کد مطلب:304367 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:349

شکر
وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلی ما اَلْهَمَ. شكر و سپاس ْ او را بر اندیشه نیكویی كه در دل نگاشت. راغب در تعریف شكر آورده است: اَلشُكّرُ: تَصَوُّرُ النِّعْمَةِ وَ اِظْهارُها، وَ یُضادُّهُ الْكُفْر، وَهُوَ نِسْیانُ النِّعْمَةِ. شكر، عبارت است از شناخت نعمت و ابراز آن به زبان و به كارگیری آن در منظور و مقصود صاحب نعمت (مُنْعِم)، و مقابل آن، كُفر و كفران است كه عبارت است از نشناختن نعمت و از یاد بردن آن. او همچنین در مراتب شكر گوید: اَلشُّكْرُ ثَلاثَةُ اَضْرُبٍ: شُكْرُ الْقَلبِ، وَهُوَ تَصوُّرُ النِّعْمةِ؛ وَشُكْرُ اللِّسانِ، وَهُوَ الثَّناءُ عَلَیْ الْمُنعِمِ؛ وَشُكْرُ سائِرِ الْجَوارِحِ، وَ هُوَ مُكافاةُ النِّعْمَةِ بِقَدْرِ اسْتِحْقاقِهِ. شكر، سه گونه است: شكر قلبی كه تصویر نعمت در ذهن و دل است (یادآوری نعمت و نعمت دهنده)؛ شكر زبانی كه ستایش مُنعِم (دهنده نعمت) است؛ شكر اعضا و جوارح كه عكس العمل مناسب و بایسته است در قبال نعمت در حدّ و مرتبه ای كه شایسته آن است.

حاصل سخن راغب این است كه شاكر و سپاسگزار، اوّلاً، نعمت را در ضمیر و ذهن خود تصوّر كند و درباره آن بیندیشد. ثانیاً، تصوّر خود را آشكار نماید و با زبان، منعم را سپاس گوید. ثالثاً، با جوارح خود از احسان و نیكی منعم به گونه ای مناسب، قدرشناسی كند و نعمت را در جهت مقصود و هدف منعم به كار گیرد. به تعبیر دقیق، حُسن مجاورت نعمت را رعایت كند. امام صادق(ع) فرمود:

اَحْسِنُوا جِوارَ النِّعَمِ، قال: الشُّكرُ لِمَنْ اَنْعَمَ بِها وَ اَداءُ حُقُوقِها. [1] حسن مجاورت نعمت را رعایت كنید (برخورد مناسب و شایسته با نعمتهای الهی داشته باشید). [سپس] فرمود: شكرگزار مُنعِم باشید و حقوق نعمتها را ادا نمایید.

علّامه طباطبایی، در تعریف شكر می گوید: «حقیقت شكر، اظهار نعمت و ابراز آن است؛ همچنان كه كفر نعمت، عبارت است از مخفی كردن و مستور داشتن آن و مقصود از اظهار نعمت، به كارگیری صحیح و مناسب آن است در مراد و هدفی كه دهنده نعمت (منعم) درنظر گرفته است؛ و نیز یاد منعم است در زبان كه همان ثنا و تحسین اوست و اینكه ضمیر و ذهن، هیچ گاه او را فراموش نكند. بر این اساس، شكر خدای تعالی در برابر هر یك از نعمتها این است كه به هنگام برخورد با آن، نعمت و منعم را فراموش نكند و نعمت را در مقصود و مراد منعِم به كار گیرد و آنگاه با استدلال به آیه مباركه 34 ابراهیم(ع) كه فرمود: «وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَألتُمُوهُ وَ اِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لاتُحْصُوها اِنَّ الْاِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ و از هرچه از او خواستید، به شما عطا كرد، و اگر نعمت خدا را شماره كنید، نمی توانید آن را به شمار درآورید. قطعاً انسان، ستم پیشه ناسپاس است»، گوید: هدف عالی از نعمتهای الهی این است كه بهره بردن از آنها در حوزه بندگی او باشد». [2] .

آری! شكر و سپاس خداوند در برخورد با نعمتها این است كه آدمی، آن نعمت را در جهت بندگی و فرمانبرداری خداوند به كار گیرد و ربوبیّت الهی را به یاد آورد (آن نعمت را جلوه ای از ربوبیّت الهی بداند). بنابراین، شكر نعمت آن است كه شاكر و سپاسگزار، قبل از هر چیز نعمت و منعم را بشناسد؛ چرا كه مجهولِ مطلق، هیچ گاه مورد توجّه ذهن و دل آدمی قرار نمی گیرد: «اَلْمَجْهوُلُ الْمُطْلَقُ لا یُخْبَرُ عَنْه».

