کد مطلب:62498 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:144

سیره عملی امام علی در جمع آوری اطلاعات











امام علی (ع ) توجه خاصی به شناخت دقیق مسائل و جمع آوری اطلاعات لازم در مورد آن ها داشت، و آن گاه كه می خواست در مورد مسأله ای تصمیم بگیرد، آن را به دقت سنجیده و جوانب مختلف و زوایای گوناگون و عواقب و پیامدهای احتمالی آن را مورد بررسی قرار می داد؛ و هنگامی كه مسأله به خوبی برای آن حضرت تبیین می شد، تصمیم لازم و مناسب را در مورد آن اتخاذ می كرد. آن حضرت در یكی از خطبه های خود، نحوه تصمیم گیری در مورد یك مسأله را این گونه بیان می كند:

و لقد ضربت أنف هذا الامر و عینه، و قلبت ظهره و بطنه فلم أرلی فیه الا القتال او الكفر بما جأ محمد صلی الله علیه؛[1] من این كار (مناسبات خود با معاویه ) را به خوبی بررسی كرده و سنجیدم؛و درون و برون، و پشت و روی آن را ژرف دیدم؛به این نتیجه رسیدم كه راهی جز جنگ كردن و یا كافر شدن نسبت به آنچه محمد- كه درود خدا بر او باد- آورده است، ندارم.

همچنین در یكی دیگر از خطبه ها، فرایند تصمیم گیری خویش را این گونه بیان می فرماید:

و قد قلبت هذا الامر بطنه و ظهره حتی منعنی النوم فما وجدتنی یسعنی الا قتالهم او الجحود بما جأ به محمد صلی الله علیه و آله و سلم، فكانت معالجة القتال اهون علی من معالجة العقاب، و موتات الدنیا اهون علی من موتات الآخرة؛[2] این مسأله را زیر و رو كردم، و همه جهاتش را سنجیدم، تا جایی كه خواب را از چشمانم ربود؛ دیدم چاره ای نیست جز این كه یا با آنان به مبارزه برخیزم؛و یا آنچه را محمد- كه درود و سلام خدا بر او باد- آورده است، انكار كنم. تن به جنگ دادن آسان تر است از این كه تن به كیفر پروردگار دهم؛و از دست رفتن دنیا و رنج این جهان، برایم سهل تر از كیفر آن جهان و از دست رفتن آخرت است.

همچنین آن بزرگوار در دوران كوتاه حكومت و مدیریت خویش، عده ای را مأموریت می داد تا از اوضاع دشمن و یا از عملكرد كارگزاران خود، اطلاعاتی كسب كرده و گزارش آن را به اطلاع آن حضرت برسانند. علاوه بر این، به كارگزاران خویش سفارش می كرد كه همواره عده ای را برای جمع آوری اطلاعات در نظر بگیرند.

از مواردی كه بیانگر حساسیت آن حضرت در مورد اطلاعات و تلاش برای به دست آوردن آن می باشد، ماجرای خریت بن راشد است. خریت كه یكی از سران خوارج بود، بعد از جنگ صفین و مسأله حكمیت، علیه حكومت امام علی (ع ) دست به شورش زد و به مدائن، و از آن جا به منطقه اهواز و فارس رفت؛عده ای را كشت، و عشایر بنی ناجیه را تحریك و با خود هماهنگ كرد. وی به آن ها می گفت كه لازم نیست زكات اموال خود را بپردازند! لذا عده ای از آن ها كه مسلمان شده بودند، مرتد گردیده و كارگزار حضرت علی (ع ) در عمان به نام حلو بن عوف ازدی را به قتل رساندند.

امام علی (ع ) در ابتدای خروج خریت، از وضعیت او مطلع نبود؛ لذا طی بخش نامه ای به كارگزاران خویش چنین نوشت:

بسم الله الرحمن الرحیم. من عبدالله علی امیر المؤ منین الی من قرأ كتابی هذا من العمال، اما بعد فان رجالا لنا عندهم بیعة خرجوا هرابا فنظنهم خرجوا نحو بلاد البصرة، فاسئل عنهم أهل بلادك و اجعل علیهم العیون فی كل ناحیة من أرضك ثم اكتب الی بما ینتهی الیك عنهم؛[3] به نام خداوند بخشنده مهربان. از بنده خدا، علی امیر مؤ منان به تمام كارگزارانی كه این نامه را می خوانند! اما بعد: گروهی از مردان كه باید از ما پیروی می كردند، فرار كرده كه ما گمان می كنیم به طرف بصره حركت كرده اند. از مردم شهر خود سؤ ال كنید، مأموران مخفی در هر ناحیه از منطقه خود بگمارید و در صورتی كه خبری به شما رسید، آن را به من گزارش كنید!.

مالك بن كعب یكی از كارگزاران آن حضرت، وقتی این بخش نامه را دریافت كرد، طی نامه ای به ایشان اطلاع داد كه آن ها از منطقه عین التمر عبور كرده اند. بر اساس این اطلاع امام علی (ع ) معقل بن قیس را همراه دو هزار نفر در تعقیب او و یارانش فرستاد.[4] .









    1. همان، خطبه 43.
    2. همان، خطبه54.
    3. ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 3، ص 130.
    4. ذاكری، علی اكبر، سیمای كارگزاران علی بن ابی طالب امیر المؤ منین (ع )، ج 1، ص 367.