کد مطلب:369843 شنبه 14 اسفند 1395 آمار بازدید:374
اصل عزت
بر مبناي «خود دوستي» به منزلهي ويژگي عمومي انسان، ميتوان سومين اصل تربيتي را «عزت» دانست. طبق اين اصل مربي بايد عزت نفس متربي را فراهم آورد. اگر متربي با توجه به غريزهي خود دوستي، در خود عزتي قرين به عزت نفس واقعي بيابد؛ خود شيفتگي، خود محوري، خود خواهي، خود پسندي و آزمندي مذموم را در او پديد نخواهد آمد. برعكس به تواناييهاي خود آگاه شده، راه كمال و نيك بختي را پيش خواهد گرفت. متربي چون ذاتا شيفتهي خويش است، «اصل عزت» ميتواند او را هدايت بخشد و به سعادت رهنمون سازد. عزت بخشي به متربي، با به وجود آوردن احساس عزت در او متفاوت است. احساس عزت ميتواند وهمي و پنداري باشد و با ذلت قابل جمع است؛ اما عزت واقعي دروني با ذلت ناهماهنگ است. هرگاه كسي بتواند بر اساس غريزهي خود دوستي، با قدرت، علم، جمال، و... ديگران را به اعجاب درآورد، احساس عزت در او پديدار ميشود؛ اين چنين فردي ممكن است فريفتهي ويژگيهاي خويش گردد كه در اين صورت فاقد عزت واقعي است. اين جاست كه مربي بايد احساس عزت واقعي را در متربي ايجاد كند؛ زيرا احساس عزت در برخي موارد جز حقارت نفس و خود دوستيهاي انحرافي و وهمي چيزي نيست. به همين دليل، حضرت (ع) در دعا، عزت و بزرگي نزد خلق را توأم با خواري و كم ارزش كردن مقام دنيايي و ارجمندي ظاهري نزد خود ميخواهد و بدين سان احساس عزت و بزرگي را كنترل و خود را به خدا ميسپارد: «و لا ترفعني في الناس درجة الا حططتني عند نفسي مثلها و لا تحدث لي عزا ظاهرا الا احدثت لي ذلة باطنه عند نفسي بقدرها» (دعاي 4/20)، مرا در ميان مردم به درجه و مقامي سرافراز مفرما، جز آن كه پيش نفسم مانند آن پست نمايي و ارجمندي آشكارا و ظاهري برايم پديد مياور، جز آن كه به همان اندازه پيش نفسم براي من خواري پنهاني پديد آوري. اين نكته از نظر دور نماند كه براي از بين رفتن احساس ذلت در متربي، ايجاد احساس عزت براي رسيدن به عزت پايدار و واقعي مطلوب است و از اين جهت احساس عزت تنها نقش زمينه سازي را ايفا ميكند. عزت واقعي نيز تنها در پرتو عبوديت و تذلل به درگاه الهي امكان پذير خواهد بود چنان كه حضرت (ع) ميفرمايد: «و ذللني بين يديك و اعزني عند خلقك وضعني اذا خلوت بك و ارفعني بين عبادك» (دعاي 118/47)؛ مرا در درگاهت خوار و در نزد آفريدگانت عزيز و ارجمند گردان؛ و چون با تو خلوت كرده تنها به سر برم فروتن و در ميان بندگانت بلند مرتبه و سرافرازم نما. بدين ترتيب در سايهي عبوديت، با دست يازيدن به عزت پروردگار و تكيه بر ذات عزيز و قدرتمند او دست از مردم كوتاه ميكند و در پرتو عزت الهي به بينيازي از خلق ميرسد. «و امنعنا بعزك من عبادك و اغننا من غيرك بارفادك» (دعاي 13/5)؛ ما را به عزت و قدرت خود، از [شر] بندگانت دور ساز و به بخشش خود، از غير خودت بينياز گردان. به نظر ميرسد «اصل عزت» يكي از مهمترين و زيربناييترين اصول تعليم و تربيت اسلامي است، زيرا اگر متربي در درون خود، خويشتن را عزتمند بيابد، هرگز خود را به عصيان و گناه آلوده نميسازد و يا لااقل گرايش بسيار كمتري به پستيها و حقارتهاي نفساني و اخلاقي از خود نشان ميدهد. روشهاي تربيتي بايد به گونهاي باشد كه احساس عزت واقعي نفس را در متربي به بار آورد و او را از غلتيدن به حقارت و ذلت باز دارد، و از آن جا كه تواناييها و ضعفهاي متربي هر دو در احساس عزت او دخالت دارند، بر اساس اصل عزت روش ابراز تواناييها و روشهاي «عذر پذيري؛ عيب پوشي و حسن ظن» و از اصول تذكر و بازگشت روشهاي بازيابي شخصيت دگرگون شده و دريافت عزت دروني از متن صحيفه قابل استخراج است.