کد مطلب:62475 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:143
برنامه ريزي، يكي از اركان اصلي سازمان ها بوده و ادامه حيات سازمان و دستيابي به نتايج مورد نظر، بدون داشتن برنامه اي مشخص، غير ممكن مي نمايد. فقدان برنامه ريزي در سازمان با عدم توفيق سازمان و شكست آن در مأموريت هاي محول شده ملازم است. نويسندگان و صاحب نظران مديريت، هر كدام تعريف خاصي از برنامه ريزي ارائه داده اند. پيتر دراكر[1] يكي از صاحب نظران بنام مديريت، برنامه ريزي را اين گونه تعريف مي كند: برنامه ريزي فرايند مستمري است از تصميمات استراتژيك با در دست داشتن بهترين اطلاعات ممكن نسبت به آينده. برنامه ريزي سازماندهي منظم تلاش هاي لازم براي انجام اين تصميمات و ارزيابي و نتايج به دست آمده با انتظارات، از طريق فرايند باز خو مي باشد.[2] . جيمز استونر[3] و ادوارد فريمن[4] دو تن ديگر از صاحب نظران مديريت نيز برنامه ريزي را چنين تعريف مي كنند: برنامه ريزي، فرايند تعيين اهداف و راه هاي مناسب براي به دست آوردن آن اهداف سيريل هادسن[5] معتقد است كه برنامه ريزي عبارت است از: ارائه راه هايي براي عمليات آينده كه متضمن نتايج معين با هزينه مشخص و در دوره زماني معلوم باشد.[6] . با تحليل اين تعاريف و تعاريف ديگري كه در مورد برنامه ريزي ارائه شده است، مي توان دو مطلب مهم را نتيجه گرفت: نخست آن كه، برنامه ريزي دو ركن اصلي دارد كه عبارت است از: تعيين اهداف و پيش بيني راه هاي دستيابي به آن ها. دوم آن كه، در برنامه ريزي بايستي دو نكته مهم همواره مورد نظر باشد: يكي داشتن دوره زماني مشخص و ديگر داشتن بودجه و هزينه معين. بنابراين، مي توان برنامه ريزي را در يك عبارت مختصر و جامع اين گونه تعريف كرد: برنامه ريزي عبارت است از تعيين اهداف و پيش بيني راه هاي دستيابي به آن ها در دوره زماني مشخص و با هزينه معين.
برنامه ريزي، مانند پلي، زمان حال را به آينده مربوط مي كند. هر كس مي تواند با برنامه ريزي و تعيين اهداف مورد نظر و پيش بيني راه هاي دستيابي به آن ها، در جهتي صحيح حركت نموده و به موفقيت لازم دست يابد.