کد مطلب:26323
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:1468
علت حرام و گناه بودن غيبت چيست؟ چرا دين اسلام بر اين موضوع حساس ميباشد و به شدت از آن نهي ميكند؟
مقدمه:
غيبت يا بدگويي پشت سر مردم كه به صورت هاي مختلفي از گفتار و رفتار و اشاره و كنايه انجام مي گيرد، يكي از گناهان كيره است كه در آيات و روايات بر اجتناب از آن تأكيد شده است. گناهش همين بس كه از پيامبر اسلام(ص) نقل شده: هر درهم ربا گناهش برابر با 36 نوبت زنا است و ريختن آبروي مسلمان گناهش از ربا شديدتر است.[2] قرآن هيچ گناهي را به منزلة اعلان جنگ با خدا ذكر نكرده،به جز ربا خواري،[3] و غيبت از ربا بيشتر است.
غيبت استثنا هم دارد، يعني از ديدگاه اسلام غيبت برخي در بعضي موارد جايز است و در مورد افرادي، لازم و تكليف ديني و اجتماعي است تا جامعه از آفات شان در امان باشد.[4]
غيبت بيان واقعيت هايي است كه در غيبت شونده وجود دارد و اگر دروغ باشد، تهمت يا بهتان شمرده ميشود.
چرا غيبت به شدت مورد نهي قرار گرفته است؟ غيبت دو نوع مفاسد دارد: يك نوع جامعه را بيمار ميكند و ضررهاي اجتماعي دارد. نوع ديگر، فرد را نابود مي سازد و مفاسد و ضررهايش متوجه غيبت كننده مي گردد. برخي از ضررها دنيوي است و برخي ديگر آخرت انسان را واژگون مي نمايد. در ذيل به برخي از آفات دنيوي غيبت اشاره ميشود:
الف) آثار مخرب اجتماعي:
1ـ غيبت بذر نفاق و دورويي در جامعه مي پاشد و ثمرة آن تفرقه و اختلاف و سلب اعتماد مردم از يكديگر مي گردد.
اجتماعي كه مردم به هم اعتماد نداشته باشند، اجتماع مردگانِ متحرك است، كه مفهوم حقيقي زندگي و انسانيت از آن كوچ كرده است. امام خميني(ره) ميفرمايد: يكي از مقاصد بزرگ انبياء عظام، توحيد كلمه و توحيد عقيده است و اتحاد و اجتماع امت در امور مهم براي جلوگيري از تعديات و تجاوزات ظالمانة ستمگران است و اين مقصد بزرگ كه مصلح اجتماعي و فردي است، انجام نمي گيرد مگر در ساية وحدت نفوس و اتحاد همت ها و صداقت قلبي و صفاي باطني و ظاهري. پر واضح است كه اگر غيبت رايج شود، موجب كنيد و حسد و بغض و عداوت شده و ريشة فساد در جمعيت بدواند، درخت نفاق و دورويي در آنها ايجاد كند، و وحدت و اتحاد جامعه را گسسته كند، و پاية ديانت را سست كند.[5]
باز شدن راه نفوذ دشمنان ميان مسلمانان: وقتي با غيبت بذر نفاق و دشمني ميان مردم پاشيده شد، ثمره اش سلب وحدت و اتحاد و از بين رفتن اعتماد مردم به يكديگر گرديد و تفرقه و چند دستگي فراگير گشت، عرضه براي نفوذ دشمنان اسلام، از راه تهاجم فرهنگي آغاز مي گردد و به تدريج در تمامي عرصه ها ريشه مي دواند؛ يعني بلايي كه امروز جهان اسلام به آن گرفتار است و شيطانك هاي دست آموز استكبار در جامعة اسلامي و شيعي ايران، دانسته يا نادانسته در آن مسير گام مي گذارند.
2ـ غيبت ترور شخصيت اشخاص است: بدگويي و زشت نماياندن، آبرو و حيثيت اجتماعي افراد را بر باد ميدهد و نوعي ترور شخصيت است كه بدتر از ترور فيزيكي است.
3ـ تعطيل شدن خير گرايي و منعفت رساني: هر فردي كه غيبت او گناه است، وجودش فوايدي دارد. بدگويي و زشت نماياندن افراد باعث ميشود كه جامعه از فوايد آنان محروم گردد و فعاليت هاي علمي و عملي و منفعت رساني اين افراد مسدود شود.
4ـ غيبت راه را براي ترويج فساد و گناهان هموار مي سازد و افرادي را كه زمينة اطلاح شدن و گرايش به نيكي، در آنان وجود دارد، به سوي فساد و گناهان سوق ميدهد.
توضيح: افراد دو گونه اند: برخي اشخاص چون احساس شخصيت نمي كنند، خود را به هر گناهي آلوده مي سازند و چون به معتقدات و مقدسات جامعه، يا قوانين اجتماعي بي اعتنا گشتهاند به هر تجاوز و جنايتي دست مي زنند. اما بعضي سعي مي كنند عيب ها و نقص هاي خود را پوشيده نگه دارند و فوايد وجودشان را بنمايانند. جامعه مؤظف است از همين روحيه استفاده كند، يعني كساني كه مايلند آبرو و حيثيت شان محفوظ بماند، جامعه بايد آنان را محترم بشمارد، تا آنها براي حفظ شأن و منزلت اجتماعي خود تلاش كنند و از خير وجودشان جامعه بهره ببرد، زيرا سرچشمة همة خوبي ها، حس احترام ذات است كه مردم خودشان را شريف و محترم بدانند و كار بد را كه شايستة مقام فضيلت آنها نيست نكنند. هرگاه اين حس از مردم رفت، براي ارتكاب پستي ها و بدي ها مهيا ميشوند.[6]
بايد خوبي را به گردن مردم گذاشت و آنان را روي دندة لجاجت و بدي و بي آبرويي نينداخت تا حُجب و جيا محفوظ بماند، و به سبب شرح حضور هم شده، آداب و قوانين ديني و اجتماعي را رعايت كنند و به گناه آلوده نشوند.
امام هادي(ع) ميفرمايد: من هانت عليه نفسه فلا تأمن شرّه؛[7] هر كه قد و منزلت خود ندانست و در درون خويشاحساس شخصيت نكرد، از شر و بدي هاي او آسوده خاطر مباش.
ب) آثار مخرّب فردي غيبت:
غيبت دو نوع آثار تخريبي فردي براي غيبت كننده دارد. آفات و مفاسد روحي و رواني، و مادي و شخصيتي كه در دنيا متوجه غيبت كننده مي شود، و آفات و مفاسد معنو يو باطني كه در آخرت، دامنگير غيبت كننده مي گردد. در ذيل به برخي از آثار تخريبي دنيوي اشاره ميشود:
1-احساس حقارت و شعله ور شدن آتش حسادت: يكي از عواملي كه باعث غيبت ميشود، حسادت دروني است. شخص حسود چون نمي تواند تعريف و تمجيد افراد را بشنود، يا ببيند كه فرد يا گروهي به منصب اجتاعي يا به مقام علمي و معنوي ارتقا يافته است. به عيب جويي و بدگويي آنان مي پردازد. اين عمل پيش از آن كه به غيبت شونده آسيبي برساند. باعث شعله ور شدن آتش فزايندة حسادت و آزار و اذيت روحي غيبت كننده مي گردد و او را به آشفتگي رواني و احساس حقارت شخصيتي و دروني دچار مي سازد؛ يعني غيبت، زمينه را براي فعاليت اميال شيطاني جهت ارتكاب گناهان ديگر فراهم مي سازد.
2- خروج دفعي از حد اعتدال و تدريجي از انسانيت: هنگامي كه انسان از افكار و عقايد، يا گفتار و كاركردهاي فرد يا گروهي آزده خاطر و عصباني گشت، بايد با استفاده از راه هاي تعيين و تجربه شده راه هاي فرو نشاني خشم، آن آتش را فرو نشاند، و اگر به مقتضاي طبع و تمايل دروني درصدد مذمت و بدگويي برآيد، آتش غضب زبانه مي كشد و پيش از آنكه به ديگران آسيبي برسانند، خرمن وجود خود را به آتش مي كشد و او را به تصميم سازي و كاركردي گرايش ميدهد كه دور از عدالت انساني است و تداوم آن باعث خروج تدريجي از مرز انسانيت مي گردد.
3-ازدياد عداوت و كينه: غيبت باعث ميشود كه كدروت و دلخوري هاي كوچك به سياهي و تيرگي روابط كشيده شود و به تدريج كينه و دشمني افزايش يابد.
4- كاهش سلامتي و كوتاهي عمر: گرفتاري و ابتلاي غيبت كننده به سه حالت فوق و آفات و آسيب هاي ذكر شده، باعث پيدايش آشفتگي شديد رواني و كاهش سلامتي جسمي و كوتاهي عمر مي گردد، چون در هر حال غيبت، يك نوع كثري در اصل خلقت و فطرت انساني است.
5-سقوط اعتبار و آبروي غيبت كننده در انظار مردم: كسي كه در صدد ريختن آبروي ديگري و بي اعتبار ساختن وي در انظار مردم باشد، خداوند او را از تحت امر ولايت خويش خارج مي سازد و تحت امر شيطان داخل ميكند اما حتي شيطان او را نمي پذيرد.[8] چنين فردي را خداوند در چهار جا رسوا ميكند و حيثيت او را بر باد ميدهد. سه مورد آن بعد از مرگ است و يك مورد آن در دنيا است.[9] پيامبر اكرم(ص) فرمود: اي گروهي كه به زبان ايمان آورده ايد و دل شما از ايمان خالي است،غيبت افراد مسلمان را نكنيد و در صدد غيب جويي آنان نباشيد، زيرا هر كه از برادر مسلمان خود عيب جويي كند،خدا عيبت او را ظاهر مي سازد و او را رسوا ميكند. اگر چه اندرون خانة خود باشد.
6-حيرت و سرگرداني و تنگي معيشت: غيبت بي اعتنايي به دستور صريح خداوند در قرآن كريم و سرباز زدن از ذكر و ياد حق تعالي است. كسي كه از ذكر خدا و فرمان او سرپيچي كند، خدا او را به تنگي معيشت و حيرت و سرگرداني در زندگي گرفتار مي سازد.[10]
7- گرايش به كفر و تكذيب آيات الهي: يكي ديگر از آثار و عواقب گناهان به طور عام و غيبت به طور خاص، خروج تدريجي از مدار دين و دين داري است. پيامبر اكرم(ص) فرمود: مرتبة اوّل كفر آن است كه شخصي از برادر مسلمان خود حرفي و كلمه اي را بشنود و آن را جهت غيبت و ايراد و اشكال و عيب جويي به خاطر بسپارد.[11] از قرآن كريم استفاده ميشود كه عاقبت و سرانجام كساني كه خود را به گناه و كارهاي بد آلوده مي سازند و توبه نمي كنند، كفر و تكذيب آيات الهي است.[12]
آن چه ذكر شد، برخي از آثار تخريبي غيبت و به بيان ديگر: جزئي از علل حرمت و گناه بودن بدگويي پشت سر مردم است. بيان همة آثار منفي فردي و اجتماعي، دنيوي و اخروي غيبت خارج از حوصله اين پاسخ است. خداوند جامعه مسلمانان را از همة آفات و آسيب هاي زبان حفظ كند.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.