کد مطلب:332 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:396

مطهرات
148 ده چیز، نجاست را پاك می كند و آنها را مطهرات گویند: اول: آب.دوم: زمین. سوم:آفتاب. چهارم: استحاله. پنجم: انتقال. ششم: اسلام. هفتم: تبعیت. هشتم: برطرف شدن عین نجاست. نهم: استبراء حیوان نجاستخوار. دهم: غایب شدن مسلمان. و احكام اینها بطور تفصیل در مسایل آینده گفته می شود.



1- آب

149 آب با چهار شرط، چیز نجس را پاك می كند: اول: آنكه مطلق باشد. پس آب مضاف مانند گلاب و عرق بید، چیز نجس را پاك نمی كند. دوم: آنكه پاك باشد.سوم: آنكه وقتی چیز نجس را می شویند آب مضاف نشود و بو یا رنگ یا مزه نجاست هم نگیرد. چهارم: آنكه بعد از آب كشیدن چیز نجس، عین نجاست در آن نباشد. و پاك شدن چیز نجس با آب قلیل یعنی آب كمتر از كر، شرطهای دیگری هم دارد كه بعدا گفته می شود.



150 ظرف نجس را با آب قلیل باید سه مرتبه شست، بلكه در كر و جاری هم احتیاط سه مرتبه است، اگر چه ارجح در كر و جاری یك مرتبه است. ولی ظرفی كه سگ لیسیده یا از آن ظرف آب یا چیز روان دیگر خورده، باید اول با خاك پاك،خاك مال كرد و بعد بنابر احتیاط واجب دو مرتبه در كر یا جاری یا با آب قلیل شست. و همچنین ظرفی را كه آب دهان سگ در آن ریخته، بنابر احتیاط واجب بایدپیش از شستن خاك مال كرد.



151 اگر دهانه ظرفی كه سگ دهن زده، تنگ باشد و نشود آن را خاك مال كرد، چنانچه ممكن است باید كهنه به چوبی بپیچند و به توسط آن خاك را به آن ظرف بمالند، و در غیر این صورت پاك شدن ظرف اشكال دارد.



152 ظرفی را كه خوك از آن چیز روانی بخورد، با قلیل باید هفت مرتبه شست، و در كر و جاری نیز هفت مرتبه باید شست به احتیاط واجب، و لازم نیست آن را خاك مال كنند، اگر چه احتیاط مستحب آن است كه خاك مال شود. و نیز لیسیدن خوك ملحق است به آب خوردن آن، به احتیاط واجب.



153 اگر بخواهند ظرفی را كه به شراب نجس شده با آب قلیل آب بكشند، باید سه مرتبه بشویند، و بهتر است هفت مرتبه شسته شود.



154 كوزه ای كه از گل نجس ساخته شده و یا آب نجس در آن فرو رفته، اگر در آب كر یا جاری بگذارند، به هر جای آن كه آب برسد پاك می شود. و اگر بخواهند باطن آن هم پاك شود باید به قدری در آب كر یا جاری بماند كه آب به تمام آن فرو رود، و فرو رفتن رطوبت كافی نیست.



155 ظرف نجس را با آب قلیل، دو جور می شود آب كشید. یكی آنكه سه مرتبه پر كنند و خالی كنند، دیگر آن كه سه دفعه قدری آب در آن بریزند و در هر دفعه آب را طوری در آن بگردانند كه به جاهای نجس آن برسد و بیرون بریزند.



156 اگر ظرف بزرگی مثل پاتیل و خمره نجس شود، چنانچه سه مرتبه آن را از آب پر كنند و خالی كنند، پاك می شود. و همچنین است اگر سه مرتبه از بالا آب در آن بریزند، به طوری كه تمام اطراف آن را بگیرد و در هر دفعه آبی كه ته آن جمع می شود بیرون آورند، و احتیاط واجب آن است كه در هر دفعه ظرفی را كه با آن آبها را بیرون می آورند، آب بكشند.



157 اگر مس نجس و مانند آن را آب كنند و آب بكشند، ظاهرش پاك می شود.



158 تنوری كه به بول نجس شده است، اگر دو مرتبه از بالا آب در آن بریزند، به طوری كه تمام اطراف آن را بگیرد، پاك می شود. و در غیر بول اگربعد از برطرف شدن نجاست یك مرتبه به دستوری كه گفته شد، آب در آن بریزند، كافی است. و بهتر است كه گودالی ته آن بكنند تا آبها در آن جمع شود و بیرون بیاورند، بعد آن گودال را با خاك پاك پر كنند.



159 اگر چیز نجس را بعد از برطرف كردن عین نجاست، یك مرتبه در آب كر یا جاری فرو برند كه آب به تمام جاهای نجس آن برسد، پاك می شود. و احتیاط واجب آن است كه فرش و لباس و مانند اینها را طوری فشار یا حركت دهند كه آب داخل آن خارج شود.



160 اگر بخواهند چیزی را كه به بول نجس شده با آب قلیل آب بكشند،چنانچه یك مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود، در صورتی كه بول در آن چیز نمانده باشد، یك مرتبه دیگر كه آب روی آن بریزند پاك می شود. ولی در لباس و فرش و مانند اینها باید بعد از هر دفعه فشار دهند تا غساله آن بیرون آید. و غساله آبی است كه معمولا در وقت شستن و بعد از آن از چیزی كه شسته می شود خود به خود یا به وسیله فشار می ریزد.



161 اگر چیزی به بول پسر شیرخواری كه غذا خور نشده، و شیر خوك نخورده نجس شود، چنانچه یك مرتبه آب روی آن بریزند كه به تمام جاهای نجس آن برسد،پاك می شود. ولی احتیاط مستحب فرش و مانند اینها فشار لازم نیست.



162 اگر چیزی به غیر بول نجس شود چنانچه بعد از برطرف كردن نجاست یك مرتبه آب روی آن بریزند و از آن جدا شود، پاك می گردد. و نیز اگر در دفعه اولی كه آب روی آن می ریزند نجاست آن برطرف شود و بعد از برطرف شدن نجاست هم آب روی آن بیاید پاك می شود، ولی در هر صورت لباس و مانند آن را باید فشار دهند تا غساله آن بیرون آید.



163 اگر حصیر نجس را كه با نخ بافته شده، در آب كر یا جاری فرو برند،بعد از برطرف شدن عین نجاست، پاك می شود.



164 اگر ظاهر گندم و برنج و صابون و مانند اینها نجس شود، به فرو بردن در كر و جاری پاك می گردد. و اگر باطن آنها نجس شود، پاك نمی گردد.



165 اگر انسان شك كند كه آب نجس به باطن صابون رسیده یا نه، باطن آن پاك است.



166 اگر ظاهر برنج و گوشت یا چیزی مانند اینها نجس شده باشد، چنانچه آن را در ظرفی بگذارند و سه مرتبه آب روی آن بریزند و خالی كنند پاك می شود و ظرف آن هم پاك می گردد. ولی اگر بخواهد لباس یا چیزی را كه فشار لازم دارد، در ظرفی بگذارند و آب بكشند باید در هر مرتبه كه آب روی آن می ریزند، آن را فشار دهند و ظرف را كج كنند تا غساله ای كه در آن جمع شده بیرون بریزد.



167 لباس نجسی را كه به نیل و مانند آن رنگ شده، اگر در آب كر یا جاری فرو برند و آب پیش از آنكه به واسطه رنگ پارچه مضاف شود به تمام آن برسد، آن لباس پاك می شود. اگر چه موقع فشار دادن، آب مضاف یا رنگین از آن بیرون آید.



168 اگر لباسی را در كر یا جاری آب بكشند و بعد مثلا لجن آب در آن ببینند، چنانچه احتمال ندهند كه جلوگیری از رسیدن آب كرده، آن لباس پاك است.



169 اگر بعد از آب كشیدن لباس و مانند آن، خورده گل یا اشنان در آن دیده شود، در صورتی كه بداند كه خورده گل یا اشنان با آب شسته شده، پاك است. ولی اگر آب نجس به باطن گل یا اشنان رسیده باشد، ظاهر گل و اشنان پاك و باطن آنها نجس است.



170 هر چیز نجس تا عین نجاست را از آن برطرف نكنند، پاك نمی شود، ولی اگر بو یا رنگ نجاست در آن مانده باشد اشكال ندارد. پس اگر خون را از لباس برطرف كنند و لباس را آب بكشند و رنگ خون در آن بماند، پاك می باشد. اما چنانچه به واسطه بو یا رنگ یقین كنند یا احتمال دهند كه ذره های نجاست در آن چیز مانده،نجس است.



171 اگر نجاست بدن را در آب كر یا جاری برطرف كنند بدن پاك می شود و بیرون آمدن و دوباره در آب رفتن لازم نیست.



172 غذای نجسی كه لای دندانها مانده اگر آب در دهان بگردانند و به تمام غذای نجس برسد، پاك می شود.



173 اگر موی سر و صورت زیاد باشد و با آب قلیل آب بكشند، باید فشار دهند كه غساله آن جدا شود.



174 اگر جایی از بدن یا لباس را با آب قلیل آب بكشند، اطراف آن جا كه متصل به آن است و معمولا موقع آب كشیدن، آن جا نجس می شود، در صورتی كه آبی كه برای پاك شدن محل نجس می ریزند به آن اطراف جاری شود با پاك شدن جای نجس پاك می شود. و همچنین است اگر چیز پاكی را پهلوی چیز نجس بگذارند و روی هر دو آب بریزند. پس اگر برای آب كشیدن یك انگشت نجس، روی همه انگشتها آب بریزند و آب نجس به همه آنها برسد، بعد از پاك شدن انگشت نجس تمام انگشتها پاك می شود.



175 گوشت و دنبه ای كه نجس شده مثل چیزهای دیگر آب كشیده می شود. و همچنین است اگر بدن یا لباس، چربی كمی داشته باشد كه از رسیدن آب به آنها جلوگیری نكند.



176 اگر ظرف یا بدن نجس باشد و بعد به طوری چرب شود كه جلوگیری از رسیدن آب به آنها كند، چنانچه بخواهند ظرف و بدن را آب بكشند، باید چربی را برطرف كنند تا آب به آنها برسد.



177 چیز نجسی كه عین نجاست در آن نیست، اگر زیر شیری كه متصل به كر است یك دفعه بشویند، پاك می شود. و نیز اگر عین نجاست در آن باشد، چنانچه عین نجاست آن، زیر شیر یا به وسیله دیگر برطرف شود و آبی كه از آن چیز می ریزد بویا رنگ یا مزه نجاست به خود نگرفته باشد، با آب شیر پاك می گردد. اما اگر آبی كه از آن می ریزد بو یا رنگ یا مزه نجاست گرفته باشد، باید به قدری آب شیر روی آن بریزند تا در آبی كه از آن جدا می شود بو یا رنگ یا مزه نجاست نباشد.



178 اگر چیزی را آب بكشد و یقین كند پاك شده و بعد شك كند كه عین نجاست را از آن بر طرف كرده یا نه، چنانچه موقع آب كشیدن متوجه برطرف كردن عین نجاست بوده آن چیز پاك است، و اگر متوجه بر طرف كردن عین نجاست نبوده، بنابر احتیاط مستحب باید دوباره آن را آب بكشد.



179 زمینی كه آب روی آن جاری نمی شود اگر نجس شود با آب قلیل پاك نمی گردد. ولی زمینی كه روی آن شن یا ریگ باشد چون آبی كه روی آن می ریزند ازآن جدا شده و در شن و ریگ فرو می رود با آب قلیل پاك می شود، اما زیر ریگها نجس می ماند.



180 زمین سنگ فرش و آجر فرش و زمین سختی كه آب در آن فرو نمی رود، اگر نجس شود با آب قلیل پاك می گردد، ولی باید به قدری آب روی آن بریزند كه جاری شود. و چنانچه آبی كه روی آن ریخته اند از سوراخی بیرون رود همه زمین پاك می شود، و اگر بیرون نرود جایی كه آبها جمع می شود نجس می ماند، و برای پاك شدن آنجا باید گودالی بكنند كه آب در آن جمع شود، بعد آب را بیرون بیاورندو گودال را با خاك پاك پر كنند.



181 اگر ظاهر نمك سنگ و مانند آن نجس شود، با آب كمتر از كر هم پاك می شود.



182 اگر شكر آب شده نجس را قند بسازند و در آب كر یا جاری بگذارند، پاك نمی شود.



2- زمین

183 زمین با سه شرط، كف پا و ته كفش نجس را پاك می كند: اول: آنكه زمین پاك باشد. دوم: آنكه خشك باشد. سوم: آنكه اگر عین نجس مثل خون و بول، یا متنجس مثل گلی كه نجس شده در كف پا و ته كفش باشد، به واسطه راه رفتن یا مالیدن پا به زمین برطرف شود. و نیز زمین باید خاك یا سنگ یا آجر فرش و مانند اینها باشد، و با راه رفتن روی فرش و حصیر و سبزه، كف پا و ته كفش نجس پاك نمی شود. و اگر به واسطه غیر راه رفتن نجس شده باشد، پاك شدنش به واسطه راه رفتن اشكال دارد.



184 پاك شدن كف پا و ته كفش نجس، به واسطه راه رفتن روی آسفالت و روی زمینی كه با چوب فرش شده، محل اشكال است. بلكه پاك نشدن اقوی است.



185 برای پاك شدن كف پا و ته كفش، بهتر است پانزده قدم یا بیشتر راه بروند، اگر چه به كمتر از پانزده قدم یا مالیدن پا به زمین، نجاست برطرف شود.



186 لازم نیست كف پا و ته كفش نجس، تر باشد. بلكه اگر خشك هم باشد به راه رفتن پاك می شود.



187 بعد از آنكه كف پا و ته كفش نجس به راه رفتن پاك شد، مقداری از اطراف آن هم كه معمولا به گل آلوده می شود، اگر زمین یا خاك به آن اطراف برسد، پاك می گردد.



188 كسی كه با دست و زانو راه می رود، اگر كف دست یا زانوی او نجس شود، پاك شدن دست و زانوی او به وسیله راه رفتن، محل اشكال است. و همچنین است ته عصا و ته پای مصنوعی و نعل چهار پایان و چرخ اتومبیل و درشكه و مانند اینها.



189 اگر بعد از راه رفتن ذره های كوچكی از نجاست كه دیده نمی شود در كف پا یا ته كفش پا بماند، باید آن ذره ها را هم برطرف كرد، ولی باقی بودن بو و رنگ اشكال ندارد.



190 توی كفش و مقداری از كف پا كه به زمین نمی رسد به واسطه راه رفتن پاك نمی شود، و پاك شدن كف جوراب به واسطه راه رفتن، محل اشكال است. ولی اگر كف جوراب از پوست باشد، به وسیله راه رفتن پاك می شود.



3- آفتاب

191 آفتاب، زمین و ساختمان و چیزهایی كه مانند درب و پنجره در ساختمان به كار برده شده و همچنین میخی را كه به دیوار كوبیده اند و جزو ساختمان حساب می شود، با شش شرط پاك می كند: اول: آنكه چیز نجس به طوری تر باشد كه اگر چیز دیگری به آن برسد تر شود. پس اگر خشك باشد، باید به وسیله ای آن را تر كنند تا آفتاب خشك كند. دوم: آنكه اگر عین نجاست در آن چیز باشد، پیش از تابیدن آفتاب، آن را برطرف كنند. سوم: آنكه چیزی از تابیدن آفتاب جلوگیری نكند. پس اگر آفتاب از پشت پرده یا ابر و مانند اینها بتابد و چیز نجس را خشك كند، آن چیز پاك نمی شود. ولی اگر ابر به قدری نازك باشد كه از تابیدن آفتاب جلوگیری نكند، اشكال ندارد. چهارم: آنكه آفتاب به تنهایی چیز نجس را خشك كند. پس اگر مثلا چیز نجس به واسطه باد و آفتاب خشك شود، پاك نمی گردد، ولی اگر باد به قدری كم باشد، كه نگویند به خشك شدن چیز نجس كمك كرده، اشكال ندارد. پنجم: آنكه آفتاب مقداری از بنا و ساختمان را كه نجاست به آن فرو رفته، یك مرتبه خشك كند. پس اگر یك مرتبه بر زمین و ساختمان نجس بتابد، و روی آن را خشك كند و دفعه دیگر زیر آن را خشك نماید، فقط روی آن پاك می شود و زیر آن نجس می ماند. ششم: آنكه مابین روی زمین یا ساختمان كه آفتاب به آن می تابد، با داخل آن، هوا یا جسم پاك دیگری فاصله نباشد.



192 آفتاب حصیر نجس را پاك می كند، و همچنین درخت و گیاه به واسطه آفتاب پاك می شود.



193 اگر آفتاب به زمین نجس بتابد، بعد انسان شك كند كه زمین موقع تابیدن آفتاب تر بوده یا نه، یا تری آن به واسطه آفتاب خشك شده یا نه، آن زمین نجس است. و همچنین است اگر شك كند كه پیش از تابش آفتاب عین نجاست از آن برطرف شده یا نه، یا شك كند كه چیزی مانع تابش آفتاب بوده یا نه.



194 اگر آفتاب به یك طرف دیوار نجس بتابد، طرفی كه آفتاب به آن نتابیده پاك نمی شود، ولی اگر دیوار به قدری نازك باشد كه به واسطه تابش به یك طرف، طرف دیگرش هم خشك شود پاك می گردد.



4- استحاله

195 اگر جنس چیز نجس به طوری عوض شود كه به صورت چیز پاكی در آید، پاك می شود و می گویند استحاله شده است. مثل آن كه چوب نجس بسوزد و خاكستر گردد، یا سگ در نمكزار فرو رود و نمك شود. ولی اگر جنس آن عوض شود، مثل آن كه گندم نجس را آرد كنند یا نان بپزند، پاك نمی شود.



196 كوزه گلی و مانند آن، كه از گل نجس ساخته شده نجس است. و باید از ذغالی كه از چوب نجس درست شده اجتناب نمایند.



197 چیز نجسی كه معلوم نیست استحاله شده یا نه، نجس است.



198 اگر شراب به خودی خود یا به واسطه آنكه چیزی مثل سركه و نمك در آن ریخته اند سركه شود، پاك می گردد.



199 شرابی كه از انگور نجس درست كنند، به سركه شدن پاك نمی شود، بلكه اگر نجاستی هم از خارج به شراب برسد، احتیاط واجب آن است كه بعد از سركه شدن از آن اجتناب نمایند.



200 سركه ای كه از انگور و كشمش و خرمای نجس درست كنند نجس است.



201 اگر پوشال زیر انگور یا خرما داخل آنها باشد و سركه بریزند، ضرر ندارد. و نیز اگر پیش از آن كه خرما و كشمش و انگور سركه شود، خیار و بادمجان و مانند اینها در آن بریزند، اشكال ندارد.



5- كم شدن دو سوم آب انگور

202 آب انگوری كه جوش آمده، پیش از آنكه ثلثان شود، یعنی دو قسمت آن كم شود و یك قسمت آن بماند، نجس نیست ولی خوردن آن حرام است. ولی اگر ثابت شود كه مست كننده است، حرام و نجس می باشد و فقط به سركه شدن پاك و حلال می شود.



203 اگر مثلا در یك خوشه غوره یك دانه یا دو دانه انگور باشد،چنانچه به آبی كه از آن خوشه گرفته می شود آبغوره بگویند و اثری از شیرینی در آن نباشد و بجوشد، پاك و خوردن آن حلال است.



204 چیزی كه معلوم نیست غوره است یا انگور، اگر جوش بیاید، حرام نمی شود.



6- انتقال

205 اگر خون بدن انسان یا خون حیوانی كه خون جهنده دارد، یعنی حیوانی كه وقتی رگ آن را ببرند، خون از آن جستن می كند، به بدن حیوانی كه خون جهنده ندارد، برود و خون آن حیوان حساب شود پاك می گردد، و این را انتقال گویند. پس خونی كه زالو از انسان می مكد، چون خون زالو به آن گفته نمی شود و می گویند خون انسان است، نجس می باشد.



206 اگر كسی پشه ای را كه به بدنش نشسته بكشد و نداند خونی كه از پشه بیرون آمده از او مكیده یا از خود پشه می باشد، پاك است. و همچنین است اگربداند از او مكیده ولی جزو بدن پشه حساب شود. اما اگر فاصله بین مكیدن خون و كشتن پشه به قدری كم باشد كه بگویند خون انسان است، یا معلوم نباشد كه می گویند خون پشه است یا خون انسان، نجس می باشد.



7- اسلام

207 اگر كافر شهادتین بگوید، یعنی بگوید: "اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمدا رسول الله"، مسلمان می شود، و بعد از مسلمان شدن، بدن و آب دهان و بینی و عرق او پاك است. ولی اگر موقع مسلمان شدن، عین نجاست به بدن او بوده، باید برطرف كند و جای آن را آب بكشد. ولی اگر پیش از مسلمان شدن، عین نجاست برطرف شده باشد، لازم نیست جای آن را آب بكشد.



208 اگر موقعی كه كافر بوده، لباس او با رطوبت به بدنش رسیده باشد و آن لباس در موقع مسلمان شدن در بدن او نباشد، نجس است. بلكه اگر در بدن او هم باشد، بنابر احتیاط واجب باید از آن اجتناب كند.



209 اگر كافر شهادتین بگوید و انسان نداند قلبا مسلمان شده یا نه، پاك است.ولی اگر بداند قلبا مسلمان نشده، بنابر احتیاط واجب باید از او اجتناب كرد.



8- تبعیت

210 تبعیت آن است كه چیز نجسی به واسطه پاك شدن چیز نجس دیگر، پاك شود.



211 اگر شراب سركه شود، ظرف آن هم تا جایی كه شراب موقع جوش آمدن به آن جا رسیده، پاك می شود. و كهنه و چیزی هم كه معمولا روی آن می گذارند، اگر به آن رطوبت نجس شود، پاك می گردد. بلكه اگر موقع جوشیدن سر برود و پشت ظرف به آن آلوده شود، بعد از سركه شدن، پشت ظرف هم پاك می شود.



212 تخته یا سنگی كه روی آن میت را غسل می دهند، و پارچه ای كه با آن عورت میت را می پوشانند، و دست كسی كه او را غسل می دهد، و همین طور كیسه و صابونی كه با آن شسته می شود، بعد از تمام شدن غسل پاك می شوند.



213 كسی كه چیزی را با دست خود آب می كشد، اگر دست و آن چیز با هم آب كشیده شود، بعد از پاك شدن آن چیز، دست او هم پاك می شود.



214 اگر لباس و مانند آن را با آب قلیل، آب بكشند و به اندازه معمول فشار دهند تا آبی كه روی آن ریخته اند جدا شود، آبی كه در آن می ماند پاك است.



215 ظرف نجس را كه با آب قلیل آب می كشند، بعد از جدا شدن آبی كه برای پاك شدن، روی آن ریخته اند، قطره های آبی كه در آن می ماند پاك است.



9- برطرف شدن عین نجاست

216 اگر بدن حیوان به عین نجس مثل خون، یا متنجس مثل آب نجس، آلوده شود،چنانچه آنها برطرف شود، بدن آن حیوان پاك می شود. و همچنین است باطن بدن انسان مثل توی دهان و بینی. مثلا اگر خونی از لای دندان بیرون آید و در آب دهان از بین برود، آب كشیدن توی دهان لازم نیست. ولی اگر دندان عاریه در دهان نجس شود، باید آن را آب بكشند، به احتیاط واجب.



217 اگر غذا لای دندان مانده باشد و داخل دهان خون بیاید، چنانچه انسان نداند كه خون به غذا رسیده، آن غذا پاك است. و اگر خون به آن برسد، بنابر احتیاط واجب نجس می شود.



218 جایی را كه انسان نمی داند از ظاهر بدن است یا باطن آن، اگر نجس شود، لازم نیست آب بكشد، اگر چه آب كشیدن احوط است.



219 اگر گرد و خاك نجس به لباس و فرش و مانند اینها بنشیند، چنانچه هر دو خشك باشند، نجس نمی شود. و اگر گرد و خاك یا لباس و مانند اینها تر باشد، باید محل نشستن گرد و خاك را آب بكشند.



10- استبراء حیوان نجاستخوار

220 بول و غائط حیوانی كه به خوردن نجاست انسان عادت كرده، نجس است. و اگر بخواهند پاك شود باید آن را استبراء كنند، یعنی تا مدتی كه بعد از آن مدت دیگر نجاستخوار به آن نگویند، نگذارند نجاست بخورد و غذای پاك به آن بدهند. و بنابر احتیاط واجب باید شتر نجاستخوار را چهل روز و گاو را بیست روز و گوسفند را ده روز و مرغابی را پنج روز و مرغ خانگی را سه روز، از خوردن نجاست جلوگیری كنند، و غذای پاك به آنها بدهند.



11- غایب شدن مسلمان

221 اگر بدن یا لباس مسلمان یا چیز دیگری كه مانند ظرف و فرش در اختیار او است نجس شود و آن مسلمان غایب گردد، اگر انسان احتمال بدهد كه آن چیز را آب كشیده یا یه واسطه آنكه مثلا آن چیز در آب جاری افتاده پاك شده است، اجتناب از آن لازم نیست.



222 اگر خود انسان یقین كند كه چیزی كه نجس بوده، پاك شده است، یا دو عادل به پاك شدن آن خبر دهند، آن چیز پاك است. و همچنین است اگر كسی كه چیز نجس در اختیار او است بگوید آن چیز پاك شده، یا مسلمانی چیز نجس را آب كشیده باشد، اگر چه معلوم نباشد درست آب كشیده یا نه.



223 كسی كه وكیل شده است لباس انسان را آب بكشد و لباس هم در تصرف او باشد، اگر بگوید آب كشیدم، آن لباس پاك است.



224 اگر انسان حالی دارد كه در آب كشیدن چیز نجس یقین پیدا نمی كند، می تواند به گمان اكتفا نماید.



احكام ظرفها

225 ظرفی كه از پوست سگ یا خوك یا مردار ساخته شده خوردن و آشامیدن از آن ظرف حرام است و نباید آن ظرف را در وضو و غسل و كارهایی كه باید با چیز پاك انجام داد، استعمال كنند. بلكه احتیاط واجب آن است كه چرم سگ و خوك و مردار را اگر چه ظرف هم نباشد، استعمال نكنند.



226 خوردن و آشامیدن از ظرف طلا و نقره و استعمال آنها حرام است. ولی استعمال آنها در زینت اتاق حرام نیست. و نگاه داشتن نیز حرام نمی باشد.



227 ساختن ظرف طلا و نقره و مزدی كه برای آن می گیرند، حرام نیست.



228 خرید و فروش ظرف طلا و نقره و پول عوضی هم كه فروشنده می گیرد، حرام نیست.



229 گیره استكان كه از طلا یا نقره می سازند اگر بعد از برداشتن استكان،ظرف به آن گفته شود، استعمال آن چه به تنهایی و چه با استكان حرام است. واگر ظرف به آن گفته نشود، استعمال آن مانعی ندارد.



230 استعمال ظرفی كه روی آن را آب طلا یا آب نقره داده اند، اشكال ندارد.



231 اگر فلزی را با طلا یا نقره مخلوط كنند و ظرف بسازند، چنانچه مقدار آن فلز به قدری زیاد باشد كه ظرف طلا یا نقره به آن ظرف نگویند، استعمال آن مانعی ندارد.



232 اگر انسان غذایی را كه در ظرف طلا یا نقره است در ظرف دیگر بریزد، این استعمال جایز است. ولی اگر بخواهد از ظرف دوم غذا بخورد و خالی كردن ظرف برای آن نباشد كه غذا خوردن از ظرف طلا یا نقره جایز نیست، این استعمال حرام می باشد.



233 استعمال بادگیر قلیان و غلاف شمشیر و كارد و قاب قرآن، اگر از طلا یا نقره باشد، اشكال ندارد. و همچنین عطردان و سرمه دان و مثل اینها.



234 استعمال ظرف طلا یا نقره در حال ناچاری اشكال ندارد، استعمال كرد، بلكه گاهی واجب است.



235 استعمال ظرفی كه معلوم نیست از طلا یا نقره است یا از چیز دیگر، اشكال ندارد.