کد مطلب:293429
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:952
مهدي باوري و آثار آن
مهدي باوري از ديدگاه اهل تسنّن
مهدي باوري در فرهنگ تشيّع
تأثير مهدي باوري در زندگي فردي و اجتماعي
عرضة اعمال به محضر امام زمان (عج)
آثاِر تربيتيِ اين اعتقاد
حقيقتِ شيعه بودن براي امام زمان (عج)
حقيقت شيعه بودن در بيان امام زمان (عج)
راهكار وصول به شيعه بودن واقعي
1.توجّه به نظارت امام زمان (عج) بر رفتارها
2.لزوم توجّه به تمام دستورهاي دين
مهدي باوري از ديدگاه اهل تسنّن
اعتقاد به وجودِ مهدي (عج)، از اعتقادهاي مشترك بين تمام فرقه هاي اسلام، اعمّ از شيعه و سني، است. ما دربارة پاره اي از مسائل امامت با برادران اهل تسنن اختلاف هايي داريم؛ ولي دربارة اعتقاد به وجود مهدي (عج) بسيار كم است. جالب است بدانيد كه بسياري از عالمان اهل تسنّن دربارة وجود حضرت مهدي (عج) كتاب نوشته و خود اعتراف كرده اند كه روايات پيامبر اكرم (ص) دربارة حضرت متواتر است؛ حتي بعضي از عالمان اهل تسنّن ادّعا كرده اند كه روايات ما دربارة حضرت متواتر است؛ حتي بعضي از عالمان اهل تسنن ادّعا كرده اند كه روايات ما دربارة حضرت مهدي (عج) بالاتر از حدّ تواتر است؛ به گونه اي كه هيچ جاي شكّ و شبهه اي در صدور اين روايات از پيامبر اكرم (ص) باقي نمي ماند.1 دربارة ويژگي هاي شخصي حضرت، ميان اهل سنت، كم و بيش اختلاف هايي وجود دارد. بعضي از ايشان اجمالاً معتقدند كه در آخرالزمان، شخصي به نام مهدي (ع)، از خاندان پيامبر اسلام (ص) ظهور مي كند؛ اما اين مطلب را كه حضرت از كدام پدر و مادر و در چه زماني متولد مي شود، ذكر نمي كنند يا به آن معتقد نيستند. ميان اهل تسنّن هستند كساني كه دربارة حضرت مهدي (عج) اعتقادي همچون اعتقاد ما شيعيان دارند؛ يعني اعتقاد دارند كه مهدي موعود (عج) يازدهمين فرزند از خاندان علي ابن ابي طالب و فاطمة زهرا (س) است.
بين عالمان اهل تسنن، كساني تصريح كرده اند كه حضرت مهدي (عج) حيات دارد و افرادي نيز به حضور وي شرفياب شده اند. حتي نام برخي از بزرگان خودشان را در زمرة كساني ذكر كرده اند كه زمان غيبت، به حضور حضرت ولي عصر (عج) نايل آمده اند. در كتاب هاي فراواني از اهل تسنّن، نام كساني برده شده است كه ادّعا كرده اند به خدمت حضرت شرفياب شده اند.
منظور از ذكر اين چند جمله، اين بود كه ميان عالمان اهل تسنن هم كساني افزون بر اصل وجود حضرت با همين ويژگي هايي كه ما مي گوييم، معتقدند: حضرت متولّد شده و اكنون غايب است و زمان غيبت حضرت نيز كساني مي توانند خدمت ايشان شرفياب شوند؛ بنابراين، در اين زمينه، با فِرقه هاي ديگر اسلامي به بحث فراوان نياز نيست؛ البته كساني از اهل تسنن، اساساً مسألة اعتقاد به مهدي را انكار كرده، و روايات خودشان را نيز در اين باره رواياتي جعلي انگاشته اند؛ ولي كساني از عالمان و محدّثان آن ها كه عده شان كم هم نيست، به وجود مهدي (عج) تصريح كرده اند.
