کد مطلب:13040 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:568

تتمه
ابن بابویه در امالی از محمد بن موسی بن متوكل از علی بن ابراهیم بن هاشم از محمد بن سنان از زیاد بن منذر از لیث بن سعد نقل كرد كه گفت: نزد معاویه به كعب گفتم: ولادت پیامبر را چگونه یافتی؟ آیا آن وقایعی كه در تولد او رخ داد در زمان زمان ولادت اولاد او نیز یافتید؟ كعب نظاره ای به معاویه كرد تا ببیند او در چه حالی است، آن گاه گویی خداوند به زبان معاویه انداخت كه بگوید: بیا ای ابااسحاق (كنیه كعب) خداوند تو را رحمت نماید بگو چه می دانی؟ كعب گفت: من هفتاد و دو كتاب از كتبی كه از آسمان نازل شده مطالعه نمودم و همه صحیفه های دانیال نبی (ع) را خوانده ام و در همه آنها جریان ولادت پیامبر (ص) و اولادش راه یافتم. همانا نام او معروف و مشهور است به درستی كه هیچ پیامبری به دنیا نیامده كه ملائكه هنگام ولادت او به زمین نازل شود مگر عیسی و احمد (صلوات الله علیها) و حجابهای بهشت برای هیچ یك از بنی آدم كنار نرفت مگر مریم مادر عیسی (ع) و آمنه مادر محمد(ص) و از



[ صفحه 45]



علائم حمل رسول خدا(ص) این بود كه در شبی كه هنگام وضع حمل ماردش آمنه شد منادر در آسمان های هفتگانه نداد داد كه: ای اهالی آسمان های هفتگانه بشارت باد شما را كه امشب، شب ولادت احمد است و در طبقات زمین و همه اكناف آن و حتی همه دریاها همین ندا داده شد، بطوریكه در آن هنگام هیچ جنبنده ای كه در زمین می جنبید و هیچ پرنده ای كه در هوا پرواز می كرد نبود مگر این كه دانست زمان ولادت رسول الله (ص) فرارسیده و در بهشت در شب ولادت ایشان هفتاد هزار قصر از یاقوت سرخ و هفتاد هزار قصر از لؤلؤ و مروارید بنا شد و گفته شد كه اینها قصرهای ولادت هستند و بهشت تزئین و زینت شد به بهشت امر شد: عجله كن و تكان بخور و خود را زینت كن همانا پیامبر اولیا و دوستان تو متولد شد و بهشت آن هنگام از این خبر خندید و تا قیامت خندان خواهد ماند.

همچنین شنیده ام كه در آن هنگام هیچ كوهی نبود مگر این كه به دیگر كوه ها بشارت می داد و می گفت: لا اله الا الله و همه ی كوه ابوقبیس خضوع و خشوع می نمودند به خاطر حضرت محمد(ص) و درختان چهل روز خداوند را با شاخه ها و میوه های خویش تقدیس می نمودند به خاطر خوشحالی از ولادت پیامبر (ص)، و بین آسمان و زمین هفتاد ستون از نورهای مختلف نصب گردید كه هیچ یك شبیه دیگری نبود، آدم را به خاطر فرزندش محمد (ص) شاد باش گفتند از این رو در خوبی و نیكویی آنرا چندین برابر افزودند و تلخی مرگی را كه آدم (ع) چشیده بود از او زایل شد و نیز به من رسیده است كه هنگام ولادت پیامبر كوثر در بهشت به جوشش افتاد و تكان خورد و از آب خویش بر هفتصد هزار قصر از قصرهای بهشت كه از در و یاقوت بود پاشید و ارزانی نمود به خاطر ولادت محمد(ص) و ابلیس مورد نكوهش و سرزنش قرار گرفت و بر بدن او قفل و زنجیر زده شد و به مدت چهل روز در قلعه ای زندانش و تخت او غرق شد و از بین رفت و همه بت ها در شب میلاد رسول الله (ص) واژگون شده و فریاد همهمه ای بپا خواست



[ صفحه 46]



از كعبه در آن شب صدایی برخاست كه می گفت: ای آل قریش به تحقیق كه پیامبری انذارگر به سوی شما آمد كه عزت ابدی و رحمت و بخشش بزرگ با اوست و او آخرین نفر از پیامبران است. در برخی كتب یافتیم كه فرزندان رسول الله (ص) بهترین مردم پس از از او هستند و تا زمانی كه از فرزندان رسول الله (ص) كسی در دنیا در میان مردم وجود دارد و در رفت و آمد است مردم همواره از عذاب الهی در امان هستند پس معاویه گفت: ای ابااسحاق عترت و فرزندان رسول الله (ص) چه كسانی هستند؟ كعب گفت: فرزندان فاطمه (س)، معاویه ناراحت شد و در صورتش حالت عبوسی پدیدار شد و لبانش می گزید و با ریشش بازی می كرد، پس كعب گفت: فرزندان فاطمه (س)، معاویه ناراحت شد و در صورتش حالت عبوسی پدیدار شد و لبانش می گزید و با ریشش بازی می كرد، پس كعب گفت: ما اوصاف فرزندان آن دو عزیز را یافتیم و دانستیم كه آن دو عزیز شهید خواهند شد و آن دو عزیز او دو جگر گوشه فاطمه (س) هستند، كه بدترین و شرورترین مخلوقات آن ها را خواهند كشت. معاویه گفت: چه كسی آن ها را می كشد؟ كعب گفت: مردی از قریش، پس معاویه از جای خود برخاست و گفت: اگر می خواهید برخیزید پس ما نیز برخواستیم.



[ صفحه 47]