کد مطلب:62564 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:216

ایمان











ایمان در واقع همان باور قلبی است. ایمان حالتی است قلبی و روانی كه بر اثر دانستن یك مفهوم و گرایش به آن حاصل می شود، و با شدت و ضعف هر یك از این دو عامل، كمال و نقص می پذیرد.[1] از آن جا كه ایمان دو عنصر معرفت و گرایش را در درون خود دارد، موجب می شود تا ارتباط تنگاتنگی با مقوله عمل برقرار ساخته و ایمان بدون عمل را غیر ممكن سازد؛ زیرا از لوازم ایمان آن است كه شخص با ایمان، تصمیم اجمالی بر عمل كردن به لوازم چیزی كه به آن ایمان دارد بگیرد[2] و این دقیقا همان عمل به یك سلسله بایدها و نبایدها است كه از آن تعبیر به ارزشها و یا نظام ارزشی می شود.

در میان باورها، ایمان به معاد، عاملی بسیار قوی در پایبندی به ارزشها و در نتیجه خود كنترلی است. باور به اینكه فردای قیامت از همه عوامل سؤ ال خواهد شد و انسان مسئول اعمال و رفتارهای خویش است و باور به حسابرسی و پاداش و كیفر الهی، تأثیر شگرفی بر روی انسان گذاشته و او را خود كنترل می سازد.

در جامعه ای كه چنین اعتقادی زنده و حاكم باشد و در تمام شریان های آن جریان داشته باشد و همگان بدان پایبند باشند؛ بی هیچ تردید برای اجرای قوانین و مقررات عاقلانه و جلوگیری از ظلم و تجاوز به دیگران، كمتر نیاز به اعمال زور و فشار خواهد بود و بی شك مشكلات ناشی از كم كاری و مسامحه كاری به صورت چشمگیر كاهش خواهد یافت و فرد مراقب صحت كارهای خویش خواهد شد.

اهمیت اعتقاد به معاد در جهت دادن به رفتارهای فردی و اجتماعی، و اصلاح امور به حدی است كه بخش عمده ای از سخنان پیامبران و بحث های ایشان با مردم را به خود اختصاص داده است؛و حتی می توان گفت كه تلاش آن ها برای اثبات اصل معاد، بیش از تلاشی بوده كه برای اثبات توحید كرده اند؛ زیرا اكثر مردم سرسختی بیش تری برای عدم پذیرش ‍ این اصل، نشان می دهند. دلیل این سرسختی را می توان در میل به بی بند و باری و گریز از مسئولیت دانست. اعتقاد به معاد، مسئولیت آفرین است، تقوا و خود كنترلی را در افراد پرورش می دهد، و از آلوده شدن آن ها به حرام و معصیت الهی جلوگیری می كند.

آن ها كه اعتقاد واقعی به معاد و حسابرسی اعمال دارند، در مقابل دستمزدی كه دریافت می كنند خود را ملزم می دانند كه وظیفه خویش را به لحاظ كمی و كیفی به نحو مطلوبی به انجام برسانند؛ زیرا در غیر این صورت اجرتی كه در مقابل كار ناقص و غیر مطلوب دریافت می شود، غیر مجاز و به لحاظ فقهی حرام محسوب می گردد، و تصرف در آن، كیفر اخروی به دنبال دارد.

در این باره امیر مؤ منان (ع ) می فرماید:

فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب؛[3] در (نعمت های ) حلال دنیا حساب است و در آنچه از طریق حرام به دست آمده، كیفر.

امام علی (ع ) در تبیین اهمیت یاد معاد در خویشتن داری و پرهیز از رفتارهای سوء، در نامه خود خطاب به مالك اشتر، پس از برحذر داشتن وی از صفاتی كه عامل تعدی و تجاوزند، فرمود:

ولن تحكم ذلك من نفسك حتی تكثر همومك بذكر المعاد الی ربك؛[4] و هرگز حاكم بر خویشتن نخواهی بود جز این كه فراوان به یاد قیامت و بازگشت به سوی پروردگار باشی! .

مراتب ایمان

ایمان دارای درجاتی است كه از مراتب ضعیف شروع می شود و تا مراتب عالی ادامه می یابد. این قوت و ضعف، همان گونه كه پیش از این نیز گفته شد، به دو عامل معرفت و گرایش قلبی بستگی دارد. به هر میزان كه این دو بیش تر باشند ایمان تقویت می گردد، و هر قدر ایمان كامل تر شد حالت خود كنترلی نیز تشدید می شود. این حالت در نهایت به حدی می رسد كه عصمت نام می گیرد، و صاحب مقام عصمت را مزین به نام معصوم می گرداند. معصوم كسی است كه هیچ گونه خطا و لغزشی در او راه نمی یابد؛ زیرا واجد مراحل عالی تقوا و خود كنترلی است.

امام علی (ع ) در تلازم میان معرفت و ایمان فرمود:

من عرف كف؛[5] كسی كه معرفت یابد، خویشتن دار شود.

بدون شك امام علی (ع ) مصداق بارز نكته ای است كه بیان آن گذشت. معرفت و شناخت آن بزرگوار تا آن اندازه بود كه به فرموده خود، اگر پرده ها كنار رود چیزی بر یقین وی افزوده نمی شود. این مطلب بیانگر این است كه امام علی (ع ) از عالی ترین درجه شناخت و ایمان بهره مند بود. با وجود چنین گوهر والایی خود كنترلی و تقوای آن بزرگوار در بالاترین سطح یعنی عصمت تبلور یافته است.









    1. مصباح، محمد تقی، آموزش عقائد، ج 3، ص 127.
    2. همان، ص 137.
    3. نهج البلاغه، خطبه 82.
    4. همان، نامه 53.
    5. غررالحكم و دررالكلم، حدیث 7645.