بعضي از طوايف اهل تسنن، مانند بسياري از شافعيه و نيز بسياري از اهل تسنّن به ويژه در كشورهاي ايران، مصر و تونس، دوازده امام شيعه را بزرگ ترين فقيهان پس از پيامبر (ص) و مراجع ديني خود مي دانند. اين گروه از اهل تسنن، به امامانِ دوازده گانة ما شيعيان در جايگاه عالمان و فقيهاني اعتقاد دارند كه سخنانشان براي امت، راهگشا و معتبر است. مردم بايد در امور زندگي خويش به دستورهاي، ايشان مراجعه كنند. اين دسته از اهل تسنّن معتقدند كه پيامبر اكرم (ص) اين دوازده نفر را درجايگاه مراجع ديني مردم تعيين فرموده است و مردم بايد در مسائل ديني و اخلاقي خود به آن ها مراجعه كنند.
اين همان عقيده اي است كه مي توان نخستين جوانة تفكيك دين از سياست در اسلام به شمار آورد. زمان حضور پيامبر اكرم (ص) هيچ اختلافي بين مسلمان ها در يكي بودن مرجع ديني و مرجع سياسي ديده نمي شود؛ چرا كه همة مسلمانان معتقد بودند: شخص پيامبر اكرم (ص) هم مرجع ديني مردم و هم رهبر سياسي جامعه است. پس از وجود حضرت، شيعيان معتقد شدند كه هم مرجع ديني و هم مرجع سياسي، اميرمؤمنان علي ابن ابي طالب (ع) است. بعضي از اهل تسنّن، مرجعيت اميرمؤمنان (ع) را در امور مذهبي قبول دارند و مي گويند: چون علم حضرت بيش از ديگران بود، پيامبر اكرم (ص) او را براي رهبري و مرجعيت ديني مردم معرّفي كرد؛ به همين علت بود كه پس از پيامبر اكرم (ص) او را براي رهبري و مرجعيت ديني مردم معرّفي كرد؛ به همين علت بود كه پس از پيامبر هر وقت عالمان امت در حلّ مسأله اي مي ماندند، به او مراجعه مي كردند؛ ولي اين به معناي رهبري سياسي نيست؛ بلكه مردم ابتدا خليفة اول، بعد خليفة دوم، سپس خليفة سوم، آن گاه اميرمؤمنان (ع) را در جايگاه خليفة چهارم خويش برگزيدند. دست كم بعضي از اهل تسنّن، پس از پيامبر، بين مرجعيت در امور ديني و امور سياسي، تفكيك قائل شدند و تعيين مرجعيت سياسي را به عهدة خود مردم يا خليفة پيشين نهادند بدين صورت كه خليفة اول را مردم برگزيدند؛ آن گاه خليفة دوم را خليفة اول تعيين كرد. خلاصه آن كه بعضي از اهل تسنّن، امامان دوازده گانه (ع) از فرزندان حضرت فاطمه (ع) را مرجع ديني مردم دانسته، سخنان ايشان را در امور مذهبي معتبر مي دانند؛ به ويژه بعضي از طوايف شافعيه كه بر اين مسأله تصريح كرده اند.
