کد مطلب:36427 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:696

تصمیمات شجاعانه











در روز جنگ فرمانروا یا زمامدار نباید از تصمیم گیری قاطعانه ناتوان باشد.

جنگ جنگ است و لهیب توفنده ی آن با تنبلی و دیرجنبی ناسازگار است و واماندگان را در زیر گامهای نیرومند خود لگد كوب می كند.

در زمان خلافت امام علی (ع) حكومت كوفه در دست نالایق ابوموسی اشعری افتاده بود، و او ساده اندیشانه امیدوار بود كه گذشت زمان خود مشكلات و بحرانها را حل كند...

از آنجا كه مشكلات بزرگ از او تدبیر و تصمیم گیری شجاعانه می طلبیدند وی آنها را به چیزی نمی گرفت.

در جنگ جمل مولا به او فرمان داد كه مردم كوفه را برای نبرد مهیا سازد اما او كوتاهی نمود، و این قصور خود را چنین توجیه می كرد كه این مسئله ی جزئی به زودی خاتمه می یابد!

مولا سرانجام نامه ی سرزنش آمیزی به او فرستاد كه در آن چنین گفته می شد:

اما بعد، فقد بلغنی عنك قول هولك و علیك، فاذا قدم علیك رسولی فارفع ذیلك، و اشدد منزرك، و اخرج من جحرك، و

[صفحه 52]

اندب من معك، فان حققت فانفذ، و ان تفشلت فابعد، و ایم الله لتونین حیث انت، و لا تترك حتی یخلط زبدك یخاثرك، و ذائبك بجامدك، و حتی تعجل عن قعدتك، و تحذر من امامك كحذرك من خلفك،...

«اما بعد...

از توبه من سخنی رسانده اند كه هم به سود توست و هم به زیان تو! پس هر گاه فرستاده ی من نزد تو رسید كمر همت بر بند و پای استوار كن و از پناهگاه خارج شو و همراهانت را (به نبرد) فراخوان. اگر بر آنی كه جانب حق بگیری (و سلاح برداری) به سوی من آی، و اگر از این كار بیم داری، سر خود گیر...

به خدا سوگند كه (با چنین رفتاری) در همه حال چندان مورد خشم و پرخاش قرارگیری تا در كار خویش سرگردان شوی و روزگارت تباه گردد و از پیش و پس راه فرار بر تو بسته شود و یا رای (بر تخت امارت) نشستن در تو نماند. این فتنه آن سان كه تو پنداشته ای سهل و ساده نیست بلكه واقعه ی بغرنجی است (كه به تدبیر) این شتر سركش رام گردد و دشواری آن بر طرف شود و این راه سنگلاخ همواری پذیرد. پس اینك خرد را یار گیر و بر زمام امور چیره شو و نصیب و بهره ی خود را (از جهاد مقدس) برگیر. اگر نبرد با دشمن را خوش نمی داری، به سویی رو كه فراخنایی و راه نجاتی در آن نیست، كه سزاوار است ما این هنگامه ی كارزار را به سر بریم و تو در خواب باشی و حتی نامی از تو برده نشود.

به خدا سوگند كه این جنگ حق است و به كام حقدار خواهد بود، و

[صفحه 53]

تقلای ملحدان بی حاصل است. و السلام.»[1].


صفحه 52، 53.








    1. نهج البلاغه، نامه ی شماره ی 63.