عده زيادي بر اين باورند كه دنيا مخلوق خداست صفات بيشماري را براي خدا بر مي شمارند . از جمله اينكه خداوند خالق ، توانا ، دانا ، بي نياز و ... چند سوال در رابطه با خدا برايم مطرح شده است من فضايي خالي را تصور مي كنم كه دنيا و زمان و مكان وجود نداشت تا خداوند به اسرار آن آگاه باشد . توانا نيز نبود . وقتي دنيا وجود نداشت توانا به چه چيزي بود كريمي ، رحيمي ، بينايي ، عادلي ، هيچ كدام از اين صفتها نميتوانست مفهوم داشته باشد . پس پيش از خلق دنيا خدا هيچ نبود سپس خداوند جهان را آفريد و به واسطه خلق دنيا ، خدا خالق شد . و پس از خالق شدن صفات ديگر نيز مفهوم گرفتند پس دنيا بايد وجود داشته باشد تا خدا نيز وجود داشته باشد ؟ با توجه به مخلوق بودن دنيا اولين سوال من از مذهبيون اين است كه پيش از خلق دنيا خدا چه بود . آيا وجود خدا وابسته به دنيا نيست ؟ خدا در قرآن گفته است انسان را از خاك آفريده است . از طرفي در قرآن گفته شده خدا كن فيكون مي كند . آيا خدا به خاك كه عنصر مادي است براي خلق انسان نياز نداشت ؟ اگر توجيه مي كنيد كه خاك را هم خودش آفريده باز هم از مخلوق خود بي نياز نبوده از اين بابت فرقي بين خالق بودن انسان و خدا وجود ندارد . انسان هم اگر چيزي را اختراع مي كند مثلا اگر كامپيوتر مي سازد ، از سي پي يو و آي سي و كابل و هارد ديسك و پيچ و مهره و ... كه خودش ساخته است استفاده مي كند ؟