کد مطلب:36437 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:742

سلاح برگیرید











در برابر دشمن باید سلاح برداشت.

اما دشمن كیست؟

در حقیقت دشمن تنها كسی نیست كه خواهان قتل توست، بلكه كسی كه خواهان كشتن آئین توست نیز دشمن است، و چنانچه در برابر احكام الهی سر فرود نیاورد، سلاح تنها درمان اوست.

امام علی (ع) در نامه ای كه به پسر عمویش عبیدالله، می نویسد و اعتماد حضرتش را به او، و ناسازگاریهای او را گوشزد می كند، چنین می فرماید:

ایها المعدود كان عندنا من ذوی الالباب، كیف تسیغ شرابا و طعاما و انت تعلم انك تاكل حراما و تشرب حراما؟ و تبتاع الاهاء و تنكح النساء من مال الیتامی و المساكین و المومنین المجاهدین الذین افاء الله علیهم هذه الاموال، و احرزبهم

[صفحه 71]

هذه البلاد!! فاتق الله و اردد الی هولاء القوم اموالهم، فانك ان لم تفعل ثم امكننی الله منك لا عذر الی الله فیك، و لا ضربنك بسیفی الذی ما ضربت به احدا الادخل النار! و الله لو ان الحسن و الحسین فعلا مثل الذی فعلت ما كانت لهما عندی هواده، و لا ظفر امتی باراده،حتی اخذ الحق منها، و ازیل الباطل عن مظلمتهما.

«... هان! ای كه روزگاری نزد ما از خردمندان به شمار میآمدی! چگونه با این آسوده دلی از مال حرام می خوری و می نوشی؟ چگونه از اموال یتمیان و درویشان و مومنان و مجاهدان- كه خداوند بدانان بخشیده است و این جهان را به دست آنان نگاهداشته- كنیزان می خری و با زنان در می آمیزی؟

از خدا بترس و مال مردم باز پس ده، كه اگر چنین نكنی و خدای مرا بر تو دست دهد ترا به كیفر برسانم و خداوند مرا معذور بدارد، و تو رابه شمشیرم گردن زنم كه هر كس ضربت آن چشیده بی گمان به دوزخ روان شده است.

و به خدا سوگند كه اگر حسن و حسین عمل تو را كرده بودند، تا حق مردم را از آنان باز نمی ستاندم و پیامدهای حق كشی آنان نمی ستردم، نه در اراده ام سستی راه می یافت و نه با آنان بر سر مهر می آمدم.»[1].

[صفحه 72]


صفحه 71، 72.








    1. نهج البلاغه، نامه ی شماره ی 41.