مهدي باوري در فرهنگ تشيّع
شيعيان دربارة امامان معصوم خويش به حقايقي والاتر معتقدند. به اعتقاد شيعه، امام هر عصر و زمان، نه تنها مرجع علمي و سياسيِ مردم است، بلكه كسي است كه به خواستِ خدا در همة مقام هاي پيامبر اكرم (ع)، به جز مقامِ نبوّت و رسالت، شريك شده است.2 علمِ امام معصوم (ع)، علم خدايي، و قدرت او، قدرت خدادادي است. حكومت او نيز حكومتي ظاهري نيست و فقط جنبة سياسي و علمي و فرهنگي ندارد؛ بلكه يك نوع «اتصال بين خدا و خلق» است.3 خداوند متعالي، علم و حكمت را به امام (ع) افاضه مي كند و به قدرت خويش، كرامت هايي را به او عطا مي فرمايد؛ به همين جهت، امام (ع) بدون اين كه به تحصيل و اكتساب علم نياز داشته باشد، در سنين كودكي چيزهايي را مي داند كه به تحصيل و اكتساب علم نياز داشته باشد، در سنين كودكي چيزهايي را مي داند كه عالمان بزرگ در سنين پيري هم به آن نمي رسند. امام (ع) از نظر تكليف هم مثل مردم ديگر در 15-16 سالگي مكلف نمي شود؛ بلكه از ابتداي تولد مكلف است. درك او، مثل درك مردم ديگر نيست. اگر هم در طفوليت به مقام امامت برسد، آن چه را برعهدة امام نهاده شده است مي داند. حتي زبان طائفه هاي گوناگون مردم را نيز مي داند و با هر كسي به زبان خودش سخن مي گويد. بالاتر از همة اين ها، امام (ع) بر قلوب مردم ولايت قلبي و روحي، و به بندگان شايستة خدا و پيروان راستين خود عنايت خاصّي دارد. دعايي كه در حق پيروان واقعي خود مي كند، رد نمي شود و به اجابت مي رسد. امام (ع) از رفتار مردم، و از نيّت ها و ويژگي هاي قلبي آن ها آگاه است. نه تنها امام حاضر، در زمان حضور خود اين ويژگي ها را دارد، بلكه امام زمان (عج) هم در زمان غيبت خود از تمام رفتار و نيت ها و حالات شيعيانش آگاه است. اين جزو اعتقادهاي ويژة شيعيان است كه در وقت درماندگي و قطع اميد از همه جا، به امام دوازدهم (عج) متوسّل مي شوند و حضرت نيز دستگيري مي فرمايد.
از جمله بركات جنگي كه بر ملت ما تحميل شد، يكي اين بود كه جوانان عزيز ما بسياري از امدادهاي غيبي امام زمان (عج) را با چشم خودشان ديدند. اين سرمايه هاي عظيم را كه با قيمت گراني به دست ما رسيده است، ارزان نفروشيم و آن خاطره هاي لذت بخش و ملكوتي را كه براي عزيزان ما در جبهه ها حاصل شده است، فراموش نكنيم. اي كاش اين گونه توسل ها و كرامت ها به طور كامل جمع آوري و ثبت مي شد تا براي آيندگان ذخيره اي ارزنده باشد! البته امداد رساني امام (عج) هيچ گاه دستگاه طبيعي و حكمت الاهي را بر هم نمي زند. كار امام (عج) در مسير حكمت خدا است و او تا جايي مي تواند تصرّف كند كه در مسير ارادة خدا باشد. وجود امامان (هم) و كارهاي ايشان مكمّل دستگاه حكمت خدا است، نه معارضِ دستگاه او. اراده امام (عج) همان اراده خدا است: قلوبنا أوعيه لمشية الله4؛ دل هاي ما، جلوه گاه خواست خدا است، ظرفي است كه مشيت خدا در آن تبلور و تجلّي مي يابد. قلب امام (عج) هر آن چه را كه خدا مي خواهد، همان را اراده مي كند، نه چيز ديگري غير از آن را.
تأثير مهدي باوري در زندگي فردي و اجتماعي
مجال سخن دربارة امام زمان (عج) بسيار گسترده است. مي توان از ابعاد گوناگون تاريخي، اجتماعي و اعتقادي دربارة شؤون مختلف امامت سخن راند؛ اما بسيار بجا است تا تأثير اعتقاد به وجود مقدس امام زمان (عج) را در زندگي فردي و اجتماعي خودمان تحليل كنيم.
