فردي در 50 سالگي كه داراي زن كارمند و سه فرزند پسر بزرگ است، با دختري 22 ساله با توافق همسر اوّلش در محضر و با عقد شرعي ازدواج مي كند. مهرية كلان تعيين مي نمايد و براي محكم كاري چك سفيد امضا تحويل داده است. افراد فاميل براي رعايت حال خانواده اش كه در حال از هم پاشيدگي است اقدام به پا در مياني نموده و مي خواهند به هر طريق ممكن اين آقا و دختر و خانواده اش را راضي نمايند كه صيغة طلاق جاري شود و از ازدواج دوم منصرف شوند. آيا سعي در اين گونه طلاق گناه محسوب مي شود؟ در صورت ازالة بكارت چه حكمي دارد؟ در غير اين صورت حكمش چيست؟