کد مطلب:53180 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:214

در سرزمين وادي السلام











روزي اميرالمؤمنين عليه السلام از كوفه حركت كرد و به سرزمين نجف آمد و از آن هم گذشت.

اسبغ بن نباته مي گويد: ما به حضرت رسيديم، ديديم روي زمين دراز كشيده است.قنبر گفت: يا اميرالمؤمنين! اجازه مي دهي عبايم را زير شما پهن كنم؟

حضرت فرمود: نه، اينجا محلي است كه خاكهاي مؤمنان در آن قرار دارد و پهن كردن عبا مزاحمتي براي آنهاست.

اسبغ مي گويد؛ عرض كردم: يا اميرالمؤمنين! خاك مؤمنان را دانستم چيست، ولي مزاحمت آنها چگونه است؟

فرمود: اي اصبغ! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود، ارواح مؤمنان را مي بيني كه در اينجا حلقه حلقه دور هم نشسته اند و يكديگر را ملاقات مي كنند و باهم مشغول صحبت هستند، اينجا جايگاه ارواح مؤمنان است و ارواح كافران در برهوت قرار گرفته اند![1] .









    1. بحار: ج 6 ص242 داستانهاي بحارالأنوار، ج 4 ص52.