خداوند بر ما منت نهاده و به ما چنين احساني كرده است كه وجود «ولي اعظمش» را بشناسيم و به او ايمان بياوريم. اين اعتقاد در زندگي ما مي تواند آثار عميقي داشته باشد. ما از اين بزرگداشت ها و خاطره ها چه درسي بايد بگيريم؟ هر كس در اين راه گامي بردارد و حتي پرچم كوچكي را به دوش بگيرد، در پيشگاه الاهي مأجور خواهد بود. اين جشن ها و غوغاها براي چيست؟ ما موظّفيم به او معتقد باشيم؛ به او عشق بورزيم؛ سالروز تولدش را جنش بگيريم؛ دل ها را شاد كنيم؛ شهرها را زينت كنيم؛ ولي هدف از اين كارها چيست؟ اين سر و صداها به نام حضرت براي چيست؟ آيا براي اين است كه چند روزي شاد باشيم؟ چه سرّي در اين اعتقاد نهفته است؟ اين اعتقاد چه تأثيري در زندگي فردي و اجتماعي ما دارد؟ يكي از آثار اعتقاد به وجود امام زمان (عج) را در قلمرو زندگي فردي و اجتماعي بيان مي كنم:
عرضة اعمال به محضر امام زمان (عج)
ما معتقديم كه امام زمان (عج) از كارهاي امت، به ويژه شيعيان آگاه است. در كتابهاي روايي ما بابي به نام «عرض الأعمال» وجود دارد.5 طبق برخي از روايات، تمام كارهاي ما، هر هفته يك روز6 يا دو روز،7 و طبق بعضي ديگر از روايات، هر روز، و مطابق رواياتي ديگر، هر صبح بر امام عصر (عج) عرضه مي شود.8
صاحبت تجارتخانه اي را در نظر بگيريد كه هر روز سري به دفتر مي زند تا ببيند چه معامله هايي در آن روز انجام گرفته است؛ آن گاه هفته اي يك بار، مطالعه اي دقيق روي دفتر انجام مي دهد و در آخر ماه نيز مرور و محاسبة دقيق تري به تك تك معامله ها مي كند و سرانجام در هر سال، يك حسابرسي كلّي از وضعيت تجارتخانه اش دارد. ممكن است وضع مردم در برابر امام زمان (عج) نيز از اين قبيل باشد كه يك مرحله از عرض اعمال، در هر صبح و هر شام انجام مي گيرد. كارهايي كه مردم شب انجام داده اند، صبح، خدمت حضرت ولي عصر (عج) عرضه مي شود و كارهايي كه از صبح تا شام انجام داده اند، شب به حضور آن بزرگوار ارائه مي شود. در مرحله اي ديگر، مجموع كارهاي هفتگي را در دو روز دوشنبه و چهارشنبه به حضور امام (عج) تقديم مي دارند و سرانجام در شب قدر، تمام مقدّرات مردم بر وجود مقدّس ولي عصر (عج) عرضه مي شود.
آثار تربيتيِ اين اعتقاد
چنين اعتقادي بايد تأثير مهمّي در زندگي ما داشته باشد؛ چه در زندگي فردي و چه در زندگي اجتماعي. هر يك از ما بايد فرض كنيم همان كاري را كه روزانه انجام مي دهيم، هنگام شب در معرض اطلاع شخص بزرگي كه به او فراوان احترام مي گذاريم، قرار مي گيرد. هر كسي در زندگي خود براي كسي شخصيت و احترام قائل است و دوست دارد آبرويش در مقابل او محفوظ باشد؛ براي مثال اگر دانش آموزي احتمال بدهد كه امروز يك دوربين مخفي در كلاس نصب مي شود كه از تمام كارهاي او فيلم برداري مي كند و شب هنگام، اولياي مدرسه آن فيلم را تماشا مي كنند، آيا رفتار چنين فردي در كلاس با روزهاي ديگر يكسان خواهد بود؟ هر قدر هم كه آدمي لااُبالي باشد، مي كوشد در آن روز مؤدّب تر و منظم تر باشد؛ زيرا دلش نمي خواهد چيزي را كه باعث آبروريزي او مي شود، ديگران ببينند.
