مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.

آيا كندن موي صورت در ناحية گونه ها كه ممكن است مقداري از زيبايي انسان را از بين ببرد، گناه دارد؟

نگاه كردن به چه چيزهايي ثواب دارد.

كساني كه جامة زهد و تقوا دارند، در پيشگاه الهي چه مقام و جايگاهي دارند؟

ـ چرا شب قدر مخفي است؟

بهترين تفسير هاي عرفاني موجود كدام است؟ كدام يك با ترجمة فارسي همراه است؟

در كتاب كارنامة خوشبختي از آيت الله طباطبايي نوشته: اخلاق را از دو طريق مي توان به دست آورد:

1ـ تكرار عمل،

2ـ تلقين حُسن عمل.

مراد از حُسن عمل چيست؟

ما در وجود خود بعضي از امور را مانند شجاعت ، انفاق، ذكر، عبادت دوست مي داريم. آيا اين كار نوعي شرك در عمل نيست؟ براي خلاصي از اين نوع وسوسه ها چه بايد كرد؟

آيا تنها راه كسب اخلاق كريمه وصفات فضيله تكرار عمل است يا راه هاي ديگري نيز دارد؟

معمولاً در كتاب هاي روان شناسي براي اعتماد به نفس روي تلقين زياد تكيه مي كنند مثلاً براي خلق شجاعت در خود سفارش مي كنند كه بسيار تكرار كنند شجاع هستم تا در ضمريش اثر بگذارد. آيا واقعاً تلقين چنين اثري دارد؟ اين كار موجب غرور نمي شود و يك نوع غرور كاذب نيست؟

اگر انسان واقعاً بخواهد تقوا را مراعات كند بعضي موقع ها از لحاظ اقتصادي زير صفر قرار مي گيرد علّت آن چيست؟

از كودكي احساس كم رويي و خجالت و پس از آن احساس حقارت و پستي در من به وجود آمد. احساس حقارت هم اكنون نيز در من وجود دارد. علاوه برا آن ، احساس اين كه كسي مرا دوست ندارد، موجب شده كه به كلي از همه چيز مأيوس و نااميد شوم و از روزگار خسته و افسرده گردم و ... لطفاً كمكم كنيد و راهنمايي فرماييد كه چه كنم؟

خوردن مال حرام چه ربطي به قساوت قلب و اثر نكردن موعظه دارد؟

خانوادة مهرباني دارم. از نظر مالي مشكلي ندارم. دوست پسري ندارم و عاشق دختر عمه ام هستم.
بحمد الله دختري شاد بودم. با مشكلات زيادي رو به رو بودم و به لطف خدا بر همه غالب شدم. معتقدم دنيا ارزش غم خوردن را ندارد، اما با همة اين محسنات، غمي بزرگ در دل دارم كه نميتوانم بر زبان بياورم.
حدود سه سال است مبتلا به تيروييد سمي شدم. با اين كه گريه و غصه برايم خطرناك است، اما خيلي غمناكم، ولي غصهها را بروز نميدهم و هميشه در صددم بخندم و ديگران را نيز بخندانم. كمكم توان خود را از دست ميدهم. تاكنون آرزوي مرگ نميكردم، اما اخيراً از خودم بدم ميآيد.

هميشه از زرنگ هاي كلاس بودم، اما سال گذشته حق كشي كردند و مردود شدم.

مدرسه را عوض كردم، باز حق كشي تكرار شد و ناموفق شدم.

اين كار سبب شد روحية درس خواندن را از دست بدهم. اخمو شدم و بي جهت گريه ميكنم. به طور كلي شادابي سابق را از دست دادهام.

نميتوانم به آينده فكر كنم. تنها چيزي كه فكر ميكنم مرگ است. از زهرا خبري ندارم و تنها از راه مكاتبه ارتباط دارم. استدعا دارم مرا ياري كرده و از اين محنت بزرگ نجاتم دهيد.

  1. 4505 از 4632