کد مطلب:296285 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:254

فلسفه ي خواندن حديث كساء


چنانكه در صفحات گذشته در متن حديث كساء خوانديد، علي عليه السلام از پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و سلم مي پرسد كه نزد خداوند چه فضيلتي براي جمع شدن ما در زير اين عبا هست؟ حضرت مي فرمايد: «سوگند به خدايي كه مرا حقا به پيامبري برانگيخته و به رسالت همراز خود ساخته است، خبر اين داستان ما در محفلي از محافل اهل زمين كه جمعي از شيعيان و دوستان ما در آن شركت دارند ياد نمي شود جز آنكه رحمت الهي بر آنان فرود مي آيد و فرشتگان آنان را در ميان مي گيرند و تا هنگام پراكنده شدن براي آنان آمرزش مي طلبند.» و علي عليه السلام مي گويد: در اين صورت به خداوند، پروردگار كعبه سوگند كه ما و شيعيمانمان رستگار شديم. رسول خدا صلي اللَّه عليه و آله و سلم با ذكر سوگند


سابق ادامه مي دهند كه: «در هر محفلي از محافل شيعيان ما اين حديث خوانده شود غمها و اندوههاي آنان زدوده مي شود و خداوند حاجت آنان را برمي آورد...»

بر اساس آثار فوق است كه شيعيان به رسم ديرينه مجلسي تشكيل مي دهند و در جمع مومنان اين حديث را مي خوانند و بدين وسيله به خداي متعال تقرب جسته و حوايج خود را مي طلبند. ولي بايد دانست كه فايده ي خواندن اين حديث در جمع صاحبدلان تنها رسيدن به ثواب و برآورده شدن حاجات نيست، بلكه اين حديث پيامي دارد كه بايد متذكر آن گردند:

اين حديث چنانكه گفتيم يكي از بزرگترين دلايل بر عصمت و پاكي خاندان نبوت و از آشكارترين براهين بر اثبات امامت آنهاست، و اين پيامي سياسي براي امت اسلامي است و حجتي قاطع براي كساني است كه در خط اهل بيت عليهم السلام حركت مي كنند.

و نيز طنين انداز پيامي اخلاقي- اجتماعي در گوش جهانيان است و هشدار به كساني كه شيفته ي زندگاني پرزرق و برق و بي محتواي دنيا هستند، كه ببينند خانداني كه در همه ي زمين و آسمان نظيري براي آنان يافت نمي شود بلكه آسمانها و زمين و همه ي آفريدگان به طفيل وجود آنان به وجود آمده اند چگونه همگي در زير يك عبا جاي مي گيرند و همه در گليمي مي خبسند در حالي كه دو پادشاه در اقليمي نمي گنجند،


و به وضوح اعلام مي دارد كه سعادت بشر در چيزي است نه آنچه اهل دنيا مي جويند.

خانداني كه متشكل از پيامبري است كه همه ي كليدهاي بهشت در اختيار او و ملك و ملكوت به فرمان اوست ولي از گرسنگي سنگ بر شكم مي بندد و هيچ گاه سه روز متوالي سير نمي ماند، و علي وصي او كه مي تواند از مغز بهترين گندم و شيره ي عسل مصفي تغذيه كند نان خشك جوين را در كيسه ي سر به مهر مي نهد تا فرزندانش از سر دلسوزي آن را به روغني نيالايند و خود با سر زانو آن را شكسته و با آن يا سركه يا نمك نوش مي كند تا اگر در دورترين نقاط مملكت اسلامي تحت فرمان او گرسنه اي از گرسنگي رنج مي كشد دلخوش باشد كه امير او نيز همسطح او زندگي مي كند و با شكم سير سر بر بالين نمي نهد، و فاطمه ي او كه ملكه ي اسلام آن روز تا پايان جهان است به ساده ترين زندگي بسنده نموده، با دست خويش آسيا مي گرداند و از دسترنج خويش نان تهيه مي كند، و حسن او در طول عمر خود چندين بار اموال خود را در راه خدا با مستمندان تقسيم مي كند، و حسين او علاوه بر بخششهاي فوق العاده، جان در كف مي نهد و در راه احياي آيين الهي و نجات ستمديدگان، خون قلب خويش را نثار مي كند و همه ي هستي و دارايي خود را يكجا در ميان عشق خدا مي بازد.


آري، شيعيان آگاه و صاحبدل، تنها به خواندن حديث كساء بسنده نمي كنند و آن را چون ذكر و وردي لقلقه ي زبان نمي سازند زيرا اين حديث، دعا نيست كه صرفا خوانده شود و احيانا توجهي هم به معناي آن بشود؛ بلكه در متن آن مي انديشند و با زمزمه كردن آن متذكر حقانيت اهل بيت پيامبر صلي اللَّه عليه و آله و سلم در مساله خلافت و امامت مي شوند و از فداكاريها، ايثارها كرامتها و سيره ي مرضيه ي امامان خود ياد مي كنند و چگونه زيستن را مي آموزند و در نتيجه مسيري صحيح را براي زندگاني آينده ي خويش ترسيم مي نمايند.

بي شك با چنين بهره وري از حديث كساء، خود را در معرض نسيم رحمت الهي قرار مي دهند و فرشتگان آسمان بر آنان فرود مي آيند، به اذن خداوند حوايج آنان را برمي آورند، اندوه آنان را مي زدايند، و آنان را با دلي شاد و اميدوار به فضل الهي از آن مجلس روانه مي سازند.