کد مطلب:26945
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:1
رمز عدد چهل چيست كه در اسلام خيلي تكرار شده است؟ مخصوصا اينكه به چلّهها خيلي سفارش شده است؟
در قرآن و فرهنگ اسلامي به برخي از عددها، از جمله اعداد 7، 40، 70 و... عنايت و توجه خاصي شده است.
معمولاً عدد 7 و 70 در مورد كثرت به كار ميرود; مانند عدد هزار در فارسي كه ميگوييم: هزار بار به او گفتم; ولي به حرف من توجهي نكرد. مانند آيه إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُم.(توبه، 80)
در مورد عدد چهل نيز مطالب جالبي وجود دارد كه حاكي از رموز و اسراري در آن است; چنانكه ميبينيم عدد چهل، چهار بار در قرآن به كار رفته است. دو مورد آن، دربارة ميقات حضرت موسيغ(بقره، 51; اعراف، 142) و يك مورد درباره سرگرداني قوم يهود است كه چهلسال طول كشيد.(مائده، 26) مورد ديگر آن، سنّ رشد و كمال آدمي است.(احقاف، 15.) با توجه به مورد اخير، ميتوان گفت كه يكي از حكمتهاي تأكيد بر عدد چهل، آن است كه رسيدن به چهل سالگي، به طور معمول با كمال عقل همراه است.(الميزان، علامه طباطبايي;، ج 18، ص 201، نشر اعلمي للمطبوعات، بيروت.)
در روايات نيز سنّ كمال خِرَد، چهل سالگي مشخص شده است.(سفينةالبحار، شيخ عباس قمي;، ج 2، ص 332، نشر آستان قدس رضوي.)
اين مقياس،دربارة چهل روز نيز صادق است امام باقر7 فرمود: هر كه چهل روز، ايمانش را براي خدا خالص گرداند، خداوند، محبّت دنيا را از دل او بيرون ميكند و بينشي به وي عطا ميكند كه درد و درمان خويش را بداند و حكمت را در دل او جاي دهد.(سفينةالبحار، ص 331.)
چهل روز از نظر تكوين و آفرينش ويژگي خاصّي دارد. يكي از بزرگان در شرح حديث فوق مينويسد: ممكن است، عدد چهل از اين جهت در روايت فوق آمد كه خداوند متعال، انتقال انسان در اصل آفرينش را از حالي به حال ديگر در چهل روز قرار داده است; نطفه، پس از چهل روز به عَلَقه، و علقه، پس از چهل روز به مضغه و... تبديل ميشود.(همان، جهت آگاهي بيشتر در اين زمينه به كتاب اسرار عدد چهل محسن آشتياني، انتشارات فقه، مراجعه كنيد.)
از آنجا كه حضرت موسيغ براي گرفتن الواح تورات به كوه طور رفته بود;(تفسير نمونه، آية اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 1، ص 253، نشر دارالكتب الاسلاميّة.) يعني رفته بود تا از طرف پروردگار عالم، كتاب آسماني را دريافت نمايد; نتيجه ميگيريم كه موسيغ براي ايجاد يك ارتباط معنوي و نفساني به ميعادگاه رفته بود، زيرا رابطة انبيا با خداوند عالم، رابطهاي مادّي نيست، بلكه رابطهاي معنوي بوده كه از راه صفاي باطن و پاكي دروني براي آنها حاصل شده است، گرچه موسيغ هر چهل شب و روز در كوه طور مشغول آمادهسازي روحي خود بود ـ تا برايش زمينة تلقّي تورات و گرفتن الواح آن ميسر شود ـ ولي خداوند براي بيان اين مدّت، از عنوان ليل استفاده ميكند; اين به جهت آن است كه نشئة شب از نظر قرآن كريم براي كسب پايگاه محكم و سخن مستحكم مناسبتر است: إِنَّ نَاشِئَةَ الَّيْلِ هِيَ أَشَدُّ وَطْ ?‹ًا وَ أَقْوَمُ قِيلاً;(مزمل،6) به طور مسلّم نماز و عبادت شبانه، پابرجاتر و با استقامتتر است. و روز نزد قرآن بيشتر براي رتق و فتق امور بيروني و اجتماعي است: إِنَّ لَكَ فِي النَّهَارِ سَبْحًا طَوِيلاً;(مزمل، 7) و تو در روز، تلاش مستمر و طولاني خواهي داشت. در همين آيات، (نخست سورة مزّمل) خداوند براي آنكه پيامبر9 آمادگي تلقّي سخن سنگيني را از جانب خداوند، پيدا كند، به ايشان دستور شب زندهداري ميدهد; به همين جهت بين خلوت شبانه و ايجاد زمينههاي معنوي در انسان، ارتباط وجود دارد; پس اينكه خداوند از اين مدت، به چهل شب تعبير ميفرمايد، به خاطر نقش زيادي است كه شب، در ارتباط با خداوند دارد، و شايد هم به اين خاطر باشد كه مناجات موسيغ و گفتوگوهاي ايشان با پروردگار عالم، بيشتر در شب انجام ميشده است، چنانكه برخي تفاسير اين احتمال را بيان كردهاند.(تفسير نمونه، آية اللّه مكارم شيرازي و ديگران، ج 9، ص 341 و ر.ك: تفسير موضوعي قرآن كريم، مراحل اخلاق در قرآن، آية اللّه جوادي آملي، ص 260 و 261، نشر اسرأ.)
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.