کد مطلب:32414
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:2
چرا خداوند در يك مورد بديها را به نفس انسان نسبت مي دهد و در جايي ديگر همه خوبي ها را به خودش نسبت مي دهد
آيات اشاره شده بيانگر دو گونه انتساب عمل است و با يكديگرتنافي ندارند .توضيح اين كه : الف ) آنجا كه حسنات رابه خداوند نسبت مي دهد، اشاره به اين است كه تلاشهاي فرد به تنهايي در اين زمينه ها راه به جايي نمي برد و بدون لطف و عنايت حق تعالي همه كوشش ها و تكاپوهابي ثمر و آب در هاون كوبيدن است . ب ) اين كه مي فرمايد سييات به نفس توباز مي گردد، به معناي آن است كه خداوند ابتداياً شر و بدي براي بندگان نخواسته است ، لذا ناملايماتي كه به آنان مي رسد جنبه بازتابي و انعكاسي دارد؛ يعني برخاسته از نوعي قصور يا تقصير فردي و اجتماعي است . البته مقصود از اين آيه همه شرور و ناملايمات نيست ، بلكه مسايلي مانندشكست در جنگ و امثال آن مي باشد .ج ) آنجا كه همه چيز را به خدامنتسب مي كند، به اين نكته اشاره دارد كه در عين حال هيچ چيز از گردونه قدرت و مشيت الهي بيرون نيست . حتي اگر رفتار سو آدمي موجب بازگشت شر و بدي به سوي او مي شود، آن هم تابع سنت و قانون حكيمانه اي در نظام هستي است . بنابراين در قسمت اول اراده ابتدايي شر از ناحيه خدا سلب شده ، و در بخش دوم به نحو ثانوي و انعكاسي به خدا نسبت داده شده است . ژرفكاوي هاي دقيق فلسفي نشان مي دهد كه اين دو آيه از شاهكارهاي بزرگ قرآن و معجزه اي در حل مشكل اعتقادي جبر و اختيار است ، چه درآن هم اختيار آدمي اثبات مي شود و هم توحيد افعالي . به عبارت ديگر اين آيه به خوبي مي نماياند كه اختيار مستلزم نفي توحيد افعالي نيست و توحيدافعالي نيز نافي اختيار، اراده و مسووليت انسان نمي باشد.;
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.