کد مطلب:28725
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:3
درباره ء تساهل و تسامح و دين سمحه اسلام توضيح دهيد.
ولرانس(Tolerance) به معاني گوناگوني ترجمه شده است. از جمله تساهل و تسامح، تحمل عقيده ديگران، بردباري، مدارا و... البته تسامح و تولرانس غربي با مداراي اسلامي تفاوت هاي بنياديني دارد. تساهل ليبرالي (Tolerance) به معناي پذيرش، يا بي تفاوتي در مقابل چيزي است كه اصولاً آن را قبول نداريم (حسين بشيريه، دولت عقل) و براي آن چهار قسم عمده ذكر كرده اند كه عبارت است از:1- تساهل عقيدتي، 2- تساهل سازماني، 3- تساهل رفتاري، 4- تساهل هويتي. در اين مختصر در مقام توضيح اقسام فوق وادله مخالفان و موافقان آن نيستيم، ليكن به اختصار چند نكته را يادآور مي شويم: هيچ نظام و يا دستگاه فكري «كاملاً باز» يا «كاملاً بسته» وجود ندارد و يا نمي تواند وجود داشته باشد. آنچه موجب اختلاف است امور زير است: الف) مبنا و خاستگاه تسامح، در انديشه ليبرالي: 1- نسبيت حقيقت و نسبيت معرفت 2- فقدان ماهيت معرفتي عرفان، عقايد و اخلاق 3- عدم رجحان عقلي هيچ عقيده اي بر عقايد ديگر 4- فرد گرايي در حالي كه در چشم انداز اسلامي، هيچ يك از پيش فرض هاي فوق درست نيست؛ بلكه راه عقل و ادراك در عالي ترين مفاهيم عقلاني، ديني و اخلاقي باز است. خدا با عقل ما با ما سخن گفته و حقايقي در باب ملكوت و عالم و آدم با ما در ميان نهاده و از طريق انبيا به ما معرفت عطا كرده است. بنابر اين حق و باطل واقعيت دارند و في الجمله قابل شناخت و داوري مي باشند. ايمان محصول معرفت است، نه گرايش خام؛ و يقين اسلامي غير از تعصب و جهل مركب است. ب) هدف در تساهل ليبرالي، سودگرايي و سوداگروي (يوتيليتاريانيسم) است، و در نگرش اسلامي رعايت ظرفيت ها و رعايت كرامت قدسي انسان، و ايجاد زمينه جهت شكوفايي خرد و پرواز روح. ج) در حدود و كيفيت تسامح و تساهل نيز تفاوت هايي وجود دارد. در تمدن كنوني غرب، اعمال خشونت در مورد «منافع مادي» به كار مي رود و اندك تسامحي در آن نيست، اما در مورد اخلاق و ديانت و ارزش ها، تساهل وجود دارد. به عبارت ديگر منافع، قدرت و لذايذ شهوي، بسيار جدي هستند، اما «حق و باطل» از اهميت چنداني برخوردار نيستد؛ در حالي كه تفكر اسلامي، تفاوت بسياري با نگرش غربي دارد. ر . ك: بولتن انديشه 5، سال 1375، نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري، مركز فرهنگي. الف) در متون اسلامي رواياتي داريم كه اسلام را دين سمحه سهله معرفي فرموده است. به عنوان نمونه حضرت نبي اكرم(ص) فرموده اند: {Hما بعثت بالرّهبانيّة الشّاقّه و لكن بالحنيفيّة السّمحةH}{M؛ من براي رهبانيّت شاقّ مبعوث نگشته ام، بلكه براي ديانت آسان و به دور از سخت گيري ها مبعوث شده ام M} {V(مجمع البحرين، «سمح»)V}. يا در حديث ديگري از آن حضرت(ص) نقل شده است كه فرمود: {Hبعثت بالحنيفيّة السّمحة السهلةH}{M ؛ من به ديانت سهل و آسان - نه حادّ و مشكل - مبعوث گشته ام M}. باز در تاريخ اسلام مي خوانيم كه وقتي نبيّ مكرّم اسلام(ص) حضرت علي(ع) و برخي ديگر از صحابه را به يمن اعزام فرمود، به آنها توصيه كردند كه: {Hبشرّا و لاتنفرا و يسّرا و لاتعسّراH}{M؛ در دعوت خود به اسلام بشارت دهيد و افراد را فراري ندهيد. سهل و آسان بگيريد نه سخت و دشوارM} و جالب اين كه به حضرت علي(ع) مي فرمايد: به آن مردم بگو به وحدانيت خدا شهادت دهند، نماز بخوانند و صدقاتي را به مصرف فقراء خويش برسانند و بيش از اين شرايط چيزي از آنها نخواهيد {V(لسان العرب «حنف»)V}. در خود قرآن مجيد مي خوانيم كه: {A{/Bما جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي اَلدِّينِ مِنْ حَرَجٍ {w10-16w}{I22:78I}/}A}{M؛ خداي سبحان در دين بر شما سخت گيري نفرموده است M} و يا {A{/Bلا يُكَلِّفُ اَللَّهُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها{w1-6w}{I2:286I}/}A}{M؛ خداوند هيچ كس را بيش از حد طاقتش تكليف نفرموده است A}. از آن چه گذشت فهميده مي شود كه اولاً اساس و بنيان ديني بر سهولت است. اسلام نيامده تا مردم را در حرج و مشقت بيندازد. و ثانياً در دعوت به اسلام و نيز در تربيت، تبليغات و امر به معروف و نهي از منكر بايد توجه به مراحل و مراتب آن داشت و از همان آغاز نبايد با شدت و حدّت برخورد نمود و مردم را متنفر ساخت. ليكن بايد توجه داشت كه سهولت و سماحت و بردباري و مدارا در اسلام هيچ ارتباطي با تساهل(Tolerance) غربي ندارد.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.