اگر خدا گرايي يك امر فطي است، چرا بعضي افراد منكر خدا هستند؟ آيا آنان فاقد اين كشش دروني هستند؟

سلسله مراتب موجودات را از نظر عرفان به صورت ساده بيان كنيد.

فردي كه توقع ارتكاب گناه از او نمي رفت، ولي به دليلي مرتكب آن شد، ولي اكنون از گناهي كه انجام داده پشيمان است و حال آن كه او را به چشم گناهكار مي شناسند. چگونه ممكن است به آينده اش اميدوار و فرد صالحي باشد؟

آيا دلبستگي به معشوقه بدون انجام كار نامشروع گناه دارد؟

آدمي چگونه مي تواند وجداني بيدار داشته باشد تا از اعمال زشت جلوگيري كند؟

جز خدا كسي شايستة ستايش نيست و ياد خدا هميشه لازم است. چگونه مي توان به آن نايل شد؟

چگونه مي شود كه آدمي در برابر ديگران از انجام كارهاي زشت خودداري مي كند، ولي در محضر خدا به آن اقدام مي نمايد؟ اين جرئت چونه است؟

چگونه مي شود تهذيب و تزكية نفس نمود؟ با توجه به اين كه محيط مساعد نبود و گرفتار برخي آلودگي ها شده ام، نيز در محيط كار و خانه از آرامش لازم بهره مند نيستم؟

بخشش بهتر است يا عدالت؟ لطفاً توضيح دهيد.

آيا اخلاق خوب همان در ظاهر خوشرو بودن است در غير اين صورت توضيح بفرماييد.

كسي كه قبلاً نماز مي خواند ولي مدتي است كه نماز را ترك كرده، چگونه مي توان او را دوباره به خواندن نماز تشويق و ترغيب نمود؟

اگر گناهي را مرتكب شديم و بعد توبه كرديم از كجا بفهميم كه خداوند توبة ما را قبول كرده است؟