کد مطلب:62619 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:284

حب علي در قرآن و سنت











بحثهاي گذشته ارزش و اثر محبت را روشن ساخت و ضمنا معلوم گشت كه عشق پاكان وسيله اي است براي اصلاح و تهذيب نفس نه اينكه خود هدف باشد. اكنون بايد ببينيم اسلام و قرآن محبوبي را براي ما انتخاب كرده اند يا نه.

قرآن سخن پيامبران گذشته را كه نقل مي كند مي گويد همگان گفتند: «ما از مردم مزدي نمي خواهيم تنها اجر ما بر خداست». اما به پيغمبر خاتم خطاب مي كند:

«قل لا اسئلكم عليه اجرا الا المودش في القربي»[1] .

«بگو از شما مزدي را درخواست نمي كنم مگر دوستي خويشاوندان نزديكم».

اينجا جاي سئوال است كه چرا ساير پيامبران هيچ اجري را 94 مطالبه نكردند و نبي اكرم براي رسالتش مطالبه مزد كرد، دوستي

[صفحه 89]

خويشاوندان نزديكش را به عنوان پاداش رسالت از مردم خواست؟ قرآن خود به اين سئوال جواب مي دهد:

«قل ما سئلتكم من اجر فهو لكم ان اجري الا علي الله»[2] .

«بگو مزدي را كه درخواست كردم چيزي است كه سودش عايد خود شماست. مزد من جز بر خدا نيست».

يعني آنچه را من به عنوان مزد خواستم عايد شما مي گردد نه عايد من. اين دوستي كمندي است براي تكامل و اصلاح خودتان. اين، اسمش مزد است و الا در حقيقت خير ديگري است كه به شما پيشنهاد مي كنم، از اين نظر كه اهل البيت و خويشان پيغمبر مردمي هستند كه گرد آلودگي نروند و دامني پاك و پاكيزه دارند:«حجور طابت و طهرت». محبت و شيفتگي آنان جز اطاعت از حق و پيروي از فضائل نتيجه اي نبخشد و دوستي آنان است كه همچون اكسير، قلب ماهيت مي كند و كامل ساز است.

مراد از «قربي» هر كه باشد مسلما از برجسته ترين مصاديق آن، علي عليه السلام است.

فخر رازي مي گويد:

«زمخشري در كشاف روايت كرده: «چون اين آيه نازل گشت، گفتند يا رسول الله! خويشاونداني كه بر ما محبتشان واجب است كيانند؟ فرمود علي و فاطمه و پسران آنان».

[صفحه 90]

از اين روايت ثابت مي گردد كه اين چهار نفر «قرباي» پيغمبرند و بايست از احترام و دوستي مردم برخوردار باشند و بر اين مطلب از چند جهت مي توان استدلال كرد:

1- آيه «الا المودش في القربي».

2- بدون شك پيغمبر فاطمه را بسيار دوست مي داشت و مي فرمود: «فاطمه پاره تن من است. بيازارد مرا هر چه او را بيازارد» و نيز علي و حسنين را دوست مي داشت، همچنانكه روايات بسيار و متواتر در اين باب رسيده است. پس دوستي آنان بر همه امت واجب است.[3] زيرا قرآن مي فرمايد: «و اتبعوه لعلكم تهتدون»[4] از پيغمبر پيروي كنيد شايد راه يابيد و هدايت شويد. و باز مي فرمايد: «لقد كان لكم في رسول الله اسوش حسنة»[5] از براي شماست در فرستاده خدا سرمشقي نيكو. و اينها دلالت مي كند كه دوستي آل محمد- كه علي و فاطمه و حسنين هستند- بر همه مسلمين واجب است.[6] .

از پيغمبر نيز راجع به محبت و دوستي علي روايات بسياري

[صفحه 91]

رسيده است:

1- ابن اثير نقل مي كند كه پيغمبر خطاب كرد به علي و فرمود:

«يا علي! خداوند تو را به چيزهائي زينت داد كه پيش بندگان او زينتي از آنها محبوبتر نيست: كناره گيري از دنيا، آنچنان قرارت داد كه نه تو از دنيا چيزي بهره مند شوي و نه آن از تو. به تو بخشيد دوستي مساكين را، آنان به امامت تو خوشنودند و تو نيز به پيروي آنان از تو. خوشا به حال كسي كه تو را دوست بدارد و در دوستيت راستين باشد، و واي بر كسي كه با تو دشمني كند و عليه تو دروغ گويد.»[7] .

2- سيوطي روايت مي كند كه پيغمبر فرمود:

«دوستي علي ايمان است و دشمني وي نفاق.»[8] .

3- ابو نعيم روايت مي كند كه پيغمبر خطاب به انصار كرد و فرمود:

«آيا راهنمائي كنم شما را به چيزي كه اگر بدان چنگ بزنيد بعد از من هرگز گمراه نشويد؟ گفتند آري يا رسول الله! فرمود: اين علي است. دوستش بداريد به دوستي من، و احترامش كنيد به احترام من، كه خداوند به وسيله جبرئيل فرمانم داد كه

[صفحه 92]

اين را براي شما بگويم.»[9] .

و نيز اهل سنت رواياتي از پيغمبر اكرم نقل كرده اند كه در آن روايات نگاه به چهره علي و سخن فضائل علي عبادت شمرده شده است:

1- محب طبري از عايشه روايت مي كند كه گفت:

«پدرم را ديدم به صورت علي بسيار نگاه مي كرد. گفتم: پدر جان! تو را مي بينم كه به صورت علي بسيار مي نگري؟ گفت دخترك! از پيغمبر خدا شنيدم كه گفت «نگاه به چهره علي عبادت است».[10] .

2- ابن حجر از عايشه روايت مي كند كه پيغمبر گفت:

«بهترين برادران من علي است و بهترين عموهاي من حمزه است و ياد علي و سخن از او عبادت است».[11] .

[صفحه 93]

علي محبوبترين افراد بود در پيشگاه خدا و پيغمبر و قهرا بهترين محبوبهاست. انس بن مالك مي گويد:

«هر روز يكي از فرزندان انصار كارهاي پيغمبر را انجام مي داد. روزي نوبت من بود. ام ايمن مرغ برياني را در محضر پيغمبر آورد و گفت يا رسول الله! اين مرغ را خود گرفته ام و به خاطر شما پخته ام. حضرت گفت: خدايا محبوبترين بندگانت را برسان كه با من در خوردن اين مرغ شركت كند. در همان هنگام در كوبيده شد. پيغمبر فرمود: انس! در را باز كن. گفتم خدا كند مردي از انصار باشد. اما علي را پشت در ديدم. گفتم پيغمبر مشغول كاري است، و برگشتم سرجايم ايستادم. بار ديگر در كوبيده شد پيغمبر گفت در را باز كن. باز دعا مي كردم مردي از انصار باشد. در را باز كردم باز علي بود. گفتم پيغمبر مشغول كاري است و برگشتم برسرجايم ايستادم. باز در كوبيده شد. پيغمبر فرمودند: انس! برو در را باز كن و او را به خانه بياور. تو اول كسي نيستي كه قومت را دوست داري. او از انصار نيست. من رفتم و علي را به خانه آوردم و با پيغمبر مرغ بريان را خوردند.[12] .

[صفحه 94]


صفحه 89، 90، 91، 92، 93، 94.








    1. سوره شوري، آيه 23.
    2. سوره سبأ، آيه 47.
    3. محبت پيغمبر نسبت به آنان جنبه شخصي ندارد، يعني تنها بدين جهت نيست كه مثلا فرزند يا فرزندزاده! او هستند و اگر كسي ديگر هم بجاي آنها مي بود پيغمبر آنها را دوست مي داشت. پيغمبر از آن جهت آنها را دوست مي داشت كه آنها فرد نمونه بودند و خدا آنها را دوست مي داشت و الا پيغمبر اكرم فرزندان ديگري هم داشت كه نه او با آنها به اين شكل محبت داشت و نه امت چنين وظيفه اي داشتند.
    4. سوره اعراف، آيه: 158.
    5. سوره احزاب، آيه: 21.
    6. التفسير الكبير فخر رازي، ج 27، ص 166، چاپ مصر.
    7. اسد الغابة، ج 4، ص 23.
    8. كنز العمال جمع الجوامع سيوطي، ج 6، ص 156.
    9. حلية الاولياء، ج 1، ص 63 روايات در اين باب بسيار زياد است و ما در كتب معتبر اهل سنت به متجاوز از نود روايت برخورديم كه همه در موضوع دوستي و محبت اميرالمؤمنين است. در كتب شيعه نيز روايات بسيار زيادي وارد شده است و مرحوم مجلسي درج 39 بحار الانوار چاپ جديد بابي در حب و بغض اميرالمؤمنين منعقد كرده است و در آن باب روايت نقل كرده است.
    10. الرياض النضرش، ج 2، ص 219 و در حدود 20 روايت ديگر تا آنجا كه ما برخورديم در همين موضوع در كتب اهل سنت نقل شده است.
    11. الصواعق المحرقة، ص 74 و پنج روايت ديگر در همين موضوع در كتب مختلف اهل سنت نقل شده است.
    12. مستدرك الصحيحين، ج 3، ص. 131 اين داستان با كيفيتهاي مختلف به متجاوز از هيجده نقل در كتب معتبر اهل سنت نقل شده است.