کد مطلب:32961
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:1
خودباختگي چيست و آثار و پيامدهاي آن كدام است؟
خود باختگي به معناي مرعوب فرهنگ بيگانه شدن، عدم استقلال فكري و نتيجة از خود بيگانگي فرهنگي است.
خودباختگي به خود باختگي فردي و خود باختگي اجتماعي تقسيم مي شود.
خودباختگي فردي بدان معنا است كه شخص اعتماد به نفس نداشته و قابليت ها و استعداد خويش را ناديده گرفته و از خودشناسي نيز عاجز بوده و مجذوب و مرعوب ايدة ديگران مي شود؛ خود و ارزش هاي خويش را فراموش مي كند.
يكي از پيامدهاي منفي خودباختگي احساس حقارت است. انسان خود باخته به دليل اين كه جذب ارزش ها و قابليت هاي ديگران مي شود، احساس حقارت و كم بيني مي كند كه نتيجة آن از دست دادن عزت مندي و كرامت انساني است.
از اين رو، در آموزه هاي ديني از احساس حقارت نهي شده و انسان ها به عزت مندي و عزت گرايي فراخوانده شده است. امام هادي(ع) فرمود : من هانت عليه نفسه فلا تأمن شرّه؛ كسي كه خويشتن را ناچيز و خوار مي يابد و در باطن نسبت به خود احساس سستي و حقارت دارد از شر او ايمني نداشته باش.[1]
پيامبر اسلام(ص) در خصوص عزت نفس فرمود: بر هيچ مسلماني جايز نيست كه خود را ذليل و خوار نمايد.[2]
امام علي(ع) خطاب به فرزندش فرمود: و لا تكن عبداً غيرك و قد جعلك الله حراً.[3]
جامعه خود باخته نيز بدان معنا است كه آن جامعه استقلال سياسي، فرهنگي، اقتصادي ... نداشته و در برابر فرهنگ و تمدن جامعة ديگر خود باخته و مرعوب و مجذوب جوامع ديگر مي گردد.
از سوي ديگر قابليت ها و استعداد هاي خويش را فراموش نموده و استقلال و اقتدار و عزت خويش را از دست مي دهد.
پيامدهاي منفي جامعه دراستقلال فرهنگي و سياسي... ظهور مي كند. اگر جامعه از نظر فرهنگ و تمدن خود باخته باشد، جذب فرهنگ بيگانگان شده، از فرهنگ و آداب آن ها استفاده كرده و از باورهاي ديني و ارزش هاي خود دست بر مي دارد.
خود باختگي سياسي موجب مي شود كه جامعه به كشورهاي بيگانه و ابسته شده و در تصميم گيري هاي سياسي و روابط بين الملل مشكل داشته و اصولاً سياسي منفعلانه داشته باشد و در برابر ابر قدرت ها تسليم شده و كاملاً به آن ها وابسته گردد.
يكي از پيامدهاي منفي خود باختگي در بعد نظامي ظاهر مي شود. جامعة خود باخته توان و قدرت نظامي خويش را ناديده گرفته و به كشورهاي ديگر كه توان نظامي بيشتر دارد جذب شده و امكانات نظامي خويش را از آنان مي گيرد، حال آن كه در آموزه هاي ديني به استقلال و خود اتكايي نظامي تأكيد شده است.[4]
براي رهايي از خود باختگي فردي و اجتماعي لازم است كه باورهاي فردي حفظ شده و عوامل عزت مندي در انسان تقويت شود. در خصوص خود باختگي جامعه نيز بايد گفت: جامعه بايد قابليت ها و استعدادهاي خويش را باور نموده و راهكارهاي استقلال سياسي و اقتصادي ... را ايجاد و با عوامل خودباختگي مبارزه شود و در فضاي جامعه اين نگرش به وجود آيد كه هر جامعه اي قابليت و استعداد خاص خود را داشته و ميراث فرهنگي گرانسنگ و افتخارات را حفظ نمايد.
[1]تحف العقول، ص 483.
[2]تاريخ يعقوبي،ص 67؛ به نقل از: محمد تقي فلسفي، جوان از نظر عقل واحساس، ج 2، ص 291.
[3]نهج البلاغه، نامه 31.
[4]انفال (8) آية 80.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.