کد مطلب:53160 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:256
حضرت فرمود: خواب اول: آن بود كه، در خواب ديدي قصري از آسمان، آويزان است كه در آن كرسي ها از طلا نهاده شده و كنيزان و غلامان و فرشهاي ديبا در ميانش مي باشد و اطراف آن قصر را بوزينه ها و خوكها گرفته اند؛ تعبيرش اين است: آن، قصر سلطان ظالم است كه در آخر الزمان، چون مردم زكوة نمي دهند، اموال مردم را مي گيرد و در اطراف سلطان، ستمكاراني هستند كه او را در ظلم ياري مي كنند. خواب دوم: آن بود كه، ديدي كرباسي از آسمان، آويزان است و مردمان آن را پاره مي كردند تا اين كه مقدار كمي باقي ماند؛ تعبيرش اين است: آن كرباس مذهب هاي مختلفه است كه در آخر الزمان مردمان به آنها معتقد مي شوند و از مذهب باقي نمي ماند مگر به منزله نخي. خواب سوم: ديدي مرغاني از آسمان فرود آمدند و سرهاي خود را در زمين نهادند و برگشتند بدون آن كه سر داشته باشند؛ تعبيرش اين است: كه آن مرغان، اسلام است كه باقي نمي ماند از اسلام مگر رسم و شريعت، و حقيقتش به سوي آسمان رجوع مي كند. خواب چهارم: چهار پاياني كه مخرج بول و غائط نداشتند؛ تعبير، آن بود كه توانگران اموال را جمع مي كنند و حقوق الهي و زكوة را نمي دهند. خواب پنجم: آن كه بيماري را ديدي كه سالمان را عيادت كند، تعبير، آن است كه مريضان، فقراء بودند كه در نزد اغنياء حاضر شوند و چيزي از اغنياء خواهند و آنان چيزي به ايشان نمي دهند. خواب ششم: حوض خشكي را ديدي كه نزد آن سبزه زار و بوستاني بود؛ تعبير حوضهاي خشك، علمايي هستند كه به علم خود عمل نمي كنند و بوستان، مردماني باشند كه از علماء آنچه مي شنوند عمل مي كنند. خواب هفتم: جامهاي سبز را ديدي كه در آنها هر چيزي كه در دنيا هست در آن ديده مي شود؛ تعبير اين است: آن جامهاي سبز دنياست كه اهل دنيا آن را مي گيرند و سخن از براي دنيا مي گويند نه آخرت، و حال آن كه از براي آخرت خلق شده اند. همين كه نصراني اين خواب و تعبيرش را از معدن علم، حضرت علي عليه السلام شنيد شهادتين را بر زبان جاري كرد و اسلام آورد.[1] .
شخصي نصراني در كشور روم، هفت چيز در خواب ديد و حضرت علي تفصيل خواب و تعبير آن را بيان فرمود و او تصديق كرد.