کد مطلب:275560 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:425

هدايت الهي
در منطق قرآن، حيات و زندگي، در آثار ظاهري آن از قبيل تنفس و حركت و... نيست، بلكه در نور ايمان و شناخت خدا و پيامبر و اعتقاد به معاد و دين مي باشد. به همين دليل قرآن كريم، منكرين حقائق ديني را مرده و ناشنوا و ساكنان ظلمت قلمداد مي نمايد و مي فرمايد: و ما يستوي الاعمي و البصير و لا الظلمت و لا النور و لا الظل و لا الحرور و ما يستوي الاحياء و لا الاموات ان الله يسمع من يشاء و ما انت بمسمع من في القبور. نه كور و بينا مساوي اند و نه تاريكيها با نور، و نه سايه و گرما و نه زندگان با مردگان، بدرستي كه خداوند هر كه را بخواهد شنوا مي كند ولي تو نمي تواني ساكنان قبرها را شنوا كني. [1] بدين جهت، فرزند مومني كه به تقدير خدا از خانواده اي كافر متولد شده است، مصداق: يخرج الحي من الميت. [2] .



[ صفحه 50]



است. يعني او زنده اي است كه از مرده يعني از كافر و بي دين بيرون آمده است. [3] لذا است كه در روايات اهل بيت عليهم السلام، حيات حقيقي زمين، در ظهور امام زمان حضرت مهدي عليه السلام و گسترش حكومت آن حضرت بر سر تا سر زمين قلمداد شده است. قرآن كريم مي فرمايد: اعلموا ان الله يحي الارض بعد موتها. بدانيد كه خداوند زمين را بعد از مرگش زنده خواهد گردانيد. [4] امام باقر عليه السلام درباره آيه فوق فرموده اند: يحييها الله عز و جل بالقائم عليه السلام بعد موتها، بموتها: كفر اهلها و الكافر ميت. خداي بزرگ، زمين را بعد از مرگش به حضرت مهدي عليه السلام زنده مي دارد. مرگ زمين، كفر ساكنان آن بوده و كافر مرده است. [5] با توجه به آنچه در فصول گذشته آمد، تنها كساني كه به هدايت الهي، خلفاء رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم را شناخته، پيرو آن بزرگواران مي باشند، از نظر قرآن حيات داشته، منحرفين از طريق ولايت به مردگان مي مانند، زيرا قرآن كريم مي فرمايد: او من كان ميتا فاحيينه و جعلنا له نورا يمشي به في الناس كمن مثله في الظلمات ليس بخارج منها. آيا كسي كه مرده بود و ما او را زنده گردانيديم و براي او نوري



[ صفحه 51]



قرار داديم كه با آن نور در ميان مردم حركت مي كند، مانند كسي است كه در تاريكي ها بوده از آن خارج نمي گردد؟ [6] و حضرت باقر عليه السلام در تفسير آيه فوق فرمودند: الميت الذي لا يعرف هذا الشان. مرده كسي است كه به خلافت اهل بيت معتقد نيست. [7] بنابر اين، نوري كه خداوند به وسيله آن، مردگان را زنده مي گرداند، امامت اميرالمومنين علي بن ابي طالب عليه السلام و ديگر فرزندان مطهر آن حضرت مي باشد. [8] پس ولايت آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم زنده كننده انسان بوده، انسان را از مرگ حقيقي نجات مي بخشد. امام صادق عليه السلام منظور از حيات در آيه شريفه زير را ولايت معرفي نمودند: يا ايها الذين ءامنوا استجيبوا لله و للرسول اذا دعاكم لما يحييكم. [9] بنابر اين، معناي آيه بنابر تفسير آن حضرت اينگونه خواهد بود: اي افراد مومن، سخن خدا و رسول را اجابت كنيد آن زمان كه پيامبر شما را به سوي ولايت علي بن ابي طالب كه با آن زنده خواهيد شد، مي خواند. [10] .



[ صفحه 52]



بدين جهت آن كساني كه از اين دعوت پيامبر، يعني امر او به تبعيت از ولايت و امامت حضرت اميرالمومنين عليه السلام اطاعت ننموده، به ولايت اهل بيت پشت كردند، از نور هدايتي كه با قبول توحيد و نبوت، تا قبل از اين بر حيات آنان سيطره داشت بيرون رفته، در ظلمات گمراهي غرق شده، همراه با رهبران طاغوتي خويش در عذاب الهي جايگير خواهند شد. سند ما روايت ارجمندي است كه در ذيل آيه زير نقل گرديده است. خداي متعال مي فرمايد: الله ولي الذين ءامنوا يخرجهم من الظلمات الي النور و الذين كفروا اولياوهم الطاغوت يخرجونهم من النور الي الظلمات اولئك اصحاب النار هم فيها خالدون. خدا سرپرست افراد با ايمان بوده آنان را از تاريكيها به سوي نور هدايت مي كند. و كساني كه كافرند، تحت سرپرستي طغيانگرها هستند كه اين رهبران طاغوتي، آنان را از نور به سوي تاريكي بيرون مي برند. اينان اصحاب آتشند كه در آن جاودانه خواهند بود. [11] هنگاميكه عبدالله بن ابي يعفور در محضر امام صادق عليه السلام از حسن اخلاقي برخي مخالفين ولايت، و كج رفتاري پيروان اهل بيت ابراز شگفتي نمود، امام صادق عليه السلام غضبناك شده، با سخنان زير، ديد ظاهر بين او را اصلاح نموده، معيار درست ارزيابي را ابراز فرمودند: كسي كه با پيروي از رهبري پيشوايي ظالم كه خدا او را منصوب ننموده، خدا را بندگي كند، دين ندارد، و بر آن كس كه به ولايت امام عادلي كه از طرف خدا مي باشد معتقداست، سرزنشي نخواهد بود.



[ صفحه 53]



يعني قبل از اينكه به رفتار اين دو گروه بنگري، بايد عقيده آنها را بسنجي و ملاك و معيار اصلي، اعتقاد درست بوده، در مرحله بعد، عمل قرار دارد. آنگاه امام عليه السلام، در توضيح مطلب فوق، به آيه شريفه استناد نموده، فرمودند: خدا سرپرست افراد با ايمان بوده، آنها را از تاريكيها به سوي نور هدايت مي كند. يعني آنان را از تاريكي گناهان به سوي نور توبه و مغفرت رهنمايي مي كند زيرا آنان پيرو ولايت پيشوايان عادلي هستند كه خدا آنان را منصوب فرموده است. سپس سخن را به قسمت ديگر آيه معطوف داشته، اينگونه دنبال كردند: و كساني كه كافرند تحت سرپرستي طغيانگر هستند كه اين رهبران طاغوتي انان را از نور به سوي تاريكي ها بيرون مي برند. زيرا آنان، بر نور اسلام بودند، ولي هنگامي كه از ولايت پيشوايان ظالمي كه از جانب خداي بزرگ نبودند پيروي نمودند، با اين اعتقاد، ازنور اسلام به سوي تاريكي كفر بيرون رفتند، پس خداوند، آتش جهنم را همراه با كفار بر آنان واجب ساخت، پس آنان اصحاب آتشند كه در آن جاودانه خواهند بود. [12] پس اگر ما طالب حيات واقعي و هدايت الهي هستيم، در زمان حاضر، راهي جز توسل به ذيل ولايت امام زمان عليه السلام و معرفت آن حضرت و پيوند قلبي با آن حضرت ندارد. زيرا قرآن دستور مي دهد: فامنوا بالله و رسوله و النور الذي انزلنا و الله بما تعملون خبير.



[ صفحه 54]



پس بخدا و پيامبرش و به نوري كه نازل كرديم ايمان آوريد كه خدا به آنچه شما انجام مي دهيد، آگاه است. [13] امام باقر عليه السلام در ذيل آيه فوق، منظور از عبارت نوري كه نازل كرديم، را نور ائمه عليهم السلام در همه اعصار دانسته اند. [14] پس آن نور الهي كه مردم اين زمان مامور به ايمان به او هستند و در پي اعتقاد به او، هدايت يافته و زنده خواهند شد، امام زمان حضرت مهدي عليه السلام مي باشد.



[ صفحه 55]




[1] سوره فاطر: 22 - 19.

[2] سوره روم: 19.

[3] تفسير الميزان 162:16 طبع بيروت.

[4] سوره حديد: 17.

[5] كمال الدين:668 ح 13.

[6] سوره انعام: 122.

[7] تفسير عياشي 376:1 و 375 ح 89 و 90.

[8] همان مدرك.

[9] سوره انفال: 25.

[10] تفسير صافي 655:1.

[11] سوره بقره: 257.

[12] كافي 376:1 و 375 ح 3 - الغيبه نعماني:133 و 132 ح 14.

[13] سوره تغابن: 8.

[14] كافي 194:1 ح 1.