کد مطلب:62605 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:297

قانون جذب و دفع











قانون «جذب و دفع» یك قانون عمومی است كه بر سرتاسر نظام آفرینش حكومت می كند. از نظر جوامع علمی امروز بشر مسلم است كه هیچ ذره ای از ذرات جهان هستی از دائره حكومت جاذبه عمومی خارج نبوده و همه محكوم آنند. از بزرگترین اجسام و اجرام عالم تا كوچكترین ذرات آن دارای این نیروی مرموز به نام نیروی جاذبه هستند و هم به نحوی تحت تأثیر آن می باشند.

بشر دورانهای باستان به جاذبه عمومی جهان پی نبرده بود و لیكن به وجود جاذبه در برخی اجسام پی برده بود و بعضی از اشیاء را سمبل آن می دانست، چون مغناطیس و كهربا. تازه، ارتباط جاذبی آنها را نسبت به همه چیز نمی دانست بلكه به یك ارتباط خاصی رسیده بود، ارتباط مغناطیس و آهن، كهربا و كاه.


ذره ذره كاندر این ارض و سماست
جنس خود را همچو كاه و كهرباست


از اینها كه بگذریم نیروی جاذبه را در مورد سایر جمادات

[صفحه 18]

نمی گفتند و فقط درباره زمین كه چرا در وسط افلاك وقوف كرده است سخنی داشتند.معتقد بودند كه زمین در وسط آسمان معلق است و جاذبه از هر طرف آنرا می كشد و چون این كشش از همه جوانب است قهرا در وسط ایستاده و به هیچ طرف متمایل نمی گردد. بعضی معتقد بودند كه آسمان، زمین را جذب نمی كند بلكه آن را دفع می كند، و چون نیروی وارد بر زمین از همه جوانب متساوی است در نتیجه زمین در نقطه خاصی قرار گرفته و تغییر مكان نمی دهد.

در نباتات و حیوانات نیز همه قائل به قوه جاذبه و دافعه بوده اند، به این معنی كه آنها را دارای سه قوه اصلی: غاذیه، نامیه و مولده می دانستند و برای قوه غاذیه چند قوه فرعی قائل بودند: جاذبه، دافعه، هاضمه و ماسكه. و می گفتند در معده نیروی جذبی است كه غذا را به سوی خود می كشد و احیانا هم آنجا كه غذا را مناسب نیابد دفع می كند[1] و همچنین می گفتند در كبد نیروی جذبی است كه آب را به سوی خود جذب می كند.


معده نان را می كشد تا مستقر
می كشد مر آب را تف جگر


صفحه 18.








    1. اما امروز ساختمان بدن را ماشینی می دانند و عمل دفع را نظیر تلمبه تلقی می كنند.