کد مطلب:78289 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:304

سیمای عترت پیامبر در کلام امام علی











امام شناسی و معرفت ائمه ی اطهار علیهم السلام، یكی از اساسی ترین و

[صفحه 127]

مهمترین تكالیف بندگان خدا است. شناخت امام به اندازه ای دارای اهمیت و اعتبار است، كه می توان گفت بدون معرفت امام، شناخت خدای سبحان ممكن نیست. و در حقیقت امام شناسی و معرفت ائمه ی اطهار (ع) از عترت مطهر رسول الله (ص)، پایه و اساس خداشناسی است. این سخن حقیقی انكار ناپذیر است، كه از زبان خداشناس ترین انسانها سیدالشهداء امام حسین (ع) صادر شده است. به این روایت از فرموده ی امام صادق (ع) توجه كنید:

عن ابی عبدالله (ع) قال:

خرج الحسین (ع) ذات یوم علی اصحابه، فقال بعد الحمد لله عز و جل و الصلوه علی محمد رسوله (ص): یا ایها الناس، ان الله و الله ما خلق العباد الا لیعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه، فاذا عبدوه استغنوا بعبادته عن عباده من سواه. فقال له رجل:

بابی انت و امی یا بن رسول الله، ما معرفه الله؟ قال:

معرفه اهل كل زمان امامهم الذی یجب علیهم طاعته.[1].

«امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:

حضرت امام حسین(ع) روزی بر یارانش وارد شد و پس از ستایش حضرت پروردگار و درود بر پیامبر اكرم (ص) و خاندان وی فرمود:

ای مردم! سوگند به خدا كه پروردگار بندگانش را نیافرید، مگر آنكه او را بشناسند. و هنگامی كه او را شناختند، او را پرستش و عبادت كنند. و

[صفحه 128]

زمانی كه او را پرستیدند، از پرستش غیر او بی نیاز شوند. در این هنگام مردی عرض كرد:

ای فرزند رسول خدا! پدر و مادرم فدای تو باد، معرفت و شناخت خدا چیست؟

امام علیه السلام فرمود:

معرفت خدا اینستكه مردم هر عصر و زمانی امام و رهبر دوران خود را شناسائی كرده و فرمان برداری و پیروی او را واجب و لازم بدانند».

به فرموده ی امام حسین سیدالشهداء (ع)، معرفت امام و شناخت و عرفان مقام والای امامت، پهلو به پهلوی معرفت حق تعالی می زند و به بیان دیگر معرفت هر یك لازمه ی شناخت و عرفان دیگری است. بر اساس این حقیقت غیر قابل انكار، معرفت امام و شناخت صحیح و حقیقی ائمه ی اطهار از ضروریات دین است. و در مكتب امام شناسی چه كسی شایسته تر و بایسته تر از اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام است، تا به شیفتگان امامت و عاشقان ولایت، راه معرفت امام معصوم را بیاموزد؟ مولای موحدان و امام پرهیزگاران حضرت علی بن ابیطالب روحی له الفداء، پدر امامان معصوم و به فرموده ی رسول الله (ص) امام و وصی پیامبر اكرم (ص) می باشد، آنجا كه فرمود:

علی امام كل مومن بعدی.[2].

«علی (ع) پس از من امام و پیشوای همه ی ایمان آورندگان به خدا

[صفحه 129]

است».

و به تصریح حتمی رسول الله (ص)، كه زبانش منطق گویای وحی و حق است، امام علی (ع) همواره با حق و حق همیشه با علی (ع) است، آنجا كه فرمود:

الحق مع علی و علی مع الحق، یزول الحق مع علی حیث زال.[3].

«حق با علی است و علی با حق است. حق تباه و نابود شود، هرگاه كه حق او تباه شود».

در رابطه با شناخت امام و معرفت نسبت به پایگاه والای امامت، گوش جان به سخنان آن امام همام می سپاریم، تا ائمه ی اطهار (ع) از عترت مطهر پیامبر خدا را برای ما معرفی كند، باشد كه از این رهگذر دلهای اهل ولایت و معتقدان به امامت عترت رسول الله (ص) به فروغ بی پایان معرفت اوصیاء پیامبر خدا، روشن و تابنده شود.

امام علی (ع) در ارتباط با معرفت امامان دین و اوصیاء معصوم رسول الله (ص) فرمود:

... و انما الائمه قوام الله علی خلقه و عرفاوه علی عباده، لا یدخل الجنه الا من عرفهم و عرفوه و لا یدخل النار الا من انكرهم و انكروه...[4].

«.... همانا امامان از جانب خدا تدبیركننده ی كار مردمانند و كارگزاران بندگانند. كسی به بهشت نرود جز آنكه آنان را شناخته باشد و آنها او را شناخته باشند و به دوزخ در نشود، جز آنكه منكر آنان باشد و آنان وی را

[صفحه 130]

نپذیرفته باشند».

نكته مهم و شایان توجه در بیان امام (ع) پیرامون مقام و شخصیت ملكوتی ائمه ی اطهار (ع)، اینكه شرط ورود هر مومنی به بهشت، عرفان و شناخت مقام معظم امام معصوم است. و بی هیچ گمانی روشن است كه معرفت امام تنها شناخت نام و نسبت و زمان تولد و شهادت و مدت امامت امام نیست. بلكه مقصود از معرفت امام كه شرط ورود به بهشت ذكر شده، عبارت از عرفان حقیقی امام و معرفت كامل نسبت به مقام قدسی و ملكوتی آن بزرگوار است.

معرفت نسبت به ائمه ی اطهار هنگامی حاصل می شود، كه آنان را خلیفه ی خدا و اوصیاء رسول الله (ص) در زمین بدانیم و اطاعت فرمان ایشان را بر خود واجب دانسته و حقایق قرآنی و علوم و معارف اسلامی را همراه با احكام شریعت، از زبان و سیره ی زندگانی ایشان بیاموزیم.

معرفت نسبت به اهل بیت رسول الله (ص) عبارتست از اینكه امامت و ولایت الهی ایشان را با دل و جان بپذیریم و در همه ی شئون حیات تابع محض و مطیع مطلق فرمان ایشان باشیم. و ایمان و اقرار داشته باشیم كه ایشان در تصرف به جان و مال و هستی و حیات ما، از خود ما سزاوارتر و شایسته ترند و این شرط اساسی پذیرش امامت آنان و حقی است كه خدای متعال برای آنان تشریع فرموده است.

معرفت ائمه ی اطهار علیهم السلام عبارت از اینستكه، ایمان داشته باشیم آنها واسطه ی فیض میان خدا و خلق اویند و هستی عالم به وجود ایشان قائم است و محبت خالصانه ی آنها بر ما فرض و بیزاری از دشمنان ایشان بر ما

[صفحه 131]

واجب می باشد. و نیز ایمان داشته باشیم كه ائمه ی اطهار (ع) به اذن و فرمان الهی، قدرت تصرف در همه ی عوالم ملك و ملكوت را دارند. چنین معرفتی شرط ورود به بهشت است.

نكته ی مهم و قابل توجه دیگری كه در بیان امام (ع) سزاوار دقت و تامل است، اینكه عدم عرفان و شناخت حقیقی ائمه ی معصومین از یك سو و از سوی دیگر عدم پذیرش ائمه ی اطهار (ع) از پیروان خود، باعث سقوط شیعیانشان در جهنم می شود. از این بیان چنین استفاده می شود كه:

1- پیروان و مومنان به امامت و ولایت ائمه ی معصومین علیهم السلام، اگر دارای معرفت كامل نسبت به پیشوایان دینی نباشند، و اگر ائمه ی اطهار علیهم السلام پیروان خود را نپذیرند و ایشان را به عنوان یاران و رهروان صادق خود نشناسند، هر آینه سقوط در دوزخ برای ایشان قطعی و حتمی است.

2- شرط حتمی برای ورود پیروان عترت پیامبر (ص) به بهشت و نجات ایشان از عذاب الهی و سقوط در جهنم، عرفان و شناخت صحیح و ایمان و معرفت كامل نسبت به اهل بیت رسول الله (ص) است.

كمیل بن زیاد نخعی از یاران با وفای امیرالمومنین علی علیه السلام می گوید:

روزی امام علیه السلام دست مرا گرفت و از شهر بیرون برد. هنگامی كه به صحرا رسیدیم، آهی سوزان از سینه مباركش بركشید و با من درباره ی مردم و شخصیت دانشمندان و ارزش علم، سخن گفت، تا آنجا كه در ادامه ی گفتارش به توصیف و بیان شخصیت و عظمت امام معصوم هر عصر از

[صفحه 132]

سلاله ی پاك پیامبر (ص) پرداخت و چنین فرمود:

اللهم بلی لا تخلو الارض من قائم لله بحجه، اما ظاهرا مشهورا و اما خائفا مغمورا، لئلا تبطل حجج الله و بیناته و كم ذا و این؟

اولئك- و الله- الاقلون عددا و الاعظمون عند الله قدرا، یحفظ الله بهم حججه و بیناته حتی یودعوها نظراءهم و یزرعوها فی قلوب اشباههم. هجم بهم العلم علی حقیقه البصیره و باشروا روح الیقین و استلانوا ما استوعره المترفون و انسوا بما استوحش منه الجاهلون و صحبوا الدنیا بابدان ارواحها معلقه بالمحل الاعلی. اولئك خلفاء الله فی ارضه و الدعاه الی دینه. آه، آه شوقا الی رویتهم.[5].

«آری زمین از كسی كه با حجت و دلیل دین خدا را بر پای دارد، خالی نمی ماند. آن كس یا آشكار و مشهور است و یا دست ستم او را پوشیده و پنهان ساخته تا حجتها و دلیلهای روشن خدا از میان نرود. اینان چند نفر می باشند و كجا هستند؟

به خدا سوگند، كه اینها در شماره اندكند، ولی در پیشگاه خدای سبحان مقامی رفیع و منزلتی عظیم دارند. حق تعالی به وسیله ی ایشان حجتها و دلایل روشن خود را حفظ می كند، تا آنها نیز- حجتها و بینات الهی را- به دیگران سپارند و در دلهای افرادی مانند خود جای دهند.

دانش و حكمت، با بصیرت حقیقی آنان را فرا گرفته و با آرامش و یقین كامل آن علوم را بكار می برند. و آنچه بر صاحبان نعمت دشوار

[صفحه 133]

می آید، برای ایشان آسان است. و به آنچه نادانان از آن می هراسند، اینان سخت مانوس و وابسته اند.

اینان با بدنهاشان در دنیا زندگی می كنند، ولی ارواح آنها به جایگاهی بس رفیع و اعلا وابسته است. آنها جانشینان (خلفاء) خدا در زمین و دعوت كنندگان مردم به دین او می باشند.

آه، آه كه به دیدار آنها چقدر شیفته و آرزومندم».


صفحه 127، 128، 129، 130، 131، 132، 133.








    1. آثار الصادقین، ج 1، ص 179 به نقل از بحارالانوار، ج 23، ص 93.
    2. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 281.
    3. آثار الصادقین، ج 1، ص 202.
    4. نهج البلاغه فیض، خطبه 152.
    5. نهج البلاغه فیض، حكمت 139.