اگر با يك سري تمهيدات لازم بتوانيم در سطح كشور، موفق به جداسازي مراكز درماني خواهران از برادران بشويم، با توجه به اين كه هر پزشكي در طول دوران دانشجويي خود بايد (هر چند مختصر) از انواع و اقسام اختلالات و بيماريها چه در مورد آقايان و چه خانمها آگاهي يافته و آموزش ببيند (اعم از انجام معاينات كامل، آگاهي از بيماريهاي زنان و چگونگي انجام زايمان سالم و...) و با توجه به اين كه در مورد دانشجويان، اين موارد بيشتر آموزشي هستند تا درماني، (يعني ممكن است نجات جان بيمار در همان زمان وابسته به آن نباشد، اما به وسيله اين آموزش كه در بيمارستانهاي آموزشي صورت ميگيرد، دانشجو براي مراحل طبابت، كه نياز آينده بيمار است، آماده ميشود) و از اين رو هر يك از دانشجويان در دورههاي مختلف، ملزم و مجوبر به گذراندن واحدهاي درسي در تمامي بخشهاي بيمارستان، اعم از زنان و مردان، و فراگيري تمامي مسائل و امتحان دادن در پايان دوره ميباشند (تا بتوانند در نهايت، فارغ التحصيل موفقي باشند)، با در نظر گرفتن تمامي اين شرايط، بفرماييد تكليف و وظيفه دانشجو چيست؟ آيا ميتواند به خاطر رعايت مسائل شرعي، از فراگيري كامل بسياري مسائل بگذرد و در نتيجه در گذراندن واحدهاي درسي ناموفق باشد؟ و يا در هر شرايطي و با هر وسيلهاي، بايد به فراگيري صحيح كارش بپردازد تا در آينده كمتر دچار مشكل شود؟ و به طور كلي چگونه ميتوان بين وظيفه پزشكي و دانشجويي (كه در كتب پزشكي، بر انجام آنها تأكيد شده) و وظيفه شرعي و اسلامي (كه طبيعتاً نبايد با وظيفه پزشكي تناقض داشته باشد) جمع كرد؟