کد مطلب:34011 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:156

استعاره











«استعاره» در لغت به معنی عاریت گرفتن و به رعاریت خواستن است،[1] و در اصطلاح علم بیان به كرا گرفتن لفظی است در غیر معنای اصلی خود به علاقه ی مشابهت، یعنی واژه ای در هنگام وضع لغت معنایی شناخته شده داشته باشد و شواهدی دلالت كند كه به هنگام وضع بدان معنی اطلا می شده است، سپس این واژه ر در غیر آن معنی اصلی به كار گیرند و معنی را به آن لفظ منتقل نمایند و در واقع عاریت گیرند.[2] به بیان «لابوهلال عسكری» استعاره منتقل كردن عبارتی است از موضع استعمالش در اصل لغت به منظوری خاص به معنایی دیگر و آن موظور یا برای شرح معنی و روشن نمودن آن است یا برای تاكید و مبالغه و یا برای اشاره كردن به آن با لفظی اندك یا نیكو ساختن عبارتی كه در آن قرار می گیرد و تمام این ویژگیها در استعاره یافت می شود.[3] مثلا در جمله ی «رایت اسدا یرمی» واژه ی «اسد» یعنی شیر كه برا یحیواین عظیم الجثه و قوی وضع شده است به خاطر مشابهتی كه شخص شجاع در صفت شجاعت با شیر دارد برای وضع استعمال شده است. بنابراین استعاره مبتنی بر تشبیه است كه از اركان آن فقط «مشبه به»

[صفحه 309]

را ذكر كنند و باقی را حذف نمایند و در واقع مثال یاد شده چنین بوده است: «رایت رجلا شجاعا كالاسد یرمی» كه «مشبه» و ادات تشبیه» و «وجه شبه» را حذف كرده اند و «اسد» را باقی گذاشته اند و آن را قرینه «یرمی» آورده اند تا دلالت كند بر اینكه مراد از «اسد»، «رجل شجاع بوده است.[4].


صفحه 309.








  1. فرهنگ معین، ج 1، ص 251.
  2. اسرار البلاغه، ص 44.
  3. كتاب الصناعتین، ص 268.
  4. النوار الربیع، ج 1، ص 343، در آمدی بر صنایع ادبی در كلام امام علی (ع)، ص 21.