کد مطلب:33979 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:147

پاسخ











ای كاش «ابن خلكان» برای ادعای خود دلیلی ذكر می كرد و حتی یك نفر را برای نمونه از كسانی كه در انتساب نهج البلاغه به امام علی (ع) تردید روا داشته اند، نام می برد و به ذكر اینكه میان مردمان درباره گردآورنده ی نهج البلاغه اختلاف نظر وجود دارد كه آیا سید مرتضی آن را گرد آورده است یا برادرش سید رضی، اكتفا نمی كرد.[1] ولی وی هیچ دلیلی برای این ادعا عرضه نمی كند و منبعی هم برای اختلاف مردمان درباره ی مولف نهج البلاغه و گفته برخی افراد درباره ی مجعول بودن آن ذكر نمی كند.[2].

[صفحه 162]

جالب آن است كه تمام پیروان «اب خلكان» در این مورد، هرگز در صدد برنیامده اند كه برای این مدعا دلیلی متقن بیابند و همان اوهام را عینا تكرار كرده اند، حال آنكه هیچ كس تردید ندارد كه كتاب المجازات النبویه و كتاب حقائق التاویل و كتاب خصائص الائمه از تالیفات سید رضی است،[3] و شریف رضی در پنج جای كتاب المجازات النبویه تصریح نموده كه وی نهج البلاغه را از مجموعه ی سخنان و مكتوبات امیرمومنان (ع) گرد آوری نموده است.[4] همچنین در كتاب حقائق التاویل این مطلب را عنوان كرده كه وی كتابی از مجموعه ی خطبه ها و نامه ها و موعظه ها و حكمتهای علی (ع) تالیف كرده و آن را نهج البلاغه نامیده است.[5]. شریف رضی در مقدمه ی نهج البلاغه نیز آورده است كه در آغاز جوانی و طراوت زندگانی به تالیف كتابی در خصایص و ویژگیهای ائمه (ع) دست زده كه مشتمل بر خبرهای جالب و سخنان برجسته ی آنان بوده ولی پس از گردآوری خصایص امیرمومنان (ع) موانع ایام و گرفاریهای روزگار او را از تمام كردن باقی كتاب بازداشته است. وی سپس توضیح داده كه در پایان این كتاب نمونه هایی از سخنان كوتاه علی (ع) را آورده و همین سبب شده است تا گروهی از دوستانش اصرار ورزند كه مجموعه ای از كلام امیرمومنان (ع) را گرد آورد و بدین ترتیب تالیف شده است.[6] بنابراین هیچ تردیدی وجود ندارد كه نهج البلاغه تالیف سید رضی است و نه سید مرتضی. اما چگونه جرئت كرده اند كه به شخصیتی منزه چون سید رضی ه از والاترین و گرانقدرترین عالمان امامیه است، چنین تهمتی بزنند؟ شخصیتی كه از نظر پارسایی و پرواپیشگی و پاكدامنی كم نظیر است.[7].

مرحوم سید هبه الله شهرستانی در این باره می نویسد:

«بعضی از نویسندگان بی هدف و مغرض اهل تسنن و بیگانه، به پندار خود، خواسته اند بگویند سید رضی كتاب با عظمت نهج البلاغه را به تمامی یا یك خطبه یا یك كلمه ی آن را خود ساخته و به مولای متقیان علی علیه السلام نسبت داده و در این خصوص تعمد به دروغ داشته است. با هر بهانه و دستاویزی كه باشد، به هیچ وجه مورد قبول كسانی كه سید رضی را می شناسند و از احوال او مطلع می باشند، نیست. زیرا ساحت قدس و پاكدامنی سید رضی نزد همگان معلوم و زهد و وارستگی او نسبت به دنیا مشهور و تقوا و پرهیزگاری او معروف می باشد. داستانهای صراحت،شهامت، پاكدلی، صداقت، رستگویی و آزادمنشی وی با خلفا و وزرای عصرش به قدری مشهور

[صفحه 163]

است و د كتب تراجم آمده است كه ما را از هر گونه توضیحی بی نیاز می گرداند. پارسایی و قداست نفس سید رضی تا انجا بود كه ابواسحاق صابی (صبی ادیب و نویسنده ی معروف با اینكه مسلمان نبود، مع الوصف به خاطر رابطه ی ادبی كه میان آنها برقرار بود و احترامی كه برای سید رضی قائل بود، ماه رمضان را روزه می گرفت! سید رضی هم بعد از وفات صابی قصیده ای در مرثیه ی وی گفت كه مشهور است. دوستی و رابطه ی ادبی آنها سالها طول كشید و در این مدت دیده نشده بود كه سید رضی از نظر مذهبی اعتراضی به صابی بكند و حتی بوی تعصب دینی از وی در مقابل ابواسحاق صابی استشمام نشد. با این وصف چگونه تعصب و جرئت او را وادار می كند كه نهج البلاغه را خود بسازد و به نام امیرالمومنین علیه السلام موسوم و مشهور كند؟»[8] علاوه بر این اسناد اجازت عالمان بزرگ شیعه كه در آن از نهج البلاغه به عنوان تالیف سید رضی نام برده اند، چندان زیاد است كه جای شكی برای كسی باقی نمی گذارد.[9].

