کد مطلب:296284
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:213
ابتكار پيامبر در معرفي اهل بيت
فراوان ديده مي شود كه در طول تاريخ مطالب حقي دستخوش تحريف و دستمايه ي افرادي باطل و سودجو قرار گرفته و از حقيقت معناي خود انحراف يافته است.
واژه مقدس «رب پروردگار» دستاويز مستكبراني قرار گرفته كه فرعون وار كوس اَنَا رَبُّكُمُ الْاَعْلي [1] زدند؛ واژه ي «نبي پيامبر» دستمايه ي پيامبراني دروغين و مدعياني ناحق شد؛ واژه ي «خليفه» و «رهبر» نيز در تاريخ اسلام از اين سوء استفاده مستثني نبود و به نام خلافت پيامبر و رهبري امت اسلام چه بلاها كه دامان امت اسلامي را نگرفت و چه ضربه هاي جانكاه بر پيكر اسلام و مسلمانان وارد نيامده و آنان را تا ظهور دولت حق دچار پراكندگي و اختلافات دروني و برادركشي و هزاران مشكل ديگر نكرد!
از جمله آنكه حديث شريف اَلْخُلَفاءُ بَعْدي اِثْناعَشَرَ كه
به حق جز بر امامان دوازده گانه ي شيعه منطبق نيست بر خليفگاني منطبق گشت كه از اسلام جز نامي نداشتند... [2] .
البته در هر زماني براي پيشگيري از اين نوع تحريفات و انحرافات، اقداماتي از سوي صاحبان اصلي دين به عمل آمده است كه كار تحريف را دشوار نموده و راه را بر تحريفگران مسدود كرده است جز آنكه بر اساس قانون كلي
متاع كفر و دين بي مشتري نيست
گروهي اين، گروهي آن پسندند
بالاخره جاهلان و بي خبراني نه چندان اندك فريب خورده و تحت تاثير قرار گرفته اند.
پيامبر اكرم صلي اللَّه عليه و اله و سلم از نخستين روزي كه دعوت خود را در ميان خويشان نزديك خود آشكار نمود تا واپسين روز عمر شريف خويش به هر مناسبتي و در هر مجلس و انجمني با تصريح و كنايه و به هر طريق ممكن ديگر جانشينان خود را به مسلمانان معرفي مي نمود. نصوصي كه از پيامبر گرامي اسلام صلي اللَّه عليه و اله و سلم درباره ي فضائل و اشاره به خلافت اهل بيت عليهم السلام در كتابهاي شيعه و اهل سنت وجود دارد در مجموع بيش از ساير احاديثي است كه درباره ي تك تك موضوعات و ديگر مسائل اسلامي به جاي مانده است. حديث وصايت، حديث اخوت، حديث ولايت، حديث طير، حديث رايت، حديث منزلت،
حديث سفينه، حديث ثقلين و ده ها و صدها نص و تصريح كنايه از آن بزرگوار در تعيين اوصيا و جانشينان حضرتش در اختيار مسلمانان قرار دارد.
همه ي اين احاديث كه كتب مخالفان سرشار از آنهاست حجت قطعي بر حقايت امامان شيعه است، صرف نظر دلايل عقلي و نقلي فراوان كه بر تاييد اين مطلب مي افزايد.
از جمله ي اين نصوص، احاديثي است كه پيامبر گرامي صلي اللَّه عليه و اله و سلم «اهل بيت» خويش را به عنوان جانشينان خود و رهبران امت اسلامي معرفي نموده است. اما از آنجا كه امكان داشت واژه «اهل بيت» خويش را به عنوان جانشينان خود و رهبران امت اسلامي معرفي نموده است.
اما از آنجا كه امكان داشت واژه «اهل بيت» دستخوش تحريف قرار گيرد و امت اسلام در تعيين مصداق آنها دچار اختلاف گردند، حتي همسر پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و سلم خود را مصداق «اهل بيت» بدانند، آن حضرت دست به دو ابتكار شگفت زد:
نخست آنكه در بسياري از بيانات خود نامهاي آنان را يكايكا برد و آنان را به نام و نشان معرفي فرمود، حتي بامدادان به وقت نماز صبح به در خانه ي علي و زهرا عليهماالسلام مي رفت و آن خانواده را خطاب به «اهل بيت» نموده و به نماز دعوت مي كرد.
ابتكار ديگر همين كار بديعي است كه در طي حديث كساء به آن اشاره شده و جاي هيچ شبهه اي باقي نگذارده و براي هميشه خط بطلان بر روي توجيهات كساني كشيده كه
خواستند خود يا ديگران را از اهل بيت و در نتيجه زمامداران امت قلمداد كنند.
البته بايد دانست كه مصداق اوليه ي اهل بيت همان پنج تن آل عبا هستند، ولي نه امام معصوم ديگر از اولاد امام حسين عليه السلام بنابر وحدت ملاك، يعني عصمت و طهارت، و نيز بر اساس معرفي رسول خدا صلي اللَّه عليه و اله و سلم و معرفي همين افراد اهل بيت، جزء اهل بيت محسوبند و جانشينان حقيقي رسول خدا صلي اللَّه عليه و اله و سلم مي باشند.
[1] سوره ي نازعات: 24.
[2] براي تفصيل منتخب الاثر:23-14.