بدیهی است كه معرفت و بصیرت به نعمت و هدف كاربردی آن و منعم و احسان او دربرخورد هر چه نیكوتر و مناسب تر با به كارگیری از نعمت در جهت خواست و اراده منعم، مهمترین عامل شكرگزاری خواهد بود؛ و نداشتن آگاهی از نعمت و منعم و به عبارت دقیق تر، جهل به منعِم و نعمتهای او، زمینه استفاده ناصحیح از نعمت و خروج از حوزه بندگی منعم حقیقی را فراهم می آورد و سرانجام به سوی كفران نعمت و بهره وری ناصحیح از آن، سوق می دهد. نمونه های فراوانی از ناسپاسی ها در زندگی انسانها رخ داده كه موجبات تباهی و هلاكت آنان را فراهم آورده است. خداوند در قرآن كریم می فرماید:

«وَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً قَرْیَةً كانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً یَاْتِیَها رِزْقُها رَغَدَاً مِنْ كُلِّ مَكانٍ فَكَفَرَتْ بِاَنْعُمِ اللَّهِ فَاَذاقَهَا اللَّهُ لِباسَ الْجُوعِ وَالْخَوفِ بِما كانُوا یَصْنَعُونَ. وَ لَقَدْ جاءَهُمْ رَسُولٌ مِنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَاَخَذَهُمُ الْعَذابُ وَ هُمْ ظالِموُنَ. [3] و خدا شهری را مثل زده است كه امن و امان بود و روزی اش از هر سو فراوان می رسید. پس [ساكنانش] نعمتهای خدا را ناسپاسی كردند و خدا هم به سزای آنچه انجام می دادند، طعم گرسنگی و هراس را به مردم آن چشانید. به یقین، فرستاده ای از خودشان برایشان آمد؛ امّا او را تكذیب كردند. پس در حالی كه ظالم بودند، آنان را عذاب فرو گرفت».

همچنین در قرآن كریم آمده است:

«اَلَمْ تَرَ اِلَی الَّذِینَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْراً وَ اَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دارَالْبَوارِ. جَهَنَّمَ یَصْلَوْنَها وَ بِئْسَ الْقَرارُ. [4] آیا به كسانی كه شكر نعمت خدا را به كفر تبدیل كردند و قوم خود را به سرای هلاكت درآوردند، ننگریستی؟ [در آن سرای هلاكت كه] جهنّم است [و] در آن وارد می شوند، و چه بد قرارگاهی است».

بدین روی، قرآن كریم كه خود، كتاب ذِكر و ذِكری و یادآوری است، یاد آوردن نعمت را یكی از آموزه های راقی و اكید خود قرار داده است و این تأكید، جز برای رهایی انسان از سرانجام نكبت بارِ نعمت ناشناسی ها نیست. «اُذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْكُمْ؛ نعمت خدا را بر خود به یاد آورید»؛ و این تعلیم در جای جای قرآن، موج می زند. در سوره ضحی، بعد از برشمردن نعمتها بر پیامبر اكرم(ص)، دستور یادآوری نعمتها را به آن حضرت می دهد: «وَ اَمّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ؛ [5] نعمت پروردگارت را بازگو كن». با تأمّل در این سوره و سوره انشراح، و نعمتهایی كه خداوند در زمان كودكی و یتیمی و ناداری به آن حضرت عطا فرمود و او را به نفیس ترین و گوهری ترین نعمت (نبوت) مفتخر كرد و آنگاه، یادآوری نعمتهای الهی و دستگیری از سائل و یتیم را به او تذكّر داد، روشن می شود كه خداوند، در این یادآوری به همه مراتب شكر اشاره نموده است؛ بدین معنا كه اوّلاً، یاد و خاطره نعمتهای مادی و معنوی را در ذهن و ضمیر خویش زنده بدارد و همراه با این یادها و خاطره ها، پیوسته به یاد منعم و احسان او باشد و خود را در آغوش پر مِهر ربوبیّت الهی بداند. ثانیاً، با زبان تكریم و تعظیم به یادآوری نعمتها بپردازد و احتشام و اِحسان و لطف دل انگیز و دل پذیر خدا را به خود و دیگران یادآوری كند. ثالثاً، در عمل به تلافی و جبران الطاف پروردگار خویش اقدام كند؛ یعنی یتیمانِ دل شكسته را در آغوش پرمحبّت خویش گیرد و بینوایان بی پناه را به پناهگاهی اَمن، و گمراهان وامانده در بیابان حیرت را به صراط مستقیم، رهنمون گردد:

فَاَمَّا الْیَتِیمَ فَلا تَقْهَرْ. وَاَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ. وَ اَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ. پس با یتیم تندی مكن! و (مستمند) خواهنده را از خود مران.

هر دو احتمالی كه درباره «ما اَنْعَمَ» داده شد، در «ما اَلْهَمَ» نیز جاری است؛ بدین معنا كه اگر «ما» مصدری باشد، شكر و سپاس را در برابر الهام قرار دارد كه وصف فعلی خداوند است و در صورتی كه «ما» موصول باشد، در برابر نعمتهای معنوی خداوند خواهد بود كه بعد از این به پاره ای از آنها كه مورد نظر و توجّه فاطمه(س) در مقام شكرگزاری است، اشاره خواهد شد.


[1] مشكوة الأنوار، ص 30.

[2] الميزان، ج 4، ص 40.

[3] سوره نحل، آيه 113 - 112.

[4] سوره ابراهيم، آيه 29و28.

[5] سوره ضحي، آيه 11.