«نجاشی» عالم بزرگ رجالی و معاصر سید رضی، درگذشته به سال 450 هجی، در رجال خود نهج البلاغه را از جمله تالیفات سید رضی دانسته است و انتساب آن را به او مسلم می داند. رجال النجاشی، ص 283 و نیز ن. ك: روضات الجنات، ج 6، ص 188.(

مروحوم علامه ی امینی نیز می گوید: «من نسخه ای از نهج البلاغه را نزد یكی از عالمان نجف ملاحظه كردم كه اجازه ی سید رمتضی به خط خودش به بعضی از شاكردانش در مورد نهج البلاغه موجود بود كه در آنجا سید مرتضی چنین نوشته بود: «اجزت لقلان روایه كتاب اخی...» من به فلانی اجازه دادم كتاب بردارم (نهج البلاغه) را روایت كند و این كتاب با نسخه های موجود تفاوتی نداشت.»[10].

این گونه اسناد و اجازات نیز در مورد نهج البلاغه بسیار بوده است و جای تردید برای هر منصفی باقی نمی گذارد كه نهج البلاغه تالیف سید رضی از مجموعه ی سخنان و نامه ها و موعظه ها و حمتهای امیرمومنان علی (ع) است و تشكیك در صحت انتساب آن ادعایی واهی و بی اساسی و زاییده ی تعصبات است.[11].

دكتر زكی مبارك در رد این گونه ادعاها واثبات انتساب نهج البلاغه به امام (ع ) می نویسد:

«مسیو دیمومبین (Demombynes) خواسته با استناد به اینكه از زمانهای پیشین شایع بوده كه شریف رضی نهج البلاغه را جعل كرده و ساخته است، از ارزش خطبه ها و

[صفحه 164]

نامه هایی كه به علی بن ابی طالب نسبت داده شده است بكاهد. اما ما باید در این باره كمال دقت و احتیاط را به كار بندیم، زیرا بنابر گفته ی جاحظ خطبه های علی و عمر و عثمان در مجموعه هایی گرد امده بوده و نگهداری می شده است و معنی سخن او این است كه خطبه های علی پیش از شریف رضی معروف و مشهور بوده است و آنان كه نهج البلاغه را ساخته و پرداخته ی شریف رضی دانسته اند، دلیلشان این است كه او برای مقاصد مذهبی خود- تشیع- آنها را جعل كرده است. اگر چنین احتمالی پذیرفته باشد، چرا نگوییم كه تهمت جعل نهج البلاغه از سوی اهل تسنن به دلیل دشمنی و مخالفت با شیعه به شریف رضی بسته شده است؟»[12].


صفحه 162، 163، 164.








    1. مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 103.
    2. پژوهشی در اسناد و مدارك نهج البلاغه، ص 48.
    3. ن. ك: مصادر نهج البلاغه، ج 1، صص 109 -103.
    4. ن. ك: ابوالحسن محمد بن الحسین الموسوی (الشریف الرضی)، المجازات النبویه، شرح و تحقیق طه محمد الزیتی، دارالاضواء، بیروت، 1406، ق. صص 387 و 247 و 195 و 63 و 36 -35.
    5. ن. ك: حقائق التاویل، ج 5، ص 167.
    6. مقدمه نهج البلاغه، صص 34 -33.
    7. ن. ك: الكنی و الالقاب، ج 2، ص 248، عبقریه الشریف الرضی، ج 2، صص 138 -136. مصادر نهج البلاغه، ج 1، صص 110 -109.
    8. در پیرامون نهج البلاغه، صص 29 -28.
    9. مستدرك الوسائل، ج 3، ص 513، الكنی و الالقاب، ج 2، ص 248، در پیرامون نهج البلاغه، ص 27.
    10. مصادر نهج البلاغه، ج 1، ص 187.
    11. ر. ك: شرح ابن ابی الحدید، ج 10، صص 129 -127، حاكد حنفی داود، نهج البلاغه، توثیقه و نسبته الی الامام علی (ع)، الطبعه الاولی، موسس نهج البلاغه، 1401 ق. صص 12 -5.
    12. النثر الفنی فی القرن الرابع، ج 1، ص 69.