حال اگر ما توجّه داشته باشيم تمام اعمالي كه انجام مي دهيم، هر صبح و شام يا هر هفته خدمت امام زمان (عج) ارائه مي شود، تأثير بسيار بالايي در سازندگي ما خواهد داشت. اگر همواره به اين حقيقت توجه داشته باشيم كه ريز و درشت سخناني كه مي گوييم، تمام نگاه هايي كه به مكان ها و اشخاص مي اندازيم، هر گامي كه برمي داريم و هر حركتي كه در پنهان يا آشكارا انجام مي دهيم، و حتي نيت هايي كه مي كنيم، همه و همه در محضر مولا و سرورمان قرار مي گيرد، به طور مسلم، رفتار و گفتار ما تغيير خواهد يافت؛ چرا كه هيچ يك از ما دوست ندارد امام زمان (عج) كارهايي ناشايست يا كم ارزش را از او مشاهده كند. اگر به چنين حقيقتي توجه داشته باشيم، همواره مي كوشيم كاري نكنيم كه دل مولايمان از ما برنجد؛ چرا كه رنجش قلب مقدّس او، رنجش رسول خدا است و رنجش رسول خدا (ص) قهر و عذاب الاهي را در پي دارد: الَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ9؛ آنان كه پيامبر اكرم (ص) خدا را مي آزارند، عذابي دردناك در پيش دارند؛ بنابراين، بر ما لازم است كارهايي را انجام دهيم كه قلب مقدس وليّ عصر (عج) را خوشحال و شاد كند.
هر كسي، كسي را دوست دارد و دلش مي خواهد آن دوست از او خوشحال شود. اگر به امام زمان (عج) عشق مي ورزيم، هيچ گاه راضي نمي شويم دل او از ما مكدّر شود؛ البتّه آن بزرگوار آن قدر مهربان است كه اگر گاهي لغزش هاي كوچكي از ما سر بزند، براي ما استغفار مي كند. اگر شخصي كه دائم توجهش به وجود مقدّس ولي عصر (عج) است و همواره از اعمال بد مي پرهيزد، به طور تصادفي اشتباهي مرتكب شد، وقتي نامة عملش را خدمت ولي عصر (عج) مي برند، حضرت براي او دعا و استغفار مي كند و از خدا مي خواهد كه او را ببخشايد؛ 10 اما اگر خداي ناكرده، ارتكاب گناه، رفتار هميشگيِ فرد باشد، لياقتِ ولايت حضرت را از دست مي دهد كه از چنين وضعي به خدا پناه مي بريم.
حقيقتِ شيعه بودن براي امام زمان (عج)
شيعه بودن و تحت ولايتِ امام زمان (عج) قرار گرفتن فقط با ادّعا ثابت نمي شود. ما با شناسنامه، شيعه نمي شويم. ما در اسم و عنوان شيعه ايم؛ اما امامان (هم) چقدر تشيع ما را قبول دارند؟ وجود مقدس امام زمان (عج) تا چه حد ما را شيعه و پيروِ حقيقي خويش مي داند؟ آن ها تابع شناسنامة ما نيستند. چه بسا كساني كه نام شيعه ندارند؛ اما نزد امام زمان (عج) از بسياري افراد كه عنوان تشيّع را دارند، عزيزترند.
حقيقت شيعه بودن در بيان امام رضا (ع)
مي دانيد كه ميان تمام امامان معصوم (ع) امام هشتم به رأفت و مهرباني معروف است. در زيارت حضرت مي خوانيم: السلام عليك أيها الإمام الرئوف؛ البته همة امامان مهربان بوده اند؛ اما از آن جا كه ظهور رأفت در امام هشتم (ع) بيش از همة آن ها بوده است، به ايشان لقب رؤوف داده اند.
در دورانِ ولايتِ عهديِ آن حضرت در مرو، عده اي از شيعيان به سويِ خانة امام (ع) رفتند تا به محضر حضرت رضا (ع) شرفياب شوند و سلامي عرض كنند. وقتي به درِ خانة امام رسيدند، از دربان اجازة ورود خواستند. دربان به محضر امام (ع) رفت و عرضه داشت: چند نفري آمده اند كه مي گويند از شيعيان اميرالمؤمنين علي (ع) هستيم11 و اجازه مي خواهند شما را زيارت كنند. امام (ع) فرمود: اجازه نمي دهم.12 شيعيان، روز ديگر آمدند و باز گفتند: ما از شيعيان امام علي (ع) هستيم و مي خواهيم به حضور امام رضا (ع) شرفياب شويم. دربان دوباره آمد و به امام (ع) عرض كرد: يك عدّه از شيعيان شما مي خواهند شما را زيارت كنند؛ اما امام باز هم اجازه نداد. اين گروه تا دو ماه پياپي براي زيارت حضرت مي آمدند، اما حضرت هيچ گاه اجازة شرفيابي به ايشان نمي داد عاقبت از ديدار حضرت مأيوس شده و به دربان گفتند: از امام (ع) بپرسيد گناه ما چيست كه به ما اجازة ديدار نمي دهند؟ مگر چه كرده ايم؟ همين هنگام حضرت اجازه فرمود تا داخل شوند. وقتي شيعيان آمدند. از خدمت حضرت، پرسيدند: اي پسر رسول خدا! چرا در طول اين مدت اجازة ديدار نمي فرموديد؟ گناه ما چه بوده است؟ حضرت فرمود: چه گناهي از اين بالاتر كه گفته ايد ما از شيعيان اميرالمؤمنين علي بن ابي طالب (ع) هستيم. شما كه شيعة او نيستيد. شيعيان او، امام حسن و امام حسين (ع)، و سلمان ها، ابوذرها و مقدادها و عمارها بودند كه از هيچ يك از فرمان هاي او سرپيچي نكردند. 13 گفتند: اگر گفته بوديد ما از محبان و دوستداران او هستيم، از كلامتان ناراحت نمي شدم و همان روز اول به شما اجازه مي دادم.14 شما ادعاي بزرگي كرده ايد! شيعه يعني پيرو ما، شيعه بايد پايش را جاي پاي ما بگذارد، و شما كارهايي مي كنيد كه ما اجازه نمي دهيم؛ سخناني مي گوييد كه ما نمي پسنديم، و به دستورهاي ما عمل نمي كنيد. با اين احوال چگونه شيعة ما هستيد؟15
راهكار وصول به شيعه بودن واقعي
1.توجه به نظارت امام زمان (عج) بر رفتارها
ان شاءالله توفيق بيابيم كه حضرت ولي عصر (عج) ما را جزو شيعيان خود به شمار آورند. براي اين كه بتوانيم گامي به سوي تشيّع واقعي برداريم، يكي از بهترين كارها توجه به همين معنا است كه اعمال ما براي امام مشهود است. اگر به اين مسأله آگاه باشيم، خيلي از كارها را انجام نمي دهيم. اگر بكوشيم هميشه اين حقيقت در ذهن ما باقي بماند كه رفتار و گفتار و نيت هاي ما بر امام زمان (عج) پوشيده نمي ماند، هميشه دقّت خواهيم كرد كه گفتار و رفتارمان را كنترل كنيم و كارهايمان را هر چه بهتر و شايسته تر انجام دهيم.
2. لزوم توجه به تمام دستورهاي دين
يكي از مواردي كه امامان (هم)بسيار از آن ناخشنود مي شوند، قطع رابطه با دوستان و برادران و خويشاوندان است.16 به طور معمول قطع رحم را كساني انجام مي دهند كه موقعيت اجتماعي برتري دارند. ثروتمندان، خويشاوندان فقيري دارند كه با ايشان به دليل فقرشان قطع رابطه مي كنند. به هر حال، قطع رحم نشانة اين است كه ما ديگران را چنان كه بايد به حساب نمي آوريم. يكي از واجبات شرعي، صلة رحم است. براي صلة رحم آشنايان، به ويژه آشنايان فقير، بايد بكوشيم برنامه اي داشته باشيم. حتي با كساني كه نسبت به ما بد كرده اند يا حتي كارهاي ناپسندي انجام داده اند، نبايد قطع رحم كنيم. چه بسا همين رفت و آمدها باعث شود كه آن ها اصلاح شوند. از چيزهايي كه امامان (هم) خيلي دوست دارند، اين است كه مؤمنان با همديگر، مبحت و صميمت داشته باشند و به يكديگر خدمت كنند.
بعضي از مسائل در دستورهاي امامان خيلي مورد تأكيد واقع شده اند؛ ولي متأسفانه ما چنان كه بايد، حق اين دستورها را ادا نمي كنيم؛ براي مثال، حقوق دوستان، خويشان، نزديكان، همسر و فرزندانمان را چنان كه بايد رعايت نمي كنيم. كار نيك و عمل صالح ، فقط نماز و ذكر و دعا نيست؛ البته هر يك از اعمال صالح به جاي خود محفوظ است؛ اما مجموعة دستورهاي اسلام، معجوني است كه بايد از همة آن ها پيروي كنيم. شيعة واقعي كسي است كه همة كارهاي خوب را انجام دهد و از همة گناهان بپرهيزد. كسي كه از مسائل دين فقط يك بُعدش را مي بيند و انجام مي دهد، مثل آدمي است كه يك عضوش بيش تر از حد رشد مي كند و ساير اعضايش كوچك مي ماند. تصوير افراد ناقص الخلقه را ديده ايد كه سرشان يا دستشان كوچك است يا گاهي يك دست و يك پايشان در مقايسه با دست و پاي ديگرشان بسيار بزرگ تر است. بنابر آن چه عالمان تشريح و فيزيولوژي مي گويند، وقتي غدة هيپوفيز مغز، اختلال مي يابد، كار تنظيم و تعديل اندام هاي بدن به هم مي خورد. كساني كه فقط بعضي از دستورهاي دين را مي گيرند و عمل مي كنند، شكل واقعي آن ها نامتعادل است. ما بصيرت نداريم و باطن آن ها را نمي بينيم؛ ولي آن هايي كه شكل باطني شخصي را مي بينند، وقتي به چنين اشخاصي نگاه مي كنند، مي بينند كه اندام روحشان بي قواره و ناموزون است. بايد به همة دستورهاي دين با هم، در يك مجموعه، به طور منظم و مرتب عمل كنيم. به هر حال، يكي از كارهايي كه امام زمان (عج) خيلي دوست دارد و از آن شاد مي شود، رسيدگي شيعيان به امور يك ديگر است. هر چه شيعيان با هم آشناتر و نزديك تر باشند، تكليفشان در برابر هم بيش تر است: فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّي يَأْتِيَ اللّهُ بِأَمْرِه؛17 عفو و گذشت كنيد تا خداوند فرمان خود را بفرستد. از همديگر بگذريم. مگر دوست نداريم كه خدا از ما بگذرد. اگر انتظار داريد خدا از گناهان شما بگذرد، بايد از گناه مردم و ديگران بگذريد! بگذريد تا خدا هم از شما راضي شود! به روي هم نياوريد كه اشتباهي كرده ايد! مگر دوست نداريد خدا در روز قيامت از گناه شما بگذرد و به رويتان نياورد كه چنين كاري كرده ايد؟ اگر دوست داريد، امتحان كنيد! اگر كسي اشتباهي كرده است، پرده پوشي كنيد.
1. ر.ك: سيدثامر، هاشم العميدي، در انتظار ققنوس (كاوشي در قلمرو موعودشناسي و مهدي باوري)، ص76 (تصريح دانشمندان به تواتر احاديث المهدي).
2. ر.ك: بخش مقام هاي امام زمان.
3.در دعاي ندبه چنين نجوا مي كنيم: «أين السبب المتصل بين الأرض و السماء؛ كجا است آن وسيلة حق كه آسمان و زمين را به هم پيوسته است».
4.قال ابومحمد حسن بن علي (ع): «قلوبنا أوعية لمشية الله فإذا شاء شئنا و الله يقول: و ما تشاؤون إلا أن يشاء الله» . (علامه مجلسي، بحارالانوار، ج25، ص336، باب10، 16)
5.ر.ك: علامه مجلسي، بحارالانوار، ج6، ص 172، باب7 (... عرض الأعمال عليهم صلوات الله عليهم)؛ ج23، ص 333، باب 20 (عرض الأعمال عليهم و أنّهم الشهداء علي الخلق).
6.امام صادق (ع) مي فرمايد: «اعمال در روز پنجشنبه به رسول خدا و امامان (هم) عرضه مي شود». (ميرزا حسين طبرسي نوري، نجم الثاقب، باب11، ص825؛ محمد بن حسن صفار قمي، بصائر الدرجات، ص 426، ح16)
7.از معصوم (ع) روايت شده است: «اعمال امّت در هر دوشنبه و پنجشنبه بر پيامبر اكرم و امامان (هم) عرضه مي شود و به آن علم مي يابند». (ميرزا حسين طبرسي نوري، نجم الثاقب، باب11، ص 825؛ طبرسي، مجمع البيان، ج5، ص 69)
8. حضرت مهدي (ع) در نامة مبارك خود مي نويسد: « همانا هميشه بر احوال و اخبار شما آگاهيم و چيزي از شما بر ما پوشيده نيست». علامه مجلسي، بحارالانوار، ج53، ص 174، باب31، ح7.
9.توبه (9)61.
10.سيد بن طاووس-اعلي الله مقامه- مي گويد كه نيمه شبي در سردابِ مقدس سامرا صداي مناجاتِ زيباي امام عصر (عج) را شنيدم كه در حق شيعيانش چنين طلب استغفار مي فرمود: « اللهم إن شيعتنا منا و خلقوا من فاضل طينتنا و عجنوا من ماء عذب ولايتنا فاغفرلهم من الذنوب ما فعلوه إتكالا علينا فولنا حسابهم يوم القيامة و لاتفضحنا بأعمالهم...؛ پروردگارا! شيعيان ما از مايند؛ از اضافة خاك خلقت ما آفريده شده اند و سرشتشان به آب گواراي ولايت ما عجين شده است؛ پس ببخشاي برايشان گناهاني را كه با اتكا و اعتماد به ما انجام داده اند و حساب روز قيامتشان را به ما واگذار فرما و ما را با آشكار كردن اعمالِ ايشان رسوا و خجلت زده مفرما!» (علامه مجلسي، بحارالانوار، ج53، ص 302؛ علي اكبر نهاوندي، العبقري الحسان، ج2، ص149 (با اندكي تفاوت))
11.يقولون نحن شيعة علي.
12. فقال (ع): أنا مسعول فاصرفهم.
13.«و يحكم إنما شيعته الحسن و الحسين (ع)، و سلمان و المقداد و عمار و محمد بن أبي بكر الذين لم يخالفوا شيئاً من أوامره»
14.«فلو قلتم إنكم موالوه و محبوه و الموالون لأوليائه و المعادون لأعدائه لم أنكره من قولكم و...»
15.ر.ك: تفسير منسوب به امام حسن عسگري (ع)، ص 313؛ طبرسي، احتجاج، ج2، ص 237؛ علامه مجلسي، بحارالانوار، ج68، ص 158.
16.يكي از موانع ديدارِ امام زمان (عج)، قطع رحم است. علي بن مهزيار پس از بيست سفرِ حج كه به اميدِ ملاقاتِ امام زمان به جا آورده بود، در سفرِ بيست و يكم به خدمت امام عصر (عج)شرف حضور يافت. در اين ملاقاتِ پرشور، يكي از نخستين مطالبي كه مولايمان، حضرت ولي عصر (عج) به پسر مهزيار فرمود، اين بود: «اي اباالحسن!، ما شب و روز در انتظارات بوديم؛ پس چه چيز آمدنت را به نزد ما به تأخير انداخت؟» عرضه داشت: «تاكنون كسي را نيافته بودم تا مرا به سوي شما رهنمون شود». حضرت فرمود: «احدي را نيافتي تا تو را رهنمايي كند؟! نه، اين گونه نيست. اما به افزون سازيِ اموال پرداختيد و (در خريد و فروشتان) حيرتي به زيانِ مؤمنانِ ضعيف پديد آورديد و بين خود قطع رحم كرديد». (سيد هاشم بحراني، تبصرة الوليّ ممن رأي القائم المهدي (عج)، قسمتي از رسالة 46)
17. بقره (2)، 109.