کد مطلب:1568
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:1
مذهب جبر را چه كسي بنياد كرد؟
بحث جبر و اختيار در همان آغاز پيدايش علم كلام و مباحث عقيدتي در بين مسلمانان مطرح بود؛ در جريان حادثة كربلا، شهادت امام حسين(ع) و يارانش و به اسارت بردن بازماندگان آن حضرت به كوفه و شام، آمده است كه عُمال (كارگزاران) بني اميه، ابن زياد و يزيد بارها براي توجيه كارهاي خلافشان به جبر، تفدير، قضا و قدر الهي تمسك نمودند و بزرگان خاندان پيامبر(ص) همانند امام سجاد(ع) و حضرت زينب كبرا(س) به آنان پاسخ گفتند.[1]
از اين نكته استفاده ميشود كه گرايش به جبر در همان قرن اوّل هجري و در عهد بني اميه آن هم به منظور توجيه كارهاي زشت آنانرواج يافت. و بني اميه از اين عقيده براي اهداف سياسي خود بهره گرفته و آن را تبليغ مي كردند، ليكن دراين زمان گرايش به جبر به صورت يك مكتب و مذهب فكري خاص بروز پيدا نكرد. اينامر در قرن دوم هجري صورت گرفت و مؤسس و سردستة آن را جهم بن صفوان سمر قندي متوفاي 128 هـ.ق معرفي كرده اند.[2]
علماي علم كلام جبريون را به دو دسته تقسيم كرده اند: جبري خالص و جبري متوسط. سر دستة جبري خالص را جهم بن صفوان و سردستة جبري متوسط را ابوالحسن اشعري مؤسس مذهب اشاعره معرفي كرده اند.[3]
[1]ر.ك: مقتل الحسين، عبدالرزاق مقرم، ص 324.
[2]شريف مرتضي، تنزيه الانبيا، ص 109؛ شيخ كاظم ارزي تميمي، ديوان الازريالكبير، ص 113؛ جعفر سبحاني، المحاضرات في الالهيات، ص 192.
[3]معارف و معاريف، ج 4، ص 79.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.