کد مطلب:30317
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:2
لطفاً درباره جبر و اختيار توضيح دهيد. به نظر من خداوند سرنوشتي را براي انسان تعيين كرده و همه كارهايي كه ما انجام مي دهيم، خدا جلوي پايمان مي گذارد تا به همان سرنوشت برسيم، پس چرا مي گويند خدا به انسان اختيار داده است؟
جبر و اختيار درباره حدود قدرت و اختيار انسان مطرح است. جبر عبارت است از نسبت دادن كار انسان به خدا. جبريها مي گويند: انسان در كارهاي خود هيچ گونه اراده و اختياري ندارد و با موجودات ديگر تفاوتي ندارد.
اختيار عبارت است از نسبت دادن كار انسان به خود او.(1)
جبر از ديدگاه وجدان و قرآن باطل است اما از منظر عقل و وجدان، انسان در اثبات آزادي و اختيار و رد جبر جز وجدان و دريافت دروني به چيز ديگري نيازي ندارد، زيرا هر فردي در عين ميل و علاقه به انجام عملي، خود را بر ترك آن توانا مي بيند، چنين است عكس آن.
اين كه گويي اين كنم يا آن كنم
خود دليل اختيار است اي صنم
در همان ابتدا قبل از آن كه چيزي ياد بگيرد و درس بخواند، به طور غريزي و فطري خود را مختار و آزاد مي داند. اگر از چيزي بدش آمد آن را قبول نميكند و مي گويد نميخواهم. اگر به او گفته شود چرا نميخواهي، جواب مي دهد دوست ندارم.
اگر خود را مجبور مي دانست، گفتن اين كه نميخواهم و دوست ندارم، معني نداشت. پس مسئله آزادي فطرتاً در نهاد بشر گذاشته شده وب شر در نهاد خود آزادي را مي يابد.
شما كه نامه نوشته و از ما سؤال كردهايد، آيا احساس جبر كرديد؟ آيا وقتي يك ليوان آب بر مي داريد و مي خوريد، احساس جبر مي كنيد؟ آيا وقتي مي خواهيد كاري بكنيد، خود را قادر بر ترك آن نميدانيد؟ اگر به وجدان خود مراجعه نماييد و در اعمال و رفتارتان دقت كنيد، خواهيد دانست كه آزاديد و كسي شما را مجبور نميكند.
جبر مفاسدي زيادي دارد كه عقل و وجدان از پذيرفتن آنها امتناع دارد و نميتواند قبول كند، از جمله اين كه:
1- انكار اصل آزادي در انسان مايه سقوط تمام ارزشهاي انساني است، در نتيجه ميان نيكوكار و بدكار، ستمگر و دادگر، خدمت گزار و جاني فرقي نخواهد بود، زيرا هيچ كدام از اين دو گروه در انجام عمل خود مختار و آزاد نبودهاند. اين كه مي بينيم بعضي را خوب و بعضي را بد مي دانيم دليل بر اين است كه آنها را صاحب اختيار و داراي نقش در كارهاشان مي دانيم. اصولاً قانون و مجازات وجود دارد، هم چنين تكليف خداوند به انسانها و ايمان و كفر و...
2- انكار آزادي، ويرانگر مباني حقوق و قوانين مربوط به ارتكاب جرائم است، زيرا با پذيرفتن مجبور بودنانسان، ديگر جرم مفهومي نخواهد داشت و تقسيم انسان به مجرم و غير مجرم بي معني خواهد بود.
اين كه مي بينيم در تمامي دنيا از اوّل تا كنون مجرم را مجازات و نيكوكار را تشويق مي كنند، دليل بر اين است كه انسان را مختار مي دانند.
اما از نظر قرآن كريم. قرآن كريم آزادي در انسان را تأيي كرده و آن را زير بناي تشريع دانسته و فرمود: براي انسان جز نتيجه تلاش خود چيزي نيست.(2)
هر انسان در گرو كار خود مي باشد.(3) و: ما راه را به او (انسان) نشان داديم، خواه شاكر باشد و بپذيرد، و يا ناسپاس باشد (و نپذيرد).(4)
اصولاً اگر انسان مختار نباشد، آمدن پيامبران و راهنمايي آنان بيهوده خواهد بود. نيز اگر انسان در اعمالش مجبور باشد، چرا يكي به بهشت و ديگري به جهنم برود؟ چرا صدام را بد بگوييم و امام خميني را خوب؟
بنابراين از ديدگاه قرآن كريم، انسان موجودي است كه سرنوشتش را خود رقم مي زند.
اين كه گفته مي شود خدا سرنوشت انسان را تعيين كرده، درست است، ولي بدين معني است كه خداوند انسان را انتخابگر و آزادمنش آفريده است. خواست خدا اين است كه سرنوشت انسان به دست خود او تعيين گردد و كارهايش را با انتخاب گري و تصميم انجام دهد. خداوند زندگي انسان را اين گونه تعيين نموده است كه با انتخاب خود، يك راه را انتخاب كند. سرنوشت او اين گونه رقم خورده كه با اختيار، چيزي را برگزيند يا آن را نپذيرد. درست است كه خداوند از ابتدا بر همه چيز عالم بوده و همان را تعيين نموده، اما معناي آن چنين است كه خداوند از ابتدا عالم بود كه انسان با اختيار خود آن عمل را انتخاب يا ترك مي كند وانسان با اختيار خود، همان را انجام مي دهد.
به ديگر سخن: همان گونه كه اصل وجود انسان و اصل كار و كوشش او مورد اراده خدا و تابع مشيت او است، يعني خدا او را آفريده و به او نيروي فعاليت داده است، هم چنين مختار بودن انسان مورد اراده خداوند است، يعني خدا از اوّل انسان را طوري آفريده كه كارهايش را با اراده خود انجام دهد.(5) براي اطلاع بيشتر به كتاب انسان و سرنوشت استاد مطهري و ج 4 كتاب منشور جاويد از استاد جعفر سبحاني و علم پيشين الهي و آزادي انسان از آقاي سعيدي مهر مراجعه فرماييد.
پي نوشتها:
1. دائرة المعارف فارسي، مصاحب، ج 1، ص 728، واژه جبر و قدر.
2. نجم (53) آيه 39.
3. مدثر (74) آيه 38.
4. انسان (75) آيه 3.
5. جعفر سبحاني، منشور جاويد، ج 4، ص 340.
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.