) قال: قال رسول الله (ص): يدرس الاسلام كما يدرس و شي الثوب حتي لا يدري ما صيام و لا صدقة و لا نسك و يسري علي كتاب الله في ليلة فلا يبقي في الارض منه آية و تبقي طوائف من الناس، الشيخ الكبير و العجوز الكبيرة يقولون ادركنا آباءنا علي هذه الكلمة: لا اله الا الله فنحن نقولها قال صلة بن زفر لحذيفة: فما تغني عنهم لا اله الا الله و هم لا يدرون ما صيام و لا صدقة و لا نسك؟ فاعرض عنه حذيفة فرددها عليه ثلاثا كل ذلك يعرض عنه حذيفة ثم اقبل عليه في الثالثة فقال: يا صلة، تبخيهم من النار، تنجيهم من النار.
بنقل از حذيفة بن اليمان (رض) گفت: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: اسلام كهنه مي شود مانند كهنه شدن مانند كهنه شدن پارچه تا آنجا كه دانسته نشود روزه و صدقه و عبادت ها چيست و در يك شب قرآن كريم (كوچك شمره شود) و در زمين آيه اي از آن باقي نماند و طائفه هايي از مردم: پيرمردان و پيرزنان گويند: ما پدران ما را ديده ايم كه كلمة «لا اله الا الله» مي گفتند و ما نيز آنرا مي گوئيم. صلة بن زفر به حذيفه گفت: پس لااله الا الله آنها را بي نياز نمي كند در حالي كه ندانند روزه و صدقه و عبادتها چيست؟ حذيفه از صله اعراض كرد صله گفتار خود را تكرار نمود و حذيفه اعراض ورزيد تا سه بار در بار سوم حذيفه (رض) فرمود: اي صله آنها را از آتش نجات مي دهد. آنها را از آتش نجات مي دهد.
(بحار ج 52 ص 191):
قال رسول الله (ص): سيأتي زمان علي امتي لا يبقي من القران الا رسمه، و لا من الاسلام الا اسمه، يسمون به و هم ابعد الناس منه، مساجدهم عامرة، و هي خراب من الهدي فقهاء ذلك الزمان شر فقهاء تحت ظل السماء، منهم خرجت الفتنة و اليهم تعود.
رسول اكرم (ص) فرمود: زماني بر امتم رخ دهد كه از قرآن كريم تنها رسم خط آن. و از اسلام فقط اسم آن باقي ماند كه از آن تنها نام ببرند و مسلمانان دورترين مردم از اسلام باشند مسجدهايشان بظاهر آباد و معمور دلي از هدايت و حقيقت ويران باشد فقيهان آن زمان بدترين فقيهان در زير آسمان باشند كه فتنه از آنها خارج شود و بسوي آنها برگردد.
[ صفحه 579]