کد مطلب:296287 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:253

سند حديث كساء


در باب اسناد و روايان حديث كساء منقول از ام سلمه- رضي اللَّه عنها- در ضمن نقل روايات آنها سخن رفته است، اما روايتي كه اين متن را از حضرت زهرا عليهماالسلام نقل مي كند يك روايت بيش نيست و سند آن از مرحوم علامه ي متتبع سيد هاشم بحراني رحمه اللَّه متصلا به شيخ كليني رحمه اللَّه مي رسد، بدين شرح:

سيد هاشم بحراني از سيد ما جد بحراني، از حسن بن زين الدين شهيد ثاني، از مقدس اردبيلي، از علي بن عبدالعالي كركي، از علي بن هلال جزايري، از احمد بن فهد حلي، از علي بن خازن حائري، از علي بن محمد مكي شهيد اول، از پدرش شهيد اول، از فخر المحققين فرزند علامه ي حلي، از پدرش علامه ي حلي، از محقق


حلّي، از ابن نما حلّي، از ابن ادريس حلّي، از ابن حمزه ي طوسي صاحب كتاب ثاقب المناقب، از ابن شهرآشوب، از طبرسي صاحب كتاب احتجاج، از حسن بن محمد فرزند شيخ طوسي، از پدرش شيخ طوسي، از شيخ مفيد، از ابن قولويه قمي، از شيخ كليني، از علي بن ابراهيم، از پدرش ابراهيم بن هاشم، از احمد بن محمد بن ابي نصر بزنطي، از قاسم بن يحيي جلاء كوفي، از ابوبصير، از ابان بن تغلب، از جابر بن يزيد جعفي، از جابر بن عبداللَّه انصاري، از حضرت فاطمه ي زهرا عليهماالسلام. [1] .

چنانكه ملاحظه مي شود در سند اين حديث قاسم بن يحيي جلاء كوفي است كه نامي از وي در كتب رجالي ديده نمي شود و بدين جهت مجهول است. از طرف ديگر اين خبر، خبر واحد است و با روايات فراوان ديگر نيز در ذكر محل حادثه معارض است.

علامه ي معاصر حاج سيد مرتضي عسكري-دام اللَّه ظله- مي فرمايد: اين روايت واحده با روايات گذشته از نظر سند و متن برابري نمي كند. [2] .

آنچه اشكال را برطرف مي سازد و ما را در نقل حديث


مجاز مي نمايد آن است كه:

الف- گرچه قاسم بن يحيي جلاء كوفي مجهول است ولي سند روايت صحيح است: زيرا از كليني تا ابن ابي نصر بزنطي صحيح است، و ابن ابي نصر از اصحاب اجماع است كه طائفه ي اماميه احاديث منقول آنها را صحيح مي دانند علي رغم آنكه راويان واسطه ي ميان آنان و امام را نشناسند، زيرا اصحاب اجماع قطعا از غير مويق نقل نمي كنند، حتي مراسيل اصحاب اجماع در حكم مسانيد است، يعني اگر اصحاب اجماع نامي هم از راويان واسطه نبرند سخن خودشان سند است و احاديثشان پذيرفته است.

ناگفته نماند كه سيد شهاب الدين حسيني تبريزي كه از معاصران مرحوم حاج شيخ آقا بزرگ تهراني و ساكن قم بوده است جزوه اي به زبان فارسي در بيان سند حديث كساء نوشته كه در سال 1356 ق چاپ شده است. [3] .

ب- اين متن را غير از صاحب عوالم برخي از علماي شيعه نقل نموده و بر آن تكيه كرده اند مانند: 1) حسن بن محمد ديلمي (قرن هشتم) مولف كتاب ارشاد القلوب در كتاب غرر الاخبار و درر الآثار في مناقب الاخيار.

2) فخرالدين طريحي (م 1078 ق) صاحب كتاب مجمع


البحرين در كتاب المنتخب ص 186. 3) شيخ علي بن نقي احسائي در كتاب نهج المحجة في فضائل الائمة. [4] .

4) محمد جواد رازي مازنداني در كتاب نور الآفاق.

البته روشن است كه نقل اين بزرگان بر طريق روايت نمي افزايد و آن را از خبر واحد بودن بيرون نمي كند ولي مي توان گفت كه عمل آنها موجب جبران ضعف سند و وحدت آن است با آنكه گفتيم سند ضعيف نيست بلكه صحيح است.

ج- اصل اختلاف مضمون اين خبر با روايات گذشته تنها در محل حادثه است و برخي از فقرات اضافه كه جنبه ي تكميلي دارد نه تعارضي؛ ولي در اصل پيام حديث كه نزول آيه ي تطهير در شأن خمسه ي طيبه است با ساير روايات اتفاق دارد، و همين كافي است.

د- از اينها گذشته، چنانكه گفتيم حديث كساء دعا نيست كه بخواهيم روي يكايك الفاظ آن تكيه كنيم، بلكه منظور از خواندن حديث كساء در جمع دوستان و شيعيان اهل بيت، بازگو كردن آن و بيان نزول آيه ي تطهير در شان آن بزرگواران و تحقيق در تعيين اشخاص اهل بيت و ذكر فضيلت آنان است، از اين رو الزامي نيست كه حتما همين متن خوانده و بازگو شود، بلكه به يقين مي توان رواياتي را كه از كتب شيعه و اهل سنت


درباره ي حديث كساء در اين تحقيق نقل شده براي جمع خواند و نتيجه ي مطلوب را گرفت. زيرا آنچه آثار گذشته را در پي دارد و موجب رضاي حضرت حق و برآورده شدن حاجات و رفع هموم و غموم مي شود ذكر فضائل اهل بيت است به ويژه اين فضيلت؛ نه صرف بازخواني الفاظ روايتي خاص.


[1] فاطمةالزهراء بهجة قلب المصطفي: 293-292 به نقل از ملحقات احقاق الحق 2: 554 و آن به نقل از عوامل العلوم، علامه شيخ عبداللَّه بحراني (11: 642-638).

[2] حديث الكساء في كتب مدرسة الخلفاء و مدرسة اهل البيت عليهم السلام بخش دوم، ص 15.

[3] الذريعة 2: 378.

[4] به نقل شيخ آقا بزرگ تهراني در الذريعة